[پروژه های مرمت شده] -14- نگاهی به شهر ماسوله و مرمت آن

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهر تاریخی ماسوله

تاریخچه
حدود هشتصد تا هزار سال پيش عده اي از خراسان و كردستان و آذربايجان به دلائل نامعلومي به منطقه ماسوله كوچ كردند. بر خي از مردمان محلي نيز از منطقه اي به نام كهنه ماسوله ـ واقع در10 كيلومتري شمال غرب اين شهر ـ همراه اين افراد شدند و ماسوله ي امروزي را شكل دادند. وجود گورستان و قبرهاي بي شمار داخل بافت و حاشيه شهر مؤيد قدمت زياد اين بافت تاريخي است. طي كاوش هاي انجام شده از محوطه باستاني كهنه ماسوله سفالينه هاي متعلق به قرون پنجم تا هشتم هجري قمري به دست آمده است كه دقيق ترين مستندات قابل توجه تاريخي درباره این مکان است.


شهر تاریخی ماسوله واقع در 35 کیلومتری شهر فومن، استان گیلان با جاذبه های طبیعی و مصنوع کم نظیر امروزه تنها شهر زنده کشور محسوب می گردد که به طور کامل در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. بنا بر مستندات موجود قریب به هزار سال پیش عده ای از مناطق خراسان، کردستان، آذربایجان به همراه برخی از مردم محلی در ماسوله امروزی استقرار یافته و آن را شکل دادند. وجود گورستان ها و قبرستان های تاریخی و به ویژه مزار امام زاده عون بن محمدبن علی (ع) در داخل بافت نشان از قدمت زیاد این شهر تاریخی دارد.

ویژگی های معماری


واحد هاي ساختماني تشكيل دهنده بافت تاريخي شهر ماسوله ، مشتمل بر بيش از 350 خانه مسكوني مي باشند كه شاخص ترين ويژگي آنها همجواري آنهاست. اين همجواري به گونه اي در نظر گرفته شده كه باعث مي شود تمام خانه ها زنجيروار و به هم پيوسته در امتداد خطوط توپوگرافي زمين قرار داشته باشند. هر واحد مسكوني نيز بين يك تا چهار طبقه دارد كه بيش از 70% آنها به صورت دو طبقه احداث شده اند. به طور معمول پائين ترين طبقه غير مسكوني بوده و كاربرد آنها انبار و طويله بوده است. راهروي ورودي خانه نيز در اين طبقه واقع است . طبقات فوقاني نيز شامل فضاهاي مسكوني بوده اند. طبقه پائين از مصالح سنگي و طبقات فوقاني از خشت بنا مي شده است. اين معماري بگونه اي سـازگار با شرايط اقليمـي ، توپـوگرافيكـي و اجتماعـي ، فضـاهـاي داخلـي تقريبـاً يكساني را شامـل مي شده اند.اين فضاها عبارتند از اتاق اصلي، اتاق زمستاني ، راهرو ورودي، فضاي راه پله ، انبار و دستشوئي كوچكترين خانه نمونه با مساحتي حدود 60 متر مربع در دو طبقه تمامي فضاهاي فوق را شامل مي شده و تفاوت آن با بزرگترين خانه نمونه كه حدود 300 متر مربع بوده در تعداد اين فضاها بعلاوه بالكن مي باشد.آفتاب گيري ساختمان، هدايت سريع آب باران جاري شده بر بام، همجواري دقيق و متناسب با ساختمان هاي طرفين و چگونگي ارتباط با شارع عام مهمترين معيارهاي طرح يك خانه بوده است.

ویژگی های شهری

شكل پلكاني و مطبق شهر كه در امتداد شيب كوه، رو به جنوب و در طول خطوط توپوگرافي زمين كشيده شده است، پاسخ گوي فعاليت هاي روزمره شهر ماسوله است. اين شهرشامل چهار محله ي اصلي است كه همه ی آن ها حول بازاري چهار طبقه به منزله ي قلب شهر، شكل گرفته اند. اين امر گوياي اين حقيقت است كه كالبد بازار و حيات اقتصادي آن اصلي ترين معيار در شكل گيري كل شهر بوده است. در حال حاضر محله هاي اصلي چهار گانه حدود 350 خانه مسكوني را در خود جاي داده اند. در گذشته اي نه چندان دور تعداد اين خانه ها بيش از 600 واحد بود. بازار شهر باحدود 120 باب مغازه در هفت اشكوب شكل گرفته است و اصلي ترين معابر شهري مستقيماً به آن راه دارند. معبرهای شهر ماسوله به گونه اي طراحي شده اند كه امكان تردد وسائل نقليه موتوري در آن ها به هيچ وجه وجود ندارد. تا حدود پنجاه سال پيش و در فصل هاي بهار و تابستان بازرگانان نواحي اطراف به كمك چهار پاياني چون قاطر و اسب و حتي در برخي موارد شتر در اين معابر در حـال تـردد بودند و امروزه مردمان ماسولـه به كمـك فرقـون حمـل و نقـل كالا را در معـابـر انجـام مي دهند. به دليل شيب زياد كوه محل استقرار اين شهر تاريخي از گذشته هاي دور و براساس تجربيات معماران، تمهيدات مناسبي جهت دفع آب هاي سطحي و همين طور فاضلاب انديشيده و اجرا شده است. اين تمهيدات شامل چهار شاخه اصلي اگوي شهري است كه فاضلاب همه ی خانه ها به علاوه آب هاي سطحي جاري شده از طريق شاخه هاي فرعي تر به اين چهار شاخه مي رسند و به رودخانه می ریزند.

بناهای ثبتی ماسوله


برای دریافت فایل بناهای با ارزش ماسوله اینجاکلیک کنید



ماسوله

هـ . ل . رابینو

ترجمه: خمامی زاده

حدود
ماسوله منطقه ای است کوهستانی که در جنوب غربی فومن قرار گرفته و از شمال غربی به ماسال، از مغرب به خلخال، از جنوب به پشت کوه خمسه و از دیگر جهات به فومن محدود است. طولش 12 کیلومتر از شمال به جنوب و عرضش 30 کیلومتر از مشرق به مغرب است.


اسامی باستانی بر طبق عقیده ساکنین ماسوله این ناحیه سابقاً خورتاب خانیXortāb Xāni بیشه البقر Biša-tol-baqar و ماسالار Māsālār خوانده می شد. عده ای عقیده دارند که در قرن سوم هجری هنگامی که آقا سید جلال الدین اشرف از تارم فرار کرد عون بن محمدبن علی که از همراهان او بود مجروح شد و به ماسوله آمد و پیش از مرگ خود به چوپانی گفت تا او را در همان جایی که دیده است به خاک بسپارد. رفته رفته چوپان ها در حوالی قبر او خانه های خود را بنا نمودند. در تاریخ خطی سالک معلم Salak Moallem نقل شده است که هنگام شکست سالک معلم در پایین قلعه ی شمیران n āšemr دو نفر از مریدانش به نام های عین علی و زین علی که دو برادر بودند به ماسوله آمدند و مردم را دعوت به اسلام نمودند. مردم به دور این دو مبلغ گرویدند و قبر این دو نفر بعدها زیارتگاه اهالی گردید. رؤسای قبایل رئیس قوم که از تیره ی نیمه چادرنشین بود، ایل بیگی نامیده می شد. در زمان هدایت خان محمد رضا خان و فتحعلی خان ایل بیگی بودند. شیرزاد بیگ پسر میرزا علی اکبر پسر اسد بیگ از نسل فتحعلی خان بنا بر اصل وراثت با دریافت عنوان کلانتر حکومت ماسوله را داشتند و این هنگامی بود که عنوان ایل بیگی حذف شده بود. طایفه ای دیگر از اعقاب حاجی یوسف تبریزی در زمان سلطنت کریم خان زند از تبریز به ماسوله آمدند تا تقسیم جدید مالیاتی این منطقه را که به وسیله ی مشیرالسلطنه انجام گرفت. سیزده سال است که اعقاب آن ها مانند اسدبیگ بر اثر مقاومت دلیرانه ای که اجداد آن ها بر علیه نیروی زند که از طرف کریم خان به ارتفاعات ماسوله فرستاده شده بود، از خود بروز داده اند، از پرداخت مالیات معاف می باشند جز در زمان کوتاهی یعنی در هنگام سلطنت فتحعلی شاه ماسوله بقیه ی اوقات بخشی از فومن شناخته می شد. در زمان فتحعلی شاه ماسوله برای توپ خانه ی ایران گلوله می ساخت و تحت اختیار قورخانه قرار گرفته بود. دهکده در این جا جز دهکده ی ماسوله دهکده ای وجود ندارد و آن هم در ارتفاع 1050 متری و در فاصله ی 36 کیلومتری مغرب فومن قرار گرفته است. ماسوله را از سه طرف کوهستان هایی احاطه نموده و این ناحیه روی شیبی تند که غالباً بهمن هایی از سنگ از آن فرو می ریزد واقع شده است. توصیف فریزر فریزر درباره ی ماسوله چنین نوشته است: "ماسوله یکی از دیدنی ترین نقاط و جالب ترین جاهایی است که تاکنون دیده شده است. ماسوله روی دامنه ای که در طول یک شیب تقریباً عمودی کوه به سمت مغرب کشیده شده بنا گردیده و مشرف به کوه مشجر و دهشت انگیزی است. روبروی آن قله ی مرتفعی که پوشیده از درخت و دارای صخره ها و مراتعی است قرار دارد. از کوه های آن در حدود دوازده جویبار کف آلود فرو می ریزد تا رودخانه ی کوچکی را که در پایین دهکده جریان می یابد تشکیل دهد. رودخانه ای که امواجش غرش کنان به طرف زمین های پست به راه می افتد. خانه های ماسوله چه از نظر داخل و چه خارج کاملاً با خانه های دهکده های مجاور فرق دارد. بعضی از آن ها سه طبقه است و دو طبقه ی آخری هر کدام دو ردیف پنجره دارد که یکی در بالا و یکی در پایین، روی هم قرار گرفته و منظره ای آن چنان دلنشین به وجود می آورد که انسان از دیدن آن به یاد ساختمان های اروپا می افتد". محله ها ـ بازار در ماسوله حدود 500 خانه وجود دارد که به پنج محله تقسیم می شود: کشه سر علیا kasa- sar ، کشه سر سفلی، ریحانه بر، خانه برXāna-bar ، مسجدبر و اسدمحله. دو حمام و دو یا سه کاروان سرا نیز برای کاروان ها نیز در آن جا دیده می شود و دارای بازاری با 400 دکان است که بیش تر آن ها در زمستان خالی می ماند. دکان ها عبارت است از نانوایی، عطاری، قصابی، داروخانه، کفاشی و دکان های فروش تخم گیاهان و پارچه های کتانی . دو آسیاب برای خرد کردن پوست انار در آن جا وجود دارد و پوست انار سائیده در دباغ خانه ها مصرف می شود.
پل ها چهار پل چوبی کوچک بر رودخانه ها زده اند که از میان آن ها پل بنا علی و پل حاجی محمد حسین در راه باریک صفه ی صفا Safe -e -Safa یا بنگی صفا(بنگی صفه Bangisafa تلفظ می شود) در محلی مقابل دهکده است که منظره ی بسیار زیبایی از ماسوله از آن جا به نظر می رسد و مهم تر از سایر پل ها می باشد.
زیارتگاه امام زاده ها و بقعه های داخل و خارج ماسوله عبارت است از: عون بن علی یا عون بن محمدالحنفیه بن علی نزدیک مسجد جامع، هاشم نزدیک ماسوله سر جاده ی تارم، ابراهیم در خروه بن Xarva-ban در بالای ماسوله سر جاده ی خلخال و اشکلت Eškelet در 1600 متری ماسوله سر راه گیلان این زیارتگاه شامل دو مقبره است و قبر دو برادر به نام های عین علی و زین علی در آن جا قرار دارد. در دو کیلومتری بالای ماسوله محلی به نام کهنه ماسوله وجود دارد که می گویند محل سابق این دهکده بوده است. مردم ماسوله مردم این منطقه اکثر چموش دوز و آهنگرند. در آخر پاییز این مردم به گیلان مخصوصاً به دهکده ها و بازارهای شفت و فومن می روند و نزدیک هفت ماه از سال را در آن جا می گذرانند. عده ای از اهالی ماسوله قاطرچی هستند و در جاده ی بین گیلان و زنجان به کار اشتغال دارند. از مردم این سامان شاید فقط 500 نفر تمام سال را در ماسوله می گذرانند و در بین این مردم عده ای بازرگان هستند که مختصر تجارتی با رشت و زنجان دارند. تمام ساکنان ماسوله روز دهم محرم به مسکن خود باز می گردند. زن ها تنها می مانند و اوقات خود را به بافتن جوراب و بافتن پارچه ای به نام شال و یا پارچه های چادرهای سیاه برای چادرنشینان می گذرانند. تا این اواخر هم میان زنان بیوه رسم تجدید شوهر وجود نداشت. ساکنان این منطقه گاوچران و چوپان هستند که در زیر پناهگاه هایی که از شاخ و برگ درختان درست شده و به آن کومه Kume می گویند به سر می برند. کومه را در جنگل می سازند و تمام زمستان را با رمه ها ی خود در آن جا می گذراندند. تابستان ها نیز در ییلاق و زیر چادرهای سیاه به سر می برند. مردها گاهی پشم های رشته و گاهی هم پیراهن و پارچه برای زن های خود می برند و زن ها که از ایلات هستند چهره ی خود را نمی پوشانند و برای لباس خود از پارچه ی چیت روسی استفاده می کنند. میان تالش هایی که در کوه های ماسوله زندگی می کنند دو طایفه بیش تر از دیگران اهمیت دارند. طایفه ی آلیاندAliānd که از اعقاب شخصی به نام حاجی حسن هستند و طایفه ی آستارایی. زبان آن ها تالشی است و لهجه ی دهکده با لهجه ی کلی ناحیه تفاوت مختصری دارد. تمام مردم شیعه مذهبند. همه ی جمعیت این ناحیه در حدود 700 خانواده است که 600 خانواده در دهکده ی ماسوله و بقیه تالش و گالش هستند که در کوهستان ها به سر می برند. بیش تر آلات آهنی که در دهکده های گیلان به کار می رود از کارهای صنعتی آهنگران ماسوله است. آلات آهنی ماسوله مانند کارهای دباغی آن جا شهرت دارد. معدن آهن میان مردم بومی گیلان، ماسوله به علت داشتن معدن آهنی که در کوره Kure یا کوره ی آهنگران نزدیک ییلاق خلیل دشت است شهرت فراوانی دارد. ج . هـ . لیدل G.H.Liddle که در سال 1308 هجری (1891 میلادی) این محل را دیده است، درباره ی آن چنین می گوید: " در معدنی در 12 کیلومتری جنوب ماسوله رگه هایی از آهن وجود دارد که می گویند از زمان های بسیار قدیم مورد استخراج قرار گرفته و به علت قرار گرفتن این رگه ها در ارتفاع زیاد جز در فصل تابستان نمی توان در آن کار کرد". کارگران معدن عقیده دارند که این رگه ها عمودی است و در حدود 9 متر عمق دارد ولی نمی توان به گفته ی آن ها اعتماد نمود. آهن استخراج شده را در شش یا هفت کوره که با زغال چوب روشن می شود ذوب می کنند. شکل کوره ها گنبدی است که یکی از کوره ها در فاصله 5/6 کیلومتری شهر قرار دارد و به کار مشغول است. ما به دیدن آن رفتیم. این کوره از داخل 90 سانتی متر قطر و 5/1 متر ارتفاع دارد و آن را با خاک رس و سنگ می سازند. دم هایی که برای کوره ها کار گذاشته اند دستی است. یکی از قطعات آهن که از کوره خارج شده بود 20 سانتی متر قطر و 15 سانتی متر ضخامت داشت و می گویند چنان چه کوره کار بکند می تواند روزانه در حدود 400 کیلو محصول بدهد. از زمانی که دهانه ی معدن یا ریزش سنگ مسدود شد دیگر از آن آهن استخراج نمی شود. رودخانه رودخانه ی ماسوله از دو رود تشکیل می شود: 1ـ خلیل دشت رودبار که از ییلاق خلیل دشت در جنوب غربی دهکده می آید. 2ـ کفارودبار که از ییلاق اندارهAndāre (اندره Andare تلفلظ می شود و میان خلخال و ماسوله است. م) به سمت مغرب پایین می آید. این دو دره در پایین دهکده به هم می رسند و بعد از طرف چپ نزدیک زیارتگاه اشکلت Eškelet رودخانه ی پرده سر Pardasar در آن داخل می شود. از سمت راست گلوندرود (در محل گلوندرو Galavand می گویند. م) به آن ها ملحق می گردد و نزدیک ماکلوان آبرود که میان گسکره و ماکلوان جریان دارد به آن می ریزد و سپس به نام ماسوله رودخان وارد فومن می شود. کوه ها کوه های ماسوله که گیلان و آذربایجان را از هم جدا می کند جزء سبلان داغ هستند و از شمال به جنوب کشیده شده اند . آب این کوه ها از مغرب در قزل اوزن و از مشرق به دریای خزر می ریزد. عایدات عایدات ماسوله از مالیات سرانه و مالیاتی است که از چهارپایان مانند اسب و گوسفند و هم چنین کندوی عسل می گیرند و مبلغی که از مالیات اراضی مراتع و مزارع حاصل می گردد بالغ بر 70/17753 قران است که باید از آن 2183 قران برای مخارج عوامل محلی و 45/741 قران جهت نظارت حاکم بر امور مالیاتی کم نمود و با این ترتیب عایدات خالص به 14830 قران بالغ می شود. ییلاق ها و قشلاق های ماسوله در این فهرست (ی) علامت ییلاق و (ق) علامت قشلاق و (م) علامت میان کوه است. آلاشونچال (م) Âlāšunsarančal، آلاشونسر(م)، اسپی دقنان (ق)، اشپرکام(ی) Ešperkam، انجیله بنه کش(ی)Anjilabanakaš، آشنا(ی)، اصغرخان مندان (ی)، الله سر(ی)، النزه دشت (ی)Alanzadašt،امروده بن (م) Amrūda- ban، انارکوه(ق)، اندره(ی)، باروت کوه(ق)،بازارگاه(ق)، باسکمه چای(ی)، بره کون(ی)، بوره خانی " برزخونی Barzaxūni تلفظ می شود" (م)، پرده سر (ی) pardasar، پلنگ دره (ق)، تکومه(ی) Takūme، تنگبار(ی) Tangbar، تنگ دره(ی)، تور شوم(ی)، توسه گله(ق)Tūsa- kela، توکه بسته (ق) Tūkebasta، توکه کوه(ق)، توتومه لات (ی)Tūtūmelāt، تیمور کوه(ق)، ثلاثه دره یا شلاشه دره (ق)، جوستوبشکن دوله چال (ی)، جیرده (ق)،جیرده خاله (ق)، حلانسر (ق)، چوپول(ق) Čūpūl، خاراب(ی)، خارن (ق) Xāran، خاله (م)، خاله (م)، خانه بر (ی)، خچه که (ق)xajaka، خراوژیه (ی)Xaraowziya، خلیل دشت (ی)" خل دشت Xeldaštتلفظ می شود"، خماره دره (ق) Xomāradara، خماره نسا(م ـ ی) Xomarānesā، خوردکی(ی) دارسر(ی)Dāra- sar، دبیردول (ق)، درفشه(ق)Darafša، دشترود(ق)، دله خانی(ی)Dela xāni، دهرا (ی) Dahrā، دیزاب(ق)، رزلوا(ی)، رفته که (ق) Rafta- ke، ریزه گوراب (ی)، زردلجه (ق) Zarda-laja، زودل (ی) شامل لاسه سر، گروه چک Gerva- ček، ویشه بنه پشتVišabanapest، تیتی پرگاه Titipargāh و خلیل دشت است، زودله سر(م)، زدیک (ق) Zeydak در هشت میلی شمال غربی فومن در پای دفیله ماسوله، از آن جا جاده ای به طول بیست میل که به سختی از آن می گذرند به کوه می رسد. ساقلوکش(ق)sāqlū- kaš، سرخ دوله(ق) Sorxadūla، سرک کوب گوراب پشت، سفیدسنگان (ق)، سمندول (ق)Samandūl، سوته سر (ی)، سیاه چال (م)، سیاه کش(ق)، سیاه کوه(ق)، سیاه میل چیل (ی) Syāmilčil، سیفی (ی) Seyfi، شاه معلم (ی)، شعله چای (ی)šola- čāl، شله توک (ق) Šalatūk، شهرگاه(ی)، صفیه پشت (ق)Sefi- ya pešt، صفیه خرم(ق) Sefi-ye-xaram، صفیه چال(ی)،عباس کوه (ق)، کرک نسا (م) Karkanasā، کلاف (ی)Kalāf، کلوئه (ی)Kalū-a، کلیله بره پشت (ی)Kalila- bare- pešt، کمادول Komā- dūl، کوجیه خال(ی) Kūči- ya- xāl با کوهرود یا کوهرودبار ـ کوره کوه (ق)، کورن(ی)Kūran، کوریه (ق)Kūri-ya، کوله سیز(ی)Kūlasiz، گیشه دره (ی)Kiša- dara، کافکوه (ق)، گردسایه (ی)، گرد سوئه Carda-sū-a، تلفظ می شود. گردکوه(ق)، گرماکش(ق)Garma- kaš، گزنه دول (م)Gazan-dul، گلاپشت (ی)Gela-pešt، گل زنان (م)، گوراب خمار (م) Gūrāb- xomār، لاسه پشت (ی)Lasa- pešt، لاسه سر (ی)، لاش (ق)Laš، لشکرگاه (ی)، له سرچال (م) Lesara-čal، لیه دره (ق)، ما پشت (ق) Māpešt، ماکیاره ملال(ی)Mākyāra- melāl، مشه که (ق) Mesa- ke، معدن یخ (یخچال طبیعی در جاده ی ماسوله به ماژلان Māzlan نزدیک کلف)، ملومه بنه (ق)، ملومنه Moloma-na تلفظ می شود(م)، موسی کوه(ق)، مینه رز (ق)Mina-Raz، مینه کوه (ق)، نعلندیز(ی)Nalalndiz، وزنا (ق)، ویوزه کله (ی)، هرزله کوه (ق)Harzala- ku، هفته خانی(ی)، مسیر ماسوله به ماژلان عبارت است از: نیوکان Nyukān ـ 3 فرسنگ، درم Darām ـ 3 فرسنگ، آب برAb- bār ـ 4 فرسنگ، گیلوان Gilavān ـ 5/4 فرسنگ، منجیل ـ 5 فرسنگ. یادداشتی از رابینو درباره راه های ماسوله: جاده ی ماسوله به ماژلان در خلخال با پیچ و خم بالا می رود و راه پیمایی آن یک ساعت و نیم به طول می انجامد. در آن جا قطعه زمینی به صورت فلات دیده می شود بعد راه به طرف ارتفاعات ادامه پیدا می کند و از دره زیبایی می گذرد وبا دامنه ای شیب دار به قله ی کوه منتهی می شود. قله دارای 2000 متر ارتفاع است. راه پایین آمدن از قله به دهکده ماژلان دارای شیب کم تری است و عبور از آن دشوار نیست. بر طبق اطلاعات بومی های این منطقه از دهکده ماسوله تا قله یک و نیم فرسنگ فاصله است و از قله تا دهکده ماژلان سه فرسنگ فاصله است. از ماژلان راه باریکی به هرو می رسد و نقاطی که جاده از آن ها می گذرد. عبارت از از: تارم، 5/1 فرسنگ ـ شال ودیز، 5/1 فرسنگ ـ کلور، یک فرسنگ ـ دروDarov، یک فرسنگ ـ اسپو، نیم فرسنگ ـ ا***تان نزدیک اسپو و خمس Xamas، یک فرسنگ ـ مجره Majara، نیم فرسنگ ـ خوجین Xūjin که فوئین Fūin هم نامیده می شود، 2 فرسنگ ـ هر و، یک چهارم فرسنگ. جاده ی ماسوله به زنجان در جنوب جاده ی ماژلان قرار دارد و مکان هایی که جاده از آن ها می گذرد عبارت است از: نوکیان در تارم، سه الی چهار فرسنگ ـ تاهم Taham، چهار فرسنگ ـ جاده پس از تقریباً دو فرسنگ از تا هم به زنجان می رسد. از حواشی رابینو: در سال 607 هجری وقتی که الجایتو گیلان را اشغال کرد. قتلغشاه را از راه گردونه ی ماسوله با سپاه فراوانی به این منطقه فرستاد. حکام فومن و گسکر منهزم شدند ولی رکابز ن حاکم تولم به تنهایی برای درهم شکستن نیروی مغولان ایستادگی کرد و مانند کسی که بخواهد حقی برای خود مطالبه کند پیش رفت و قتلغشاه را کشت و گوش هایش را برید. نیروی قتلغشاه فراری شدند و بسیاری از آن ها در لجن های اطراف از بین رفتند.




عوامل مخل طبيعي ماسوله


1- سيل 2- زلزله 3- تخريب محيط زيست 4- ركود اقتصادي و مهاجرت 5- تخريب بافت تاريخي 6- ساخت و سازهاي جديد 7- مداخلات عمراني 1- سيل در ماسوله دو رودخانه ي ماسوله رودخان و خليل دشت ، همواره سيل خيز بوده اند. به همين علت در گذشته ساخت و سازي در حريم اين دو رودخانه صورت نمي گرفت. متأسفانه در 25 سال اخير با بي توجهي نسبت به حريم رودخانه و ساخت و ساز در حريم آن، اين بناها در معرض خطر سيل قرار گرفتند. به عنوان نمونه طي 10 سال گذشته 4 تا 5 بار سيل شديد از جانب اين دو رودخانه ماسوله را تهديد كرد كه شديدترين آن ها در مرداد 1375رخ داد و منجر به كشته شدن 53 نفر از مسافران شد و بيش از 40 وسيله ی نقليه و تعدادي از ساختمان هاي مسير سيل دچار آسيب جدي شدند.
2- زلزله به دليل وجود دو گسل شرقي ـ غربي در شمال وجنوب غربي ماسوله، اين شهر در تمام طول تاريخ حيات خود با زلزله هاي خفيف و شديد مواجه بوده است. يكي از دلايل آسيب هاي وارده از سوي زلزله حركت سنگ هاي بزرگ از بالاي كوه به سمت شهر بوده است. اين موضوع آن قدر عموميت داشت كه مردم در بين خود قرار دادي را امضاء كرده بودند كه مطابق آن هيچ كس حق قطع درختان بالادست كوه را نداشت تا اين درختان به عنوان سدي در برابر ريزش سنگ ها عمل كنند. يكي از شديدترين زلزله ها كه در ياد مردم شهر مانده است، در دهه 40 اتفاق افتاد كه باعث رانش زمين و تخريب چند باب خانه مسكوني شد. شديدترين زلزله نيز در سال 1369 به مركزیت شهرستان رودبار و منجيل و به شدت 3/7 ريشتر رخ داد كه منجر به كشته شدن 7 نفر در داخل بافت و تخريب كامل 3 باب خانه و آسيب ديدگي چندين خانه با بيش از 50 درصدتخريب شد. بخشي از اين آسيب ها ناشي از حركت زمين و بخشي ناشي از سقوط سنگ از بالاي كوه بود. اما هیچ یک از بناهای قدیمی و سنتی ماسوله به دلیل برخورداری از سازه ی صحیح و مناسب چوبی تخریب نگردیده و تنها ده درصد دچار آسیب های موضعی شدند.
3- تخريب محيط زيست در ميان ويژگي هاي ماسوله، محيط زيست آن جايگاه ويژه اي دارد. جنگل ها، مراتع، رودخانه ها و ساير عناصر محيط طبيعي اين شهر، طي دهه هاي اخير، متحمل دخل و تصرف هاي بي برنامه و نامتناسب عوامل انساني و اجتماعي شده اند. اين دخل و تصرف ها از قطع درختان توسط اهالي دامدار محلي گرفته تا تخليه زباله و فاضلاب شهري به رودخانه ها، جملگي منجر به آسيب هاي جدي محيط زيست ماسوله شده اند. هزاران مسافر و بازديد كننده اي كه به اين شهر تاريخي مي آيند نيز به نوبه ی خود باعث آلوده شدن محيط و مخدوش شدن عناصر طبيعي آن مي شوند. راه سازي هاي بدون مطالعه و بدون هماهنگي با شرايط و امكانات طبيعي در كنار بسياري ديگر از ساخت و ساز هاي دولتي دست در دست هم، در حال نابود كردن محيط زيست با ارزش شهر است. توقف روند تخريبي فوق ، طرح ، برنامه و اقدام عملي جدي و عاجلي را مي طلبد كه همه افراد و دستگاه ها به طور هماهنگ بايد در آن مشارکت کنند.
4- ركود اقتصادي و مهاجرت يقيناً آن چه كه ارزش هاي موجود در كالبد شهر تاريخي ماسوله را به وجود آورده است، ويژگي هاي اجتماعي و اقتصادي منطقه و مردمي هماهنگ با آن ويژگي ها بوده است. به دنبال تغييرات اجتماعي و اقتصادي دهه هاي اخير، کالبد این شهر نیز دچار تغییرات عمده ای گردید. با تغيير مسير حركت تجاري و خدماتي از راه هاي كوهستاني منتهي به ماسوله به مسيرهاي سواره مستقل از آن و نيز هم زماني اين واقعه با رخدادهاي سياسي مربوط به گذار از جامعه فئودالي به سرمايه داري خرد ، اقتصاد اين شهر دچار رکود روز افزون شد. در عين حال مهاجرت نخبگان و توانمندان از اين شهر به شهرهاي بزرگ نيز، آسیب های اقتصادی اجتماعی را بر ماسوله وارد کرد. در حال حاضر ماسوله با شرايط ورشكستگي اقتصادي و تغييرات اساسي در بافت اجتماعي خود مواجه است. به طوري كه امروزه صنعت توريسم تنها عامل بنیه اقتصادي شهر محسوب مي شود و تداخل جايگزيني قومي و اجتماعي نيز مهم ترين اتفاق اجتماعي شهر است که به فراموشي سپردن فرهنگ، آداب و سنن و حتي گويش سنتي منجر شده است.
5- تخريب بافت تاريخي روند تخريبي عناصر و عوامل اين بافت تاريخي در50 ساله ي اخير، با شتاب فزاينده رو به رو بوده است، اين شهر با زلزله مهيب 1369 در شرايطي بحراني قرار گرفت. به گونه اي كه از حدود 400 خانه قديمي موجود در زلزله ی سال 1369 در حال حاضر به سختي مي توان صد واحد را نام برد كه پا بر جا مانده باشند. اين يك صد واحد باقي مانده نيزاز نقطه نظر سازه اي سال هاي آخر عمر خود را سپري مي كنند. به طوري كه بيش از 90% آن ها از ناحيه ی پشت بام آسيب جدي ديده و نياز به مرمت به شيوه هاي جديد تر دارند. از مجموعه ی درها و پنجره هائي كه باشيوه ي هنرمندانه اي ساخته شده اند تنها 15% باقي است.چنان چه اين روند ادامه پيدا كند، در ده سال آينده، اثری از 10 خانه قدیمی و 5% از پنجره های باارزش نخواهد ماند. سرعت و شتاب تخریب و آسیب دیدگی طبیعی و انسانی بیش از سرعت و شتاب مرمت ها بوده است و قریب به اتفاق اهالی تمایل به مرمت و یا بازسازی به شیوه های جدید دارند.
6- ساخت و سازهاي جديد در ده سال گذشته، نزديك به 250 واحد ساختماني جديد با مصالح و شيوه هاي امروزي در داخل بافت و در حاشيه ی آن احداث شده است و اين در حالي است كه از خانه هاي قديمي و باارزش كمتر از يك صد واحد باقي مانده است. ساخت وسازهاي خصوصي و دولتي خارج از قوانين وضوابط اعلام شده از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور، سيماي عمومي شهر را با نابساماني هاي كالبدي آشکار مواجه کرده است. رعايت ضوابط مربوط به هم جواري ، حجم ،نماسازي و مصالح مربوط به ساختمان ها مي توانسته و مي تواند روند تغييرات سيماي عمومي شهر را در ارتباط با ساخت و سازهاي جديد به گونه اي سازگار با بافت تاريخي كنترل كند. يكي از مهم ترين عوامل ناسازگاري و ناهماهنگي ساخت و سازها در بافت قديمي را مي توان مصالح ساختماني جديد دانست. در شرايطي كه بتن ، آهن و آجر جايگزين گل، چوب و سنگ مي شود به سختي مي توان ظاهري هماهنگ را انتظار داشت. عامل ديگر، نيازها و امكانات امروز مردم و تأثير آن در مورد نقشه بناها و خصوصاً نوع پنجره ها و بازشوها در نماي اصلي است. متأسفانه اين تأثيرات به طور مستقيم باعث ناهماهنگي هاي متعدد بين ساختمان هاي جديد و قديم شده است.
7- مداخلات عمراني مداخلات عمراني نسنجيده و بدون بررسي هاي كارشناسي در شهر ماسوله بارها سبب آسيب رساندن جدي به اين شهر شده است. از آن جمله مي توان از سيل سال 1371 كه در بازار قديمي ماسوله جاري شد نام برد. اين سيل بخاطر مسدود شدن يكي از شاخه هاي اصلي اگوي شهر و به دلیل انباشت آوار ناشي از راه سازي رخ داد و منجر به تخريب بيش از 10 باب مغازه گرديد. هم چنين ساخت پل بتني با دهانه ي سنگي يكي از دلايل جاري شدن سيل درمرداد ماه سال 1375 بود.









 

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسجد قنبرآباد ماسوله و عملیات مرمتی آن
الدوز ارکانی، باستان شناس

[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]مقدمه[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]ماسوله در 26 کیلومتری جنوب غربی شهرستان فومن در منطقه ای کوهستانی و جنگلی قرار دارد.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]مسجد"قنبرآباد" ماسوله در محله ی کفابازار، همانند دیگر بناهای این شهر پلکانی زیبا، با مصالح خشتی و به صورت دو طبقه ـ طبقه همکف انبار و طبقه اول مسجد ـ بسیار ساده اما هنرمندانه ساخته شده است. این بنا دارای نمایی از سنگ کوهی محلی است که با ملات گل در جای خود ثابت شده اند. شکل مسجد بسیار ساده و با مصالح اولیه ای چون سنگ، چوب، گل، گچ و شیشه ـ که در منطقه به وفور و راحتی یافت می شود ـ ساخته شده است. در کنار خشونت ظاهری بنا، وجود پنجره های منبت کاری و گره چینی شده زیبا، نمای آن را دل نواز کرده است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]در این مسجد قرینه سازی به نوعی زیبا رعایت شده است و زیباترین تزیینات، چه از نظر معماری و چه هنری در بخش مردانه مسجد وجود دارد و این امر به دلیل احترام به محراب می باشد. این مسجد امروزه توسط متولی آن به عنوان انبار استفاده می گردد و تنها در ایام محرم مراسم مذهبی در آن انجام می شود.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]مسجد " قنبرآباد" توسط پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری مورد مرمت قرار گرفت و جانی تازه در کالبد بی جان آن دمیده شده است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]شبستان و محراب مسجد[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]شبستان مستطیل شکل مسجد، دارای چهار پنجره ی چوبی است که در جهت بالا و پایین باز و بسته می شوند. پنجره ها با نوارهای چوبی و به شکل مربع های به هم پیوسته، تزیین گردیده اند. در قسمت وسط آن، چهار قطعه شیشه قرار گرفته است که نور لازم این اتاق را تأمین می کند. در قسمت بالای هر یک از پنجره ها، گل های "رزت هشت پر" جلب توجه می کند که ورود نور را بسیار زیباتر جلوه می دهد.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]در کنار پنجره ها که در ضلع جنوبی بنا ساخته شده اند، محراب مسجد قرار دارد. این محراب بسیار ساده و فاقد هر گونه تزیین است. تنها تفاوت آن با سایر قسمت های مسجد، در این است که محراب، سفیدکاری شده است. در ماسوله نمای داخلی بنا را با گل زرد می پوشاندند و تنها اتاق مهمان با گچ سفید می شد. سفید کردن محراب برای جداسازی آن از سایر قسمت های بنا و به جهت احترام بوده است. رو به روی محراب و به موازات پنجره های جنوبی، فضای مستطیل شکل با دو پنجره قرار دارد که کف آن از اطراف کمی بلندتر است. کاربرد این پنجره ها به درستی معلوم نیست و امروز آن ها را مسدود کرده اند. در قسمت ورودی این فضا، سه ستون با سرستون دیده می شود. دو ستون در سمت چپ و راست، تقریباً مربع شکل و ستون وسطی هشت ضلعی است. در کنار این فضا، اتاق کوچک مربع شکل وجود دارد که در سمت چپ و راست ورودی آن، دو ستون چوبی با سرستون در دیوار نصب شده است. از ورودی این سمت با یک گردش 90 درجه به شبستان و محراب می رسیم. این گردش 90 درجهت احترام به محراب و شبستان و عدم ورود یک باره به مسجد است. یکی از ورودی های مسجد از این قسمت بود و در بزرگ چوبی در قسمت غربی این اتاق، گوه این مسئله است. در پشت در چوبی، راه پله قرار دارد که امروزه مورد استفاده قرار نمی گیرد. این راه پله از یک طرف به سمت طبقه بالا و از سمت دیگر به طبقه های پایین و بازار راه داشت.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]از این راه پله جهت ارتباط طبقه ی همکف با طبقه اول نیز استفاده می شد. در زیر طبقه اول ـ شامل شبستان و محراب ـ اتاقی طویل و مستطیل شکل وجود دارد که در ورودی آن در ضلع غربی بوده است. راه ورود به این طبقه مسدود است و معرفی این بخش به کمک پلان موجود، انجام گرفته است. در طبقه ی اول و در ضلع غربی شبستان، یک تاقچه تعبیه گردیده است، زیرا اندکی بالاتر از سطح زمین ساخته شده است. در جنب این تاقچه ی دو طبقه ، در کشویی در ارتفاع 70 سانتی متری از سطح زمین وجود دارد. در پشت آن اتاق با آجر و سیمان ساخته شده است و پنجره ای همانند پنجره های شبستان، نور لازم آن را فراهم می کند. این فضا الحاقی است و این پنجره هیچ ارتباطی به این اتاق ندارد. احتمالاً در کشویی جنبه تزیینی داشته و به خارج از مسجد باز می شده است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]در قسمت مرکزی شبستان ستون 10 ضلعی چوبی جلب توجه می کند. این ستون که احتمالاً هم زمان با ساخت مسجد در این محل قرار گرفته است، دارای سرستونی با چهار کتیبه در چهار جهت است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]این سر ستون تنها مدرک مکتوب از زمان ساخت و احتمالاً سازنده ی این ستون و یا مسجد است. شاید بتوان به تاریخ روی کتیبه سال 1223 استناد کرد و زمان ساخت این بنا را به این سال نسبت داد. متن دو کتیبه ی سر ستون به زبان فارسی و متن دو کتیبه ی دیگر به زبان عربی است. این بخش از مسجد که محراب در آن قرار دارد بخش مردانه ی مسجد است و راه ورود آن از طریق در چوبی در منتهی الیه ضلع غربی و با استفاده از راه پله قدیمی است که امروزه این راه مسدود گردیده و راه ورودی مسجد از طریق در قسمت زنانه است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]کتیبه ی شماره ی [/FONT][FONT=&quot]1[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]کتیبه به صورت وارونه بر روی چوب حکاکی شده است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]شکرالله که باز شد احیا مسجد پیشوار زلطف خدا[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]بی شک آید ملک درو هر شب بحر طاعات خالق یکتا (تمت)[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]عمل رضا سعید نجار[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]مصرع بیت دوم را می توان به چند صورت خواند:[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]مسجد پیشواز زلطف خدا، مسجد پیشور از لطف خدا[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]کتیبه ی شماره ی 2[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]هر که خواند دعا طمع دارم زانکه من بنده گنه کارم[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]الحقیر عبدالعلی 1223[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]کتیبه ی شماره ی 3[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]عمل محمود ابن آقابابا (آنابابا) 1223[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]کتیبه ی شماره ی 4[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]یا علی ادرکنی (بسم یا علی ادرکنی)[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]این بخش از مسجد که محراب در آن قرار دارد. بخش مردانه ی مسجد است و راه ورود آن از طریق در چوبی، در منتهی الیه ضلع غربی با استفاده از راه پله قدیمی است که امروزه این راه مسدود گردیده و راه ورودی مسجد از طریق در قسمت زنانه است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]شبستان و قسمت زنانه مسجد[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]با گذاشتن از چند پله در قسمت ورودی امروزی مسجد، به در ورودی چوبی می رسیم که در قسمت شرقی بنا ساخته شده است. بعد از گذشتن از آن، اتاق مربع شکل بزرگی دیده می شود. این فضا به وسیله ی سه ردیف ستون، از شبستان مسجد جدا می شود. این ستون ها فاقد هر گونه تزیین هستند. در این بخش از مسجد دو پنجره ی کوچک مشبک در قسمت بالا و زیر سقف، و دو در با شیشه های رنگی با اندکی فاصله در زیر پنجره های مشبک دیده می شود. این درهای دو لنگه با شیشه های رنگی، نمای دل انگیزی را به این اتاق بخشیده است. این درها متعلق به مسجد نیست و توسط متولی مسجد از جای دیگری خریداری و به این محل منتقل شده است. احتمالاً در محل قرار گرفتن این درها، پنجره هایی مانند پنجره های شبستان وجود داشته است که بنا به دلایل نامعلوم، امروزه در جای پنجره ها، درهای دو لنگه نصب شده است. در قسمت وسط این پنجره ها(ما بین پنجره راست و چپ) دو فضای خالی وجود دارد که در واقع محل در و پنجره ی مسدود شده است. در دیواره ی شرقی مسجد، پنجره ی کوچک مشبکی وجود دارد که دقیقاً رو به روی آن در قسمت شبستان، یک پنجره بزرگ کشویی وجود دارد. در کنار این پنجره ی مشبک، تاقچه ای وجود دارد که قرینه ی آن در قسمت شبستان نیز دیده می شود. احتمالاً این تاقچه محل قرار گرفتن قرآن و مهر بوده است. در قسمت مرکزی این اتاق ستون چوبی جهت حمل بار سقف قرار دارد. این بخش از بنا در حقیقت قسمت زنانه مسجد بود و راه ورودی آن همان راه امروزی می باشد.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]مصالح ساختمانی مسجد[/FONT] [FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]چوب:[/FONT] [FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]استفاده از چوب برای ساخت در و پنجره ستون ها و تیرهای سقف، کلاف های چوبی داخل دیوار در منطقه ی گیلان و مازندران بسیار رایج است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]درختان بلوط، ون (زبان گنجشک)، آزاد، ملج، افرا، نم دار، توسکا، گردو و... از جمله درختانی هستند که چوب آن ها برای ساخت بخش های مختلف بنا استفاده می شود و همگی بومی منطقه است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]سنگ:[/FONT][FONT=&quot] [/FONT] [FONT=&quot]به دلیل وفور سنگ در اکثر نقاط ایران، استفاده از آن در پی بنا و دیوارها مرسوم و متداول است. ماسوله شهری کوهستانی است و استفاده از سنگ در معماری آن امری متداول است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]ملات گل: این نوع ملات جزء عمومی ترین ملات هایی است که در مناطق روستایی گیلان از آن استفاده می گردد. به دلیل در دسترس بودن مواد اولیه ، این ملات که شامل آب و خاک و شاموت گیاهی است، استفاده از آن بسیار ساده و مقرون به صرفه است. در این منطقه از ملات گل زرد و سفید برای تزیین فضای داخلی و نمای بنا استفاده می شود.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT] [FONT=&quot]گچ:[/FONT][FONT=&quot] [/FONT] [FONT=&quot]از آن جا که گچ از مصالح ارزان قیمت بوده و زود سفت می شوددر معماری از دیرباز، کاربردهای متعددی داشته است. از گچ برای آراستن سطوح داخلی بناها، نوشتن کتیبه ها، تزیین محراب ها و... استفاده می شود.[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot] [/FONT] [FONT=&quot]شیشه:[/FONT] [FONT=&quot] از شیشه های الوان به رنگ های سفید، سرخ، آبی و سبز برای تأمین روشنایی و تزیین در و پنجره استفاده می شده است.[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
کفابازار و چگونگی نجات بخشی آن
دکتر نیکروز مبرهن شفیعی​

مقدمه بازار ماسوله با استفاده از شیب طبیعی موجود زمین در چهار سطح ساخته شده است. ارتفاع سطح اول بازار تا بام سطح چهارم نوزده متر است و تمامی بافت تاریخی ماسوله پیرامون آن شکل گرفته است. عمده فعالیت های تجاری ماسوله در محدوده ی این بازار انجام می شد، تنها تعدادی از کارگاه های کوچک تولیدی و صنعتی به صورت پراکنده در طبقه های تحتانی محلات مختلف فعالیت می کردند. در این مجموعه ـ که قبل این شهر محسوب می شودـ "کفابازار" تنها بازار دو طبقه و بالکن دار(تلاردار) ماسوله هنوز پابرجا است. عملکرد گذشته دو سطح فوقانی بازار ماسوله به " کفابازار" مشهور است که بخشی از مغازه های" کفابازار" در دو طبقه ساخته شده است و بالکن(تلار) سرتاسری چوبی آن دارای نمای ویژه ای است. ستون ها و پله های چوبی قدیمی به همراه اُرسی ها و بازشوهای چوبی قدیمی ارزش ویژه ای به این بخش از بازار داده است. این بخش ویژه ی تاجران و عمده فروشانی بوده که با تاجرن مناطق جلگه ای (دشت فومن) و بازرگانان منطقه ی کوهستانی (خلخال و طارم زنجان) داد و ستد داشتند. با توجه به مطالعات انجام شده به نظر می رسد طبقه دوم که با پله های چوبی خارجی به بیرون راه داشتند. بیش تر به امور دفتری تاجران و یا محل استراحت و پذیرایی آن ها اختصاص داشت. این مجموعه شامل نه دهانه مغازه ی دو طبقه است که هفت دهانه آن بدون هیچ گونه تغییراتی شکل اصلی و اولیه ی خود را حفظ کرده است. به دلیل فرسودگی و آسیب هایی که به این مجموعه وارد شده بود مدیریت پایگاه میراث فرهنگی شهر تاریخی ماسوله با همکاری شورای اسلامی و شهرداری ماسوله مرمت این مجموعه را در اولویت فعالیت های اجرایی خود قرار داد.
عملکرد فعلی پس از رکود اقتصادی ناشی از تحولات سال های دهه ی 40 در ماسوله، بازار این شهر و به تبع آن کفابازار نیز به تدریج از رونق افتاد. به طوری که در طی چهار سال اخیر، دیگر فعالیت های اقتصادی به صورت بازرگانی و عمده فروشی در ماسوله ادامه نیافت، بلکه تنها اقتصاد خرده پا و جز، جهت تأمین مایحتاج روزمره ی مردم ساکن در ماسوله توانست ادامه حیات دهد. این امر باعث شد تاجران و عمده فروشان خانه و محل کسب خود را ترک کنند و به شهرهای دیگر مهاجرت نمایند. در سطح چهارم کفابازار، تنها مدرسه ی ماسوله قرار داشت که در حال حاضر تخریب شده است. سطح سوم کفابازار که پابرجاست و مورد مرمت قرار گرفته است، دارای بیست باب مغازه ی دو طبقه بود که به تدریج متروک و تنها سه یا چهار مغازه ی آن برای تأمین نیازهای روزمره ی مردم فعالیت می کرد. باقی مانده ی مغازه ها یا متروک و یا تبدیل به انبار شده است. ضرورت مداخلات مرمتی همان طور که بیان شد، متروکه بودن مغازه ها و در نتیجه نفوذ رطوبت نزولی و صعودی به بام دیوارها و هجوم حشرات و کرم های چوب خوار، در مجموع، شرایطی را برای کالبد بازار به وجود آورده بود که باعث فرو ریختن بخش هایی از بام شد و بخش های دیگر را در شرف تخریب قرار داد. این شرایط در صورت نبود مداخلات مرمتی طی یک سال، منجر به تخریب کلی بام بنا و در نتیجه آسیب دیدگی کلی تمام ساختمان می شد. از آن جا که این بخش از بازار تنها بخش دو طبقه ی باقی مانده از بازار قدیم ماسوله است. حفاظت و مرمت از آن ضروری و فوری به نظر می رسید. در نتیجه برنامه ی حفاظتی بنا از آغاز برچیدن اولین بخش بام، به گونه ای هماهنگ و طراحی شده، ضرورت پیدا کرد. در این راستا توجیه و تبیین موضوع برای شورای اسلامی شهر، شهرداری و مالکان یا مستأجران مغازه ها، اجرای طرح مداخلات مرمتی را موجه و ضرورت مشارکت آنان را الزامی می ساخت. با مرمت این طبقه از بازار، بخش بزرگی از این محدوده ی شهری احیا شد و فعالیت اقتصادی مجدد پیدا کرد و نیز شرایط اشتغال برخی از جوانان ماسوله را به وجود آورد. موضوع احیای این مغازه ها، خود نیاز به صرف وقت و برنامه ریزی های هماهنگ با دستگاه ها و نهادهای دیگر را داشت.
برنامه ریزی انجام مداخلات مرمتی جهت حفاظت و احیای کفابازار ماسوله، در مرحله ی اول نیازمند تدوین سیاست و برنامه کلی بود تا بتواند مراحل اجرایی عملیات مرمتی را تحت پوشش قرار دهد و این پایگاه را به اهداف عالیه حفظ و احیاء برساند. در بعد اجتماعی، لازم بود فضای اجتماعی شهر، برای انجام این پروژه آماده شود. این مهم توسط پایگاه و با هماهنگی شورای اسلامی شهر و شهرداری ماسوله صورت گرفت. وضعیت کالبدی مغازه های کفابازار با دهانه هایی با عرض متوسط سه متر و عمق متوسط هشت متر، زنجیروار به هم متصل و به وسیله ی دیواری مشترک از هم جدا می شوند. هر باب مغازه در طبقه ی تحتانی دارای دو قسمت است، قسمت جلو که به در ورودی و معبر عمومی راه دارد و قسمت عقب که به دیواره ی کوه محدود می شود. قسمت انتهایی مغازه به صورت انبار مورد استفاده قرار می گرفت.مغازه های طبقه فوقانی علاوه بر دو بخش ذکر شده، دارای بالکن نیز هست. بالکن و مغازه به صورت یک پارچه به یک دیگر متصل و با راه پله های چوبی در طبقه پایین به بیرون راه می یابد. این بالکن سراسری، از ویژگی های این بخش است که بدان ارزش و هویت ممتازی بخشیده است. تمام مصالح به کار گرفته در بنای بالکن چوب است و در ساخت اکثر آن ها نیز از چوب" بلوط" و یا "راش" که در منطقه به وفور یافت می شود استفاده شده است. ستون ها، تیرها ، کف و جان پناه چوبی بالکن به علاوه بازشوهای چوبی مغازه ها در ترکیبی هماهنگ و موزون به نمای کلی مجموعه ی مغازه های این طبقه از بازار هم چون دیگر بالکن ها در ماسوله مجزا از سازه ی بنائی ایجاد شده است. مغازه ها ساختاری بنائی دارند و در برخی موارد جهت کاستن از ضخامت دیوارهای باربر و افزودن به سطح مفید مغازه ها، از ستون های چوبی جهت انتقال بار کف طبقه و بام استفاده شده است. در هر دو حالت وجود کلاف های چوبی که متناوباً در داخل دیوارها و بین ستون های چوبی کار گذاشته شده است، استحکام بنا را در برابر نیروهای وارده ی ناشی از زلزله و حرکت های جانبی دیگر تضمین می کند. نحوه ی اتصال سازه های چوبی به یک دیگر و به سازه های بنائی به گونه ای است که عملاً بنا می تواند در برابر نیروهای جانبی دارای ارتجاعی و غیر صلب باشد.
آسیب شناسی چگونگی مراقبت، حفاظت و مرمت های موضعی بهره برداران بناهای قدیمی، از عوامل مهم ماندگاری بناها است. مهاجرت انبوده مردم ماسوله منجر به متروک شده منازل و تعطیلی مغازه ها شد. این امر موجب شد عوامل مخل طبیعی(انواع رطوبت ها، حشرات و...) فعالانه در تخریب این بناهای بدون صاحب عمل نمایند. پشت بام های بناهای ماسوله از جمله آسیب پذیرترین بخش های آن به شمار می رفت. ترک و عدم مراقبت و نگهداری بناها با تخریب پشت بام ها شروع و به انهدام کامل آن می انجامید.مغازه های کفابازار نیز به دلیل از دست دادن اهمیت اقتصادی و تغییر عملکرد، از سوی مالکان خود رها شدند و به دلیل عدم رسیدگی، در حال تخریب کامل قرار گرفتند.متأسفانه به دلیل ویژگی بافت و انسجام فضاهای معماری ماسوله به یک دیگر، تخریب یک باب مغازه یا منزل، تخریب سریع یا تدریجی فضاهای هم جوار (حتی در حال استفاده) را نیز به دنبال دارد و روند تخریب کل بافت را سرعت می بخشد.آسیب های کالبدی کفابازار به تفکیک موضوع به شرح زیر قابل ارائه است:
دیوارهای باربرسنگی (کودیار) تمامی دیوار پشتی بنا ـ دیوار حائل کوه ـ سنگی است نزدیک به یک سوم حجم کامل دیوار، بر اثر فشار خاک پشت آن و نفوذ آب به داخل دیوار، آسیب دیده و دچار ریزش شده بود. رطوبت زیاد و ماندگاری طولانی مدت آن در محل، باعث فرسودگی ملات ها و قارچ زدگی آن شده بود.
دیوارهای باربر خشتی تقریباً تمام دیوارهای جانبی مغازه ها در طبقه فوقانی از خشت و با ضخامت متوسط 60 سانتی متر ساخته شده است. در این دیوار عناصر چوبی عمودی و افقی برای استحکام بخشی به کار رفته بود که از رطوبت های صعودی و نزولی آسیب های فراوان دیده بود. ضعف این سازه ی چوبی ، موجب فرسودگی و تخریب بخش هایی از دیوارهای طبقه دوم شد.
کف طبقه کف طبقه های داخلی بناهای ماسوله از مصالح چوبی نامرغوب ساخته شده است، زیرا این بخش با رطوبت های نزولی در ارتباط نبود و در ضمن فضای زیر آن ها نیز دارای ارزش و اعتبار کم تری بود. لذا هجوم کرم ها و حشرات چوب خوار مهم ترین آسیب دیدگی پوشش های چوبی کف طبقه های بناهای ماسوله محسوب می شود. بام از مساحت 170 مترمربعی بام 20 مترمربع آن به کلی فرو ریخته و 70 مترمربع آن به حدی آسیب دیده بوده که در صورت تأخیر در مداخلات مرمتی، باعث تخریب کل بام می شد. سازه ی بام از تیرهای اصلی چوبی (جیرین) ، تیرهای کمکی(کلیله) و تیرهای فرعی(ورده) تشکیل شده است، اکثر آن ها پوسیده و دچار کرم خوردگی و شکستگی شده بودند.از آن جا که طی سال های گذشته جهت ممانعت از نفوذ آب باران به کرات روی بام، فوش(گل محلی) اضافه شده است، ضخامت این لایه، روی سازه ی چوبی بام، به بیش از 30 سانتی متر رسیده و باری بیش از توان تحمل چوب ها را به آن ها وارد می کند. این بار اضافه، در زمان بارش برف یا باران بیش تر شده و چوب ها در آستانه ی شکستگی قرار می گیرند. بازشوهای چوبی همه ی مغازه های کفابازار در پایان کار روزانه، با درهای چوبی بسته می شود. (بیش از 90% سطح نمای مغازه ها را می پوشاند) این بازشوها با ارتفاع متوسط 30/2 متر و عرض متوسط40/2 متر، بیش تر به صورت 6 یا 8 لنگه با لولا به یک دیگر متصل می شوند که سطح کلی آن ها حدود 65 مترمربع است و تقریباً هیچ کدام دچار آسیب دیدگی جدی نیستند. تنها یکی از دهانه ها، در چوبی خود را از دست داده و به دلیل امنیتی (این مغازه مدتی بانک بوده) حفاظ فلزی جایگزین بازشو چوبی آن شده بود.
بالکن سرتاسر نمای کفابازار به طول تقریبی 18 متر دارای بالکن چوبی است که در ساخت آن تنها از چوب استفاده شده است. عرض بالکن به طور متوسط 80 سانتی متر است و تقریباً تمام عناصر سازه های عمودی آن (ستون ها) سالم هستند. اما بیشتر تیرهای افقی (نال ها) دچار پوسیدگی شدید بوده اند و تخته های کف آن نیز از بین رفته بود. دو راه پله ی چوبی که برای دسترسی به طبقه ی فوقانی در نظر گرفته شده بود تقریباً سالم مانده اند.

برداشت (رولوه) مجموعه "کفابازار" با توجه به اهمیت مداخلات مرمتی در مجموعه ی کفابازار و به دلیل غیرهندسی بودن شکل بنا مقرر شد یک شبکه مختصات سه بعدی طراحی و به صورت نقاط ایستگاهی ثابت در طبیعت مستقر گردد. برای سهولت در استفاده از نقشه ها، تمام صفحات برش(افقی و عمودی) با دو محور این شبکه موازی و بر محور سوم عمود گردید و فاصله آن ها تا مبدأ مختصات نیز به صورت عددهای رُند در نظر گرفته شد. نقشه های تهیه شده شامل پلان ها( دو طبقه)، مقاطع عمودی، پلان بام با کد های ارتفاعی و نمای جنوبی می باشند. این نقشه ها با دقت بسیار (واحد 5/2 سانتی متری برابر 1 میلی متر) امکان استفاده جزییات اجرایی به ویژه اجزای چوبی و عناصر وابسته به آن را فراهم آورد. در تهیه این نقشه ها علاوه بر ابزار دستی و سنتی (شاغول، متر، شیلنگ تراز و مترهای دستی) از دوربین های زیر استفاده گردید. این پروژه توسط مشاور پارسه برماند و در مدت یک ماه (تیرماه 82) انجام شد. تئودولیتSokisha- DT20E دیستومات Sokisha- RED mini مترلیزری Leica- DISTo classic شماره گذاری عناصر چوبی بنا برای مرمت عناصر چوبی لازم بود که آن ها را از محل خود جدا کرده و در مکان مناسب نگهداری شوند تا پس از اتمام مرمت به جای خود بازگردانده شوند. برای تحقق این امر شماره گذاری کلیه ی عناصر چوبی با تفکیک عنوان های مشخص (مانند بازشوها، کلاف ها، ستون های بالکن، پله های چوبی، دیوارهای چوبی جداکننده مغازه ها) انجام شد. قطعات نیازمند به مرمت، شناسایی و به کارگاه نجاری پایگاه فرستاده شد و باقی مانده در محل مناسبی نگهداری گردید. شماره گذاری به شرح زیر انجام شد: ـ شماره گذاری عناصر چوبی نما به تفکیک بازشوها، کلاف ها، بالکن و پله های چوبی. ـ شماره گذاری دیوارهای چوبی جدا کننده مغازه ها و برچیدن و نگهداری آن ها در محل مناسب. تجهیز کارگاه کفابازار با توجه به مدت زمان تقریبی عملیات کارگاهی و جلوگیری از وقفه و آسیبی که نزولات جوی می توانست به مجموعه وارد آورد، مبادرت به ایجاد سقفی محافظ برای حفاظت از محدوده ی کارگاه به وسیله ی لوله و ایرانیت شد.
عملیات اجرایی اهداف فنی مداخلات مرمتی، حفاظت از عناصر ساختمانی قابل نگهداری و مرمت و یا تعویض و در نهایت ساخت عناصری بود که حفاظت از آن ها عملاً امکان نداشت. در نتیجه، عملیات مرمتی به گونه ای طرح ریزی شد که تا حد امکان وضعیت موجود حفظ شود و در عین حال بنا پس از مرمت، از ایمنی و مقاومت لازم جهت مقابله با نیروهای زلزله برخوردار باشد. حفظ عناصر موجود چوبی در نمای خارجی مغازه ها ـ شامل بالکن چوبی و بازشوهای چوبی ـ از اولویت ها و تأکیدات طرح مرمتی به حساب می آمد. ضمن آن که رعایت ابعاد مغازه ها نیز ضروری بود. با رعایت این اصول و سیاست های کلی، عملیات مرمتی به شرح زیر در زمانی تقریباً یک سال انجام گرفت.
برچیدن بام: ـ برداشتن 170 عدد تیر فرعی (ورده) پوسیده، هر یک به طول متوسط 7/4 متر و قطر 12 سانتی متر. ـ برداشتن 18 عدد تیرکمکی چوبی (کلیله)، هر یک به طول 3 متر و قطر 15 سانتی متر، به علت پوسیدگی دو سر تیرهای داخل دیوار. ـ برداشتن 12 عدد تیر اصلی چوبی (جیرین)، هر یک به طول 3 متر و قطر 35 سانتی متر، به علت پوسیدگی دو سر تیرها. توضیح: در حدود 20 مترمربع از مساحت بام پیش از شروع عملیات مرمتی در اثر پوسیدگی شدید تیرها و تخته های چوبی به کلی فرو ریخته بود. عملیات مرمتی به اختصار به شرح زیر است: ـ برچیدن کف موجود طبقه ی اول. ـ برچیدن دیواره های آسیب دیده ی سنگی و خشتی. پی کنی و بتن ریزی: ـ ستون گذاری و کلاف بندی قائم طبقه ی همکف و اول با انواع آهن و بر اساس محاسبات انجام شده. ـ تیرریزی و کلاف بندی افقی طبقه ی همکف و اول. ـ نصب تیرهای فرعی(واشان ریزی) سقف طبقه ی همکف. ـ نصب تیرهای فرعی(ورده ریزی) کف تلار. ـ نصب تیرهای فرعی(واشان ریزی) بام. ـ نصب تیرهای فرعی(واشان ریزی) دامنه ی تلار. ـ پوشش سقف طبقه ی همکف. ـ پوشش کف تلار با چوب های جنگلی. ـ پوشش بام مغازه ها و دامنه ی بالکن (پوشش کل بام). ـ دیوار چینی طبقه ی همکف و اول. ـ مرمت دیوارهای سنگی. ـ نصب دیوارهای چوبی. استحکام بخشی :
استحکام بخشی بناهای تاریخی از جمله مشکل ترین مداخلات مرمتی است که به منظور نجات یک یا مجموعه ای از بناهای تاریخی انجام می گیرد. استفاده از مصالح و فن آوری جدید (میله گرد، آهن،کابل، انواع مواد شیمیایی و دیگر دست آوردهای آزمایشگاهی ) به عنوان روش های درمانی در بناهای تاریخی گاه با شک و تردید همراه است. شاید به همین دلیل مرمت گران بناهای قدیمی با شیوه سنتی انس بیش تری دارند. بناهای ماسوله ترکیبی از مصالح مختلف بنایی است. این مصالح شامل خشت، سنگ، آجر، چوب و ترکیبی از آن ها با ملات گل می باشد. در مداخلات مرمتی به ویژه استحکام بخشی که تقویت عناصر سازه ای افقی و عمودی را شامل می شود ، هدف، حفظ وضع موجود عناصر سازه ای بناها (دیوارهای باربر و کلاف های چوبی) است که برخی از آن ها در صورت ضعف تعویض یا ترمیم می گردد. چرا که این بناها با همین عناصر سازه ای و ابعاد ، زلزله مهیبی هم چون زلزله خرداد سال 1369 را بدون آسیب جدی پشت سر گذاشته و از بوته آزمایش سربلند بیرون آمدند. از طرفی در هنگام استحکام بخشی سعی گردید آسیب های احتمالی ناشی از زمین لرزه مورد مطالعه و مطابقت با آیین نامه های موجود در این زمینه قرار گیرد ـ فصل اول و سوم آیین نامه 2800 و مبحث هشتم مقررات ملی ساختمان ـ و بناها براساس این مطالعات با استفاده از مصالح جدید مقاوم سازی شوند . مصالح به کار رفته در ترکیب باهم ، مفاد و قوانین موجود در آیین نامه های مذکور را برنمی تابند و ویژگی های ساختاری این بناها به گونه ای است که اجرای ضوابط و توصیه های ایمنی در این بناها با رعایت منشورهای مرمتی بسیار مشکل و گاه غیرممکن می باشد. با این وصف تلاش گردید آن دسته از توصیه های لازم آیین نامه ای که امکان تحقق آن با توجه به محدودیت های گوناگون فراهم بود به تمهیدات قدیمی موجود در بنا برای مقاومت بیشتر آن افزوده شود. برخی از مصادیق دخل و تصرف های مرمتی جهت استحکام بخشی و مقاوم سازی به شرح ذیل می باشد: در بناهای ماسوله دیوارهای طرفین (شرقی و غربی) جدا از این که خشتی و یا سنگی باشند، باربر بوده و توسط چوب(نال) به یک دیگر کلاف می شوند و در جاهای لازم بار از طریق تعبیه ستون های چوبی به زمین منتقل می گردد. نال ها و ستون های چوبی به مرور زمان در اثر رطوبت و کرم خوردگی پوسیده شده و باعث نشست دیوار و نهایتاً نشست عناصر باربر می شوند در نتیجه این عناصر وظیفه باربری خود را انجام نمی دهند. به ویژه در دیوارهای باربر خشتی این ضایعه به علت وارفتن خشت خام در اثر رطوبت های صعودی و یا نزولی تشدید می شود. از این رو در این گونه موارد، هم زمان با تعویض نال های افقی و قائم پوسیده داخل دیوار و یا بریدن برخی از قسمت های پوسیده این نال ها و جایگزینی آن ها با نال های سالم به همراه دوخت و دوزهای لازم سعی گردید بار وارده بر دیوارهای خشتی از طریق تعبیه ستون فلزی داخل دیوارها از روی آن ها بر داشته شده و به زمین (پی) منتقل گردد هم چنین به دلیل عدم امکان اجرای بادبند که منجر به تخریب دیوارهای خشتی می گردید از اتصالات خنثی جهت مقابله با نیروی زلزله استفاده شد و توصیه های منشورهای جهانی در عدم به کارگیری از بتن در عملیات مرمتی به ویژه در بناهایی با مصالح خشتی نیز رعایت گردید. در مورد دیوارهای سنگی، بندهای گلی آن ها تا حد امکان تخلیه شده و ملات ماسه سیمان با عیار بالا جایگزین آن گردید. در اجرای بام و سقف کلیه عناصر چوبی و فلزی به نحوی مناسب به یک دیگر متصل گردیده اند تا یکپارچگی و استحکام خود را حفظ نمایند. در اجرای سقف و بام از جزییات جدید به جای جزیبات قدیمی استفاده گردید که علاوه بر جلوگیری از نفوذ رطوبت های نزولی بسیار سبک تر بوده و به این طریق از بار وارده بر دیوارها کاسته شد. در ضمن به علت سبک تر شدن کل بنا جذب نیروی زلزله توسط بنا کاهش یافت.

نصب مجدد عناصر چوبی نما عناصر چوبی شماره گذاری شده به تفکیک بازشوها، کلاف ها، ستون های تلار، پله های چوبی مطابق نقشه های برداشت شده است. توضیح : در هنگام نصب ستون های تلار در طبقه همکف، جهت استحکام آن ها در زمین و هم چنین جلوگیری از تماس ستون چوبی با خاک مبادرت به انتخاب سنگ محلی با ابعاد 5/0× 3/0× 3/0متر به عنوان پای ستون گردید این سنگ به عمق 30 سانتی متر داخل زمین کاشته شد و داخل آن حفره ای متناسب با پای ستون تعبیه گردید. طوری که ستون به ارتفاع 5 سانتی متر در داخل این حفره قرار گرفت و در اطراف محل قرار گیری این ستون، شکاف هایی جهت هدایت آب باران تعبیه شد.

نصب جان پناه تالار ـ نصب لبه جان پناه تلار با چوب نراد، به ابعاد 5/7× 5/7 سانتی متر به طول 15 متر در ارتفاع 65 سانتی متر ـ تخته کوبی با تخته نراد، به ابعاد 5/2× 15 سانتی متر به مساحت 10 مترمربع فعالیت های مرمتی کفابازار به وسیله ی این همکاران تحقق یافت: 1ـ مدیر پروژه (مدیر پایگاه)
2ـ طراح و ناظر عالی مرمت(یک نفر کارشناس ارشد معماری)
3ـ مدیر کارگاه، طراح و مجری استحکام بخشی (یک نفر کارشناس سازه)
4ـ تکنیسین کارگاه، گزارش نویس، نقشه کش و عکاس (یک نفر کارشناس ابنیه تاریخی و تعدادی دانشجوی معماری)
5ـ سر استادکار و سرپرست کارگاه(یک نفر معمار تجربی)
6ـ استادکاران بنا، جوش کار، نجار، و آرماتوربند
7ـ کارپرداز، مسئول تدارکات و سرپرست کارگران
8ـ کارگر ساده، دست یار استادکار و حمل و نقل مصالح
9ـ کارگران ماهر و نیمه ماهر




پایان سخن نجات کفابازار، تجربه گران قدری در زمینه های مختلف بود. اول آن که همکاری مردم (شورای اسلامی شهر) و مدیریت شهری(شهرداری) و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری(پایگاه) منجر به حفظ تنها بازار دو طبقه ماسوله گردید. دیگر این که نشان از امکان نجات بخشی میراث فرهنگی و استفاده بهینه از آن شد و بعد این که از امکانات فنی و بسیار ساده در حد بسیار عالی بهره گرفته شد تا بتوان گفت با ادامه این امر می توان توأمان هم چهره ماسوله را هم چون گذشته موقر نگاه داشت و هم کالبد آن را مستحکم و قابل استفاده .







و.......


 

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرهنگ و اکوتوریسم
فرانسیس چایلد​

فرانسیس چایلد مدیر بخش میراث فرهنگی منطقه ای آسیا و اقیانوسیه و اروپای سازمان یونسکو و مسئول پروژه بین المللی توسعه ی گردشگری فرهنگی و طبیعی مناطق کوهستانی آسیای میانه و جنوبی یونسکو است. ششمین کارگاه آموزشی یونسکو در چهار چوبی " طرح جهانی توسعه ی جهان گردید فرهنگی و طبیعی در مناطق کوهستانی آسیای جنوبی و میانه" از 28 شهریور 1383 به مدت سه روز در شهر تاریخی ماسوله بر پا شد. بانی این طرح سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد(یونسکو) بود. این طرح به کوشش و همت خانم فاطمه فراهانی رئیس بخش فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو در ایران دنبال شد و سرانجامی خوش داشت. نقطه نظرهای فرانسیس چایلد را درباره برنامه های یونسکو در مناطق کوهستانی و نیز ماسوله می خوانیم: من مسئول بخش میراث فرهنگی و طبیعی یونسکو در اروپا، آسیا و اقیانوسیه هستم. قلمرو کار من میراث فرهنگی و طبیعی است. براساس وظیفه ما باید به بازسازی، حفاظت و مرمت مکان های تاریخی و میراث فرهنگی بپردازیم. در این قلمرو چنین احساس می شود که باید میراث فرهنگی طبیعی را با توسعه ی اقتصادی پیوند زد. اگر قرار است که از جنگلی که در یک شهر تاریخی قرار دارد و مردم در آن زندگی می کنند، حفاظت کنیم، باید به مردم آن جا بگوئیم که کارمان حفظ مصالح عالی آن ها است. اگر مردم به این نتیجه برسند که جنگل جزئی از منافع عمومی آنان است، آن جنگل حفظ خواهد شد، در غیر این صورت یقین داشته باشید که درختان جنگل قطع می شوند. این موضوع را می توان به تمامی قلمرو میراث فرهنگی تعمیم داد. در جایی مثل ماسوله اگر مردم احساس کنند که وجود این مجموعه ی تاریخی منافع آنان را تأمین خواهد کرد آن را حفظ می کنند و در غیر این صورت آن جا را ترک خواهند کرد و منطقه بعد از مدتی رو به ویرانی می رود. سازمان یونسکو بیش ترین توجهش به میراث فرهنگی بشری و میراث طبیعی است. ولی حفظ، مرمت، نگهداری از یک پایگاه تاریخی و طبیعی بدون توسعه ی اقتصادی آن ، غیرممکن است. چند سالی است که در هشت منطقه آسیای جنوبی و مرکزی و ایران تجربه ای را آغاز کرده ایم، می خواهیم با استفاده از میراث فرهنگی و طبیعی محرکی برای توسعه ی اقتصادی فراهم آوریم. قلمرو کار ما در این راه "فرهنگ" و " اکوتوریسم" است.
در طرحی که قرار است مورد توجه میراث فرهنگی قرار گیرد، بدون در نظر گرفتن جنبه های اقتصادی آن، شكست خواهیم خورد. باید توجه داشت که اقتصاد بخشی از فعالیت بشری است و نمی توانیم این بخش از فعالیت انسانی را نادیده بگیریم.
در این طرح، قصد ما تشویق گسترده ی جهانگردان به آمدن به این مناطق نیست. جهانگرد، خود می آید. قصد ما آموزش این امر است تا میراث فرهنگی و طبیعی آسیب نبیند. دیگر این که در این روند، مردم محل نیز باید به لحاظ اقتصادی از آن بهره مند شوند. کار ما بیش تر در مناطق کوهستانی است. مثل مناطق کوهستانی پامیر، ایران و... افرادی که در این مکان ها زندگی می کنند. آن ها چند ویژگی مشترک دارند:
جدا از جوامع دیگر به سر می برند، دیگر این که اکوسیستم آن ها بیش تر از مناطق دیگر شکنند است وبه لحاظ معماری، دارای معماری منحصر به فرد هستند. مشکل عمومی آن ها مهاجرت مردم به ویژه مردان و جوانان به شهرهای دیگر است. به این ترتیب آن ها مکان های خود را ترک می کنند و شهرشان بی دفاع می ماند. ما به دنبال راهی هستیم تا مردم مکان ها را ترک نکنند. برای این کار چاره ای نیست جز درآمد زدایی در محل، جریان اقتصاد باید به گونه ای عمل کند که بتوان آن ها را در همان جا نگاه داشت. در این صورت است که میراث آنان حفظ می شود. این تماس را من تماس انسانی و معنوی می دانم. این تجربه را نمی توان در هتل های پنج ستاره به دست آورد و وقتی جهانگردی به خانه ی فرد بومی می رود، به راحتی می تواند فضای زندگی او را حس کند. به این ترتیب انسان ها به یک دیگر نزدیک تر می شوند، کار ما در کارگاه های آموزشی ماسوله نیز نوعی تبادل تجربه است. افرادی که از بوتان، لاداخ و... به ماسوله آمده اند، آن ها در ماسوله از تجربه هایی که پشت سر گذاشته اند خواهند گفت و نیز از مردم ماسوله خواهند پرسید که در این دو سال چه تجربه هایی را پشت سر گذاشته اند. بگذارید مثال ملموسی از ماسوله بزنم. دو سال پیش که ما به ماسوله آمدیم یکی از مسائل حاد شهری آن وجود زباله بود. کیسه های سیاه و آلوده در گوشه و کنار کوچه صحنه ی زننده ای را به وجود آورده بودند. ما به جای کیسه ی زباله، پاکت را جایگزین کردیم و طرحی نیز برای زباله های انبوه دادیم. امروز شما در همین ماسوله جایی بسیار زیبا برای زباله می بینید که جای آن کیسه های سیاه و پاکت ها را گرفته است. شاید کارشناسانی که از لاداخ به ماسوله آمده اند بتوانند از این تجربه در ولایت خودشان استفاده کنند. وقتی ماا به ماسوله آمدیم مردم می گفتند مشکل اصلی ما حضور مقطعی و کوتاه مدت گردشگران در این شهر است. ما پیشنهاد داریم که زمانی که مردم به ماسوله نمی آیند از جشنواره های فرهنگی برای جذب آن ها استفاده شود. همان کاری که ما در پاکستان و قرقیزستان انجام داده ایم و نتیجه ی خوبی هم داشت. هفته ی گذشته چنین برنامه ای در ماسوله اجرا شد و می گویند به صورت باشکوهی از آن استقبال به عمل آمد، مثال دیگر، ماسوله ای ها می گفتند مردمی که از استان های دیگر به ویژه از تهران به ماسوله می آیند همان روز بر می گردند، بدون این که پولی خرج کنند. پیشنهاد ما این بود خانه های متروکه را دوباره سازی کنند و برای اقامت های کوتاه به مردم اجاره دهند. این برنامه بدون شک درآمد زاست نه فقط برای پیرها، بلکه جوانان نیز از بهره ی آن سود خواهند برد. به جوانان و نیز راهنمایان ماسوله پیشنهاد دادیم تا صنایع دستی را تقویت کنند. از این راه می توان زنان را نیز مشغول به کار کرد. مثال دیگر، مردم در گذشته در برابر معماری شهرشان احساس خوبی نداشتند و فکر می کردند که خانه های خشتی خود را باید بکوبند و به جای آن خانه های بتنی بسازند. امروز این باور از بین رفته است، آن ها وقتی می بینند که مردم از سراسر ایران و نیز کشورهای دیگر به این شهر می آیند و مجذوب معماری آن ها می شوند، همین خانه های خشتی برایشان بسیار باشکوه جلوه می کند. نمی خواهم ادعا کنم که متخصص ماسوله هستم. من دو بار به این جا آمده ام و آن طور که به من گفتند ماسوله منطقه ای برای مبادلات تجاری بوده است و سقوط ماسوله از زمانی شروع شد که در اطراف آن بزرگ راه ساختند و بدین ترتیب محل رفت و آمد تغییر کرد. امروز اتفاق دیگری در ماسوله افتاده است. مغازه های فراوانی را در ماسوله می بینید که نه فقط از ماسوله بلکه از جاهای دیگر اجناس خود را برای فروش عرضه می کنند. بدین ترتیب ماسوله بار دیگر دارد موقعیت اقتصادی خود را احیا می کند. از نظر قیاس بازار کوچک ماسوله همان اهمیتی را دارد که بازار اصفهان برای اصفهان و بازار تبریز برای تبریز. جنگل در این منطقه موقعیت ویژه ای دارد. کار ما تشویق دولت ـ نه فشار به آن ـ جهت حفظ جنگل به همین شکل است. زیرا که حفظ جنگل به لحاظ اقتصادی و محیط زیست و غیره به نفع همه است. من در منطقه ی اونتاریا در کانادا به دنیا آمده ام، در دهی کوچک و به یک معنی روستازاده ام. باید واقع بین بود و نباید به ماسوله هم چون یک موزه نگاه کرد و آن را آن گونه که هست حفظ کرد. زندگی در روستا سخت است. یکی از دلایل که مردم از روستا فرار می کند. سختی زندگی در آن است. به چنین مناطقی نباید نگاه رومانتیک داشت. باید واقع بین بود. مکان هایی مثل ماسوله را فقط نباید از نگاه شهری ها دید. برای این مناطق باید به گونه ای برنامه ریزی کرد که انطباق پذیر باشند، در این صورت این مناطق می توانند توسعه پذیر نیز بشوند. اجازه بدهید خاطره ای تعریف کنم. در دهه ی شصت میلادی زمانی که دانشجو بودم، جنبش هیپی ها جهانگیر شده بود. آن ها معتقد بودند که بار دیگر باید به روستاها رفت و روی زمین کار کرد. بچه شهری ها نمی دانستند کار در روستا چقدر سخت است، ساعت چهار صبح زمانی که هوا 30 درجه زیر صفر است باید از خواب بیدار شد و کار کرد. آن ها نمی دانستند که نگهداری گوسفندهایی که باید در شرایط آب و هوایی در یک جا بمانند، چقدر سخت است. به آن ها می گفتم شما نمی توانید در روستا زندگی کنید. به آن ها می گفتم اگر دلتان می خواهد به روستا بروید، ولی من دیگر به روستا برنمی گردم. یکی از بحث های ما در کارگاه آموزشی یونسکو، حفظ میراث فرهنگی است. در این کلاس ها می خواهیم بپرسیم چه باید کرد و چه راه هایی را باید طی کرد تا به دغدغه های موجود جهت حفظ میراث فرهنگی پاسخ داد. در نهایت وظیفه ی ما ایجاد محیطی خوشایند برای جهانگرد است. برای مثال تأسیساتی مثل اقامت گاه های خانگی، اردو، برگزاری جشنواره ها، ایجاد کافه ها در فضای باز و... چندی پیش به تبریز رفتم و به منطقه ی کندوان ، مناظر زیبای آن مرا بسیار تحت تأثیر قرار دادند. کندوان نیز مشکلات خود را دارد. راه بندان یکی از مشکلات آن است، پیشنهاد ساخت یک پارکینگ را دادیم تا اتومبیل ها وارد منطقه نشوند. سیم های برق این منطقه به صورت هوایی احداث شده اند و چهره ی منطقه را بسیار زشت کرده اند.
پیشنهاد دادیم که سیم ها در زیرزمین نصب شوند تا منظر فرهنگی منطقه حفظ گردد. این منطقه مرا به یاد شهر کاپادوکیه در ترکیه انداخت. کاپادوکیه موقعیتی بسیار شبیه به کندوان دارد. سعی می کنم شهردار کاپادوکیه را به نوعی با شهردار کندوان نزدیک کنم تا از تجربه های یک دیگر استفاده کنند.
 
بالا