برای تو می نویسم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
عزیزم کجاااایییی دقیقا کجااااایییی کجای تو بی من تو بی من کجاااااییییی :cry:
کجای دیوونه من از دلتنگیت مردم خب
:cry:
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
وقتی تو نیستی …

شادی کلام نامفهومی ست !
و ” دوستت می‌دارم ” رازیست
که در میان حنجره‌ ام دق می‌کند
و مــــــــــن چگونه بی‌ تــــــــــو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت وآیینه و هوا … به تو معتادند
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
پرسه زدن در خیالت زیباترین نیاز من است
هوایم باش
تا نفسم نگیرد
 

سیّد

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2]تـــــو صدای آواز بارون ،تپش قلب خـاکــــــی[/h] [h=2]مثل گریه تَسکین دَردی ،مثل یک سوره پاکـــــی[/h] [h=2]طعم غربت روُ لباتــــه ،مثل یک کُولـــیِ عاشق[/h] [h=2]راز جنگل توُ چشاتــــه ،گُونه هات رنگ شقایق[/h] [h=2]بی تو شمع و گل میمیره ،خونه رنگ غم میگیره[/h] [h=2]تو نذار بمونم تنهـــــــا ،میدونی دلـــــــم میگیره[/h] [h=2]وسعتِ قلب تـــــــــــــو قَـــــــدِ یه دنیــــــــاس[/h] [h=2]خواستنت واســـــــــه من مثــل یه رویــــــاس[/h] [h=2]بوی تــــــــــو بوی بــــــــارون بوی یاســـــــه[/h] [h=2]دست مـــــــن ساقــــــــــــه های اِلتماســــــــه[/h] [h=2]بـــی تـــــــــو میمیرن گـــــــلای نــــاز گلدون[/h] [h=2]میمونن مُرغــــــــــای عاشق زیربـــــــــارون[/h]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از اول هر چه باشد تا آخر هم همان ميماند!
گاهى "تغيير" بى معنى ترين واژه ى دنياست
اكثرِ آدمهايى كه ميگويند عوض ميشوم نه تنها عوض نميشوند
بلكه همانى هم كه بودند را يادشان ميرود!
درست مثلِ لباسى كه فروشنده غالبمان كرده و
سالهاست قرار است در تنمان
"جا باز كند"،
اما هر روز بيشتر خفه مان ميكند!
#علي_قاضي_نظام
📃
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
آسمان همچو صفحه دل من ، روشن از جلوه مهتاب است ، امشب از خواب خوش گریزانم ، که خیال تو خوشتر از خواب است

بیا آبی باش به رنگ آسمان…

تا من همیشه سر به هوایت باشم
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
میدانی!

دلتنگی هایم را دوست دارم

آن لحظه که به یاد تو هستم

و از دوریت دلتنگ میشوم

آن لحظه که از نبودن تو در کنارم

به آسمان و آسمانیان شکایت میکنم

و آن زمان که گریه های شبانه ام

مرحمی بر دل زخمی ام نمیگذارند

و

دوری این همه راه

و غیبت چشمهایت حس دیدن را

از چشمهایم من میگرند

تمام این لحظات و دقایق را

دوست دارم

چون میدانم که تمام من

به یاد توست و از دوری تو گریان است

و باز میدانم در این دقایق

چقدر دوستت دارم

کاش عمق کلامم را درک کنی…
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
گریه شاید زبان ضعف باشد


شاید خیلی کودکانه


شاید بی غرور...


اما هر وقت گونه هایم خیس می شود ؛ می فهمم


نه ضعیفـم !!!


نه یک کودکـم !!!


بلکه پر از احساسم....
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]به بالشی که زیر سرمون می ذاریم می شه دروغ گفت ؟

[FONT=&quot][/FONT][/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]چی بگیم ؟ بگیم خواب بودیم و خواب بد دیدیم ؟

[/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]خر که نیست ! بالشه ! می فهمه !......

[/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]نه بالش جان ، دلم براش تنگ شده بود !

[/FONT]

 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
کی میتونست


منو ساده از هم بپاشه


بره عاشقه من نباشه


شبیه همه آدما شه


***


این تنهایی


جوابه همه خوبیامه


که هرجایی میرم باهامه


هنوزم غمش تو صدامه
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
ندیـــدنت ســــخت اســــت

امـــا

همیـــــن که میــــدانم …

هستــــی …

و حــالت خــــــوب است

” دنیـــــــایم زیباســــت”
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
من سردم و سردم ، تو شرر باش و بسوزان
من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا را

جان را که مه آلود و زمستانی و قطبی ‏ست‏
با گرم‏ترین پرتو خورشید بیارا

از دیده بر آنم همه را جز تو برانم‏
پاکیزه کنم پیش رخت آینه‏ ها را

من برکه ی آرام وُ تو پوینده نسیمی‏
دریاب ز من لذت تسلیم و رضا را

گر دیر و اگر زود ، خوشا عشق که آمد
آمد که کند شاد و دهد شور فضا را

هر لحظه که گل بشکفد آن لحظه بهار است‏
فرزانه نکاهد ز خزان ارج و بها را

می ‏خواهمت آن قَدْر که اندازه ندانم‏
پیش دو جهان عرضه توان کرد کجا را

از باده اگر مستی جاوید بخواهی‏
آن باده منم، جام تنم بر تو گوارا

 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
نگاهم کن که چشمانت قشنگ است


صدایم کن که دل در سینه تنگ است


مرا با خود ببر آنسوی غربت


که این جا شیشه هم از جنس سنگ است

 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو می‌خواستی بروی
من می‌خواستم بمانی
باورمی‌کنی یا نه..؟
نمی دانم..
دلم برایت تنگ می‌شود
وقتی هوا می‌گیرد
باران می‌زند
برگها می‌افتند
کوچه باشد یا خیابان
شهر یا زندان
فرقی نمی‌کند
دلم برایت تنگ می‌شود..
حواست به نبودنت هست یا نه؟
نمی دانم..
کمی شکسته‌تر شده ام،
خسته‌تر..
نفسم بیشتر می‌گیرد.
کاش می‌دانستی
خاطرات، آدم را پیرتر می کند..
خسته‌تر
شکسته‌تر..
مرا به یاد داری یا نه..؟
نمی‌دانم
اینجا پاییز بوی تو را می دهد هنوز.

پویا جمشیدی
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آرزویم این است ...
که بهاری بشود روز و شبت ،
و ببارد به تمام رخ تو ،بارش شادی و شعف ،
و من از دور ببینم که پر از لبخند است ، چشم و دنیا و دلت
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شنیدم میگن:
وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک میریزه،یعنی واقعا دوستش داره...
اما...
وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه
یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه....
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پاییز
سرد و بی رحم نیست
فقط
جسارت زمستـان را ندارد
ذره ذره زرد می کند
اندک اندک جان می سِتاند
قطره قطره می گِریاند
پاییــــز سرد نیست
نامـــهربان است
درســت مانند
“تو ”
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
ای سبزترین خاطره در باغ وجودم

دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم

گفتند که چه داری از این هستی دنیا ؟

گفتم که رفیقی هست همه بود و نبودم . . .
 

behrooz civil

کاربر فعال مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
زندگی را دوست دارم چون با یادش سپری میشود…

خواب و رویا را دوست دارم چون با بودن او شیرین میشود…

مهربانی را دوست دارم چون او اینگونه است…

این جملات را دوست دارم چون به یاد او می افتم…

او تنها رویای من است…
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا