منشور مرمت

hamed_vazife

عضو جدید
منشور آتن درباره‌ي مرمت يادمان هاي تاريخي
مصوب اولين كنگره بين المللي معماران و كاردانان فني يادمان هاي تاريخي، آتن 1931
در كنگره آتن، هفت قطعنامه اصلي زير به تصويب رسيد و " منشور مرمت" ناميده شد:
1. سازمان هاي بين المللي مرمت در سطوح عملياتي و مشورتي بايد تأسيس شوند.
2. پروژه هاي پيشنهادي مرمت بايد در معرض انتقاد آگاهانه قرارگيرند تا جلوي اشتباهاتي كه به از دست رفتن ويژگي و ارزش هاي تاريخي اين ساختارها مي انجامد گرفته شود.
3. مشكلات و مسايل مربوط به مراقبت از محوطه هاي تاريخي بايد با قانون گذاري در سطح ملي و در همه كشورها حل شوند.
4. محوطه هاي حفاري شده اي كه قرار نيست بلافاصله مرمت شوند بايد دوباره دفن شوند و به اين ترتيب تحت حمايت قرار گيرند.
5. فنون و مصالح مدرن را مي توان در مرمت بناها به كار گرفت.
6. محوطه هاي تاريخي بايد تحت حمايت قرار گيرند و به شدت پاسداري شوند.
7. حمايت از محدوده هاي اطراف محوطه هاي تاريخي بايد مورد توجه قرار گيرد.
نتابج و تصميم گيري هاي كلي كنفرانس آتن
1. آموزه ها – اصول كلي
كنفرانس، بيانيه اصول كلي و آموزه هاي مربوط به حمايت از يادمان ها را استماع كرد.
با وجود تنوع موارد عيني، كه هر يك از آنها راه حل متفاوتي را مي طلبد، در كنفراس اين موضوع مطرح شد كه در بين كشورهاي گوناگونِ حاضر، گرايشِ غالب به رها كردن مرمت كلي و يكجا و اجتناب از خطرات ناشي از آن وجود دارد. اين كار با ايجاد سيستمي براي نگهداري دايم و منظم انجام پذير است كه براي تضمين مراقبت از بناها طراحي شده باشد.
چنانچه مرمت بنا در نتيجه پوسيدگي يا تخريب، غير قابل اجتناب و ضروري باشد توصيه مي شود كه آثار تاريخي و هنري گذشته مورد رعايت و احترام قرار گيرند بدون آنكه از سبك مربوط به هر دوره اي صرف نظر شود.
كنفرانس توصيه مي كند تصرف و سكونت در بناها، كه تداوم حيات آنها را تضمين مي كند، همچنان ادامه يابد و البته بايد براي اهدافي مورد استفاده قرار گيرند كه خصوصيت تاريخي يا هنري بنا را رعايت كند.
2. اقدامات اجرايي و قانونگذاري راجع به يادمان هاي تاريخي
كنفرانس، بيانيه اقدامات قانونگذاري كه براي حمايت از يادمان هايي طرح شده است كه از لحاظ هنري، تاريخي يا علمي ارزشمند هستند و به كشورهاي گوناگون تعلق دارند را استماع كرد.
شركت كنندگان به اتفاق آرا بر گرايشي كلي كه حق جامعه را در مورد مالكيت خصوصي به رسميت مي شناسد، صحه گذاردند.
شركت كنندگان به اين موضوع قائلند كه تفاوت هاي موجود بين اقدامات قانونگذاري ، ناشي از دشواري در تطبيق دادن قانون همگاني باحقوق افراد است.
از اين رو كنفرانس، در عين آنكه روند كلي اين اقدامات را تأييد مي كند، بر اين عقيده است كه اين اقدامات بايد همگام با اوضاع و احوال محلي و گرايش افكار عمومي باشد براي آنكه با حداقل مخالفت ممكن روبرو شود، به فداكاري هايي كه ممكن است از مالكين دارايي ها خواسته شود تا در جهت منافع همگاني انجام دهند توجه كافي شود و مد نظر قرار گيرد.
كنفرانس توصيه مي كند كه مقامات صالحه عمومي در هر كشور مختار شوند كه در موارد اضطراري، اقدامات حفاظتي لازم را به كار گيرند.
شركت كنندگان صميمانه اميدوارند كه دفتر بين المللي موزه ها، فهرست و جدولي تطبيقي از اقدامات قانونگذاري جاري در كشورهاي مختلف تهيه و منتشر كند، و اطلاعات مندرج در آن را همواره به هنگام كند.
3. ساماندهي زيبايي شناختي يادمان هاي باستاني
كنفرانس توصيه مي كند كه هنگام ساخت بناها، خصوصيت و سيماي ظاهري شهرهايي كه اين بناها قرار است در آنجا بر پا شوند رعايت شوند، خصوصاً در همسايگي يادمان هاي باستاني، كه بايد توجه خاصي به محيط اطراف آنها كرد. حتي از بعضي مجموعه ها و بعضي دورنماهاي تماشايي بايد مراقبت كرد.
همچنين بايد گياهان و رستني هاي تزئيني متناسب با بعضي يادمان ها يا مجموعه يادمان ها را از نقطه نظر مراقبت از ويژگي باستاني آنها، مورد مطالعه قرار داد. خصوصاً توصيه مي كند كه در همسايگي يادمان هاي تاريخي و هنري، از تمامي اشكال تبليغات و از برپايي دكل هاي ناخوشايند تلگراف، ممانعت شود و تمامي كارخانه هاي پر سروصدا و حتي تيرهاي بلند كنار گذاشته شوند.
4. مرمت يادمان ها
متخصصين حاضر، اظهارات متنوعي را در مورد بهره گيري از مصالح مدرن براي استحكام بخشي به يادمان هاي باستاني شنيدند. آنها بهره گيري معقول و حساب شده از تمامي منابعِ در دسترسِ شيوه هاي مدرن و به خصوص بتن تقويت شده را تأييد كردند.
آنها تصريح كردند كه كار استحكام بخشي بنا بايد در صورت امكان به نوعي پنهان شود تابه اين ترتيب از سيماي ظاهر و ويژگي يادمانِ مرمت شده مراقبت شود.
آنها به خصوص اين كار را در مواردي توصيه مي كنند كه بهره گيري از آنها، اجتناب از خطرات مربوط به برچيدن و نصب دوباره قسمت هايي را كه بايد مراقبت شوند ممكن مي سازند.
5. فرسودگي يادمان هاي باستاني
كنفرانس اين موضوع را مورد ملاحظه قرار داد كه در شرايط زندگي امروزه، يادمان ها در سراسر جهان در معرض بيشترين حد تهديد از سوي عوامل جوي قرار دارند.
جداي از پيشگيري هاي معمول و روش هاي موفقيت آميز جاري در مراقبت از مجسمه هاي يادماني، ارايه هر نوع مقررات كلي در اين مورد به لحاظ پيچيدگي موارد و با دانشي كه امروزه در دسترس است، غير ممكن مي باشد.
كنفرانس توصيه مي كند كه :
1. در هر كشور، معماران و متصديان يادمان ها حتماً راجع به تعيين روش در موارد خاص، با متخصصين فيزيك،شيمي و علوم طبيعي همكاري كنند.
2. دفتر بين المللي موزه ها همواره از كارهايي كه هر يك از كشورها در اين زمينه انجام مي دهند مطلع باشد و اطلاعات مربوطه را در نشريات دفتر، درج كند.
كنفرانس راجع به مراقبت از پيكره هاي يادماني بر اين عقيده است كه به عنوان يك قاعده كلي، از جابجايي آثار هنري از محيط اطراف بنا كه خاص آنجا طراحي شده است بايد ممانعت كرد. كنفرانس از راه احتياط، مراقبت از مدل هاي اصلي را چنانچه وجود دارند، توصيه مي كند و در صورتي كه اين كار غير ممكن باشد قالب گيري از آنها را پيشنهاد مي كند.
6. فن حفاظت
مايه خشنودي كنفرانس است كه اصول و ملاحظات فني مطرح شده در مذاكراتِ مفصلِ گوناگون، از ايده اي يكسان الهام گرفته اند، به اين معني كه :
در مورد ويرانه ها، حفاظت دقيق و حساس ضرورت دارد، و بايد به ترتيبي عمل كرد كه قطعات اصلي يافت شده، در صورت امكان در جاي اصلي خود قرار داده شوند(آناستيلوزي)؛ و البته مواد و مصالح جديدي كه براي اين كار مورد استفاده قرار مي گيرند بايد در تمامي موارد قابل تشخيص و متمايز باشند. كنفرانس توصيه مي كند در مواردي كه مراقبت از ويرانه هاي يافت شده در جريان حفاري، ممكن نباشد بايد پس از ثبت و مستند سازي دقيق يافته ها، دوباره آنها را دفن كرد.
لازم به ذكر نيست كه انجام كارهاي فني مربوط به حفاري و مراقبت يادمان هاي باستاني، همكاري نزديك بين باستان شناس و معمار را مي طلبد.
متخصصين راجع به ساير يادمان ها اتفاق نظر دارند كه پيش از انجام هر نوع استحكام بخشي يا مرمت جزئي،آسيب ها و ماهيت پوسيدگي اين يادمان ها بايد مورد تجزيه و تحليلِ همه جانبه قرار گيرد. آنها ضرورت رسيدگي جداگانه به هر مورد را تأييد و تصديق كردند.
7. حفاظت از يادمان ها و تشريك مساعي بين الملل
الف)همكاري فني و اخلاقي
كنفرانس با اعتقاد به اينكه مسئله حفاظت از دارايي هاي هنري و باستان شناختيِ نوع بشر مورد توجه جامعه دولت ها كه سرپرستان تمدن هستند مي‌باشد،
اميدوار است كه حكومت ها، با عمل به روح ميثاق اتحاديه ملل، در مقياسي بسيار وسيع و به شيوه اي عيني تر و با نظر به گسترش مراقبت از يادمان هاي هنري و تاريخي، به تشريك مساعي با يكديگر بپردازند؛
و اين موضوع را بسيار مطلوب مي داند كه نهادها و انجمن هاي صاحب صلاحيت،بدون آنكه عمل ايشان به هيچ ترتيبي منافي حقوق بين الملل عمومي باشد، فرصت يابند تا علاقه خود به حمايت از آثار هنري را نشان دهند. آثاري كه تاحد بالايي بازتاب تمدن هستند و به نظر مي رسد در معرض خطر تخريب قرار دارند؛
و مايل است كه تقاضاهاي ارايه شده به سازمان همكاري هاي فكريِ اتحاديه ملل راجع به اين موضوع، به دولت ها توصيه شود و مورد عنايت خاص آنها قرار گيرد.
بر عهده كميته بين المللي همكاري هاي فكري خواهد بود كه پس از تحقيق و تفحص دفتر بين المللي موزه ها و پس از گردآوري تمامي اطلاعات مربوطه، خصوصاً از كميته ملي همكاري هاي فكري ذينفع، عقيده خود را در هر مورد جداگانه، راجع به مصلحت آميز بودن اقدامات و روش هايي كه قرار است انجام شوند و مورد استفاده قرار گيرد، بيان و تصريح كند.
اعضاي كنفرانس پس از بازديد تعدادي از محوطه هاي حفاري و يادمان هاي يونان باستان در طول دوره مذاكرات و در قالب گردش مطالعاتي كه در همين مناسبت براي آنها امكان پذير بود، به اتفاق از دولت يونان قدرداني كردند. دولتي كه در طول سال هاي گذشته، مسئوليت انجام كارهاي فراگيري را به عهده گرفته است، و در عين حال، تشريك مساعي باستان شناسان و متخصصين هر كشوري را پذيرفته است.
اعضاي كنفرانس در آنجا نمونه فعاليتي را ديدند كه مي تواند به تحقق اهداف همكاري هاي فكري كمك كند. موضوعي كه ضرورت خود را در خلال كار اعضا در كنفرانس باز نمود.
ب ) نقش آموزش در احترام به يادمان ها
كنفرانس جداً معتقد است كه بهترين ضمانت در مراقبت از يادمان ها و آثار هنري، از احترام و دلبستگي خود مردم حاصل مي شود.
با توجه به اينكه اين احساسات را مي توان با انجام اقدام متناسب از سوي مقامات عمومي، تا حد زيادي ترغيب كرد ؛
كنفرانس توصيه مي كند كه متصديان بايد كودكان و نوجوانان را ترغيب كنند تا از خراب كردن ظاهر هر نوع يادماني خودداري كنند و به آنان بياموزند كه علاقه بيشتري به حمايت از اين شواهد ملموس تمامي اعصار تمدن داشته باشند.
ج )ارزش مستند سازي بين المللي
شركت كنندگان در كنفرانس مشتاقند كه:
1. هر كشور، يا نهاد ايجاد شده يا صلاحيت دار براي اين منظور، فهرستي از يادمان هاي باستاني منتشر كنند كه حاوي عكس و يادداشت هاي توضيحي باشد؛
2. هر كشور، اسناد و سوابق رسمي تهيه كند كه در برگيرنده‌ي تمامي مستندات يادمان‌هاي تاريخي آن كشور باشد؛
3. هر كشور، نسخه هاي نشريات خود راجع به يادمان هاي هنري و تاريخي را نزد دفتر بين المللي موزه ها ايداع كند؛
4. دفتر بين المللي موزه ها، بخشي از نشريات خود را به مقالاتي راجع به فرآيندهاي كلي و روش هاي بكارگرفته شده در مراقبت از يادمان هاي تاريخي اختصاص دهد؛
5. دفتر بين المللي موزه ها، بهترين راهكارهاي بهره گيري از اطلاعاتي را كه بدين ترتيب متمركز شده است، بررسي كند.
منشور ونيز
منشور بين المللي حفاظت و مرمت يادمان ها ومحوطه ها
مقدمه
تعريف‌ها
هدف
حفاظت
مرمت
محوطه‌هاي تاريخي
حفاري
نشر
مقدمه
يادمان‌هاي تاريخي ملت‌ها، سرشار از پيام روزگار گذشته، شاهد زنده‌ي سنت‌هاي كهن ايشان است كه تا به امروز باقي مانده‌اند. [امروزه] مردم بيش از پيش به وحدت ارزش‌هاي بشري آگاهي مي‌يابند و يادمان‌هاي باستاني را ميراثي همگاني مي دانند. [همچنين] همگاني بودن مسئوليت حراست از اين ميراث براي نسل‌هاي آينده، به‌رسميت شناخته شده‌است. برماست كه اين ميراث را در اصيل‌ترين حالت به نسل هاي آينده تحويل دهيم.
بسيار مهم است كه اصول راهنماي مراقبت و مرمت بناهاي باستاني مورد توافق بين المللي باشند و بر همين پايه بنا شوند، و هر يك از كشورها در چهارچوب فرهنگ و سنت‌هاي خود، مسئول اجراي اين كار باشد.
منشور سال 1931 آتن، با تبيين اين اصول بنياني، نخستين بار در گسترش حركت بين‌المللي فراگيري موثر بوده است كه در قالب اسناد ملي، در كارهاي ايكوم و يونسكو، و در تاسيس مركز بين المللي مطالعه, مراقبت و مرمت سرمايه‌هاي فرهنگي از سوي يونسكو، شكلي ملموس به خود گرفته است. آگاهي فزاينده و مطالعه نقادانه به كار گرفته‌شده‌اند تا بر مشكلاتي كه پيوسته، پيچيده‌تر و گونه‌گون‌تر شده‌اند تاثير گذارند؛ اكنون زمان آن فرارسيده‌است كه باري ديگر منشور آتن را بيازماييم و از اين راه با بررسي همه‌جانبه‌ي اصول مربوط، چشم‌انداز آن را در سندي جديد گسترش دهيم.
بر اين اساس، دومين كنگره‌ي بين‌المللي معماران و كاردانان فني يادمان‌هاي تاريخي كه از تاريخ بيست و پنجم تا سي و يكم ماه مه سال 1964 در ونيز گرد هم آمدند، متن زير را تصويب كردند:
تعريف‌ها
ماده‌ي 1. مفهوم يادمان تاريخي هم دربرگيرنده‌ي تك‌اثر معماري است وهم موقعيت‌هاي شهري يا روستايي‌اي كه در آنها شاهدي از تمدني خاص، تحولي مهم، يا واقعه‌اي تاريخي يافت‌شده‌است. اين امر هم در باره‌ي آثار بزرگ هنري مصداق دارد و هم در باره‌ي آثار معمولي‌تر كه در گذشت زمان، اهميت فرهنگي كسب كرده‌اند.
ماده‌ي 2. حفاظت و مرمت يادمان‌ها بايد با توسل به همه‌ي علم‌ها و فن‌هايي صورت گيرد كه مي توانند به مطالعه و حراست از ميراث معماري كمك كنند.
هدف
ماده‌ي 3. نيتِ حفاظت و مرمت يادمان‌ها، حراست از آنها به منزله‌ي آثاري هنري و شاهدهاي تاريخي است.
حفاظت
ماده‌ي 4. در كار حفاظت از يادمان‌ها، ”نگهداري دايمي“ اهميتي وجودي دارد.
ماده‌ي 5. حفاظت از يادمان‌ها همواره با بهره‌گيري از آنها براي مقاصد مفيد اجتماعي تسهيل مي‌شود. اين نوع بهره گيري اگر چه مطلوب است ولي نبايد موجب دگرگوني در ترتيب و آرايش بنا يا تزئينات آن شود. تنها در اين محدوده است كه مي توان جرح و تعديل لازم براي تغيير كاربري را تصور كرد يا مجاز شمرد.
ماده‌ي 6. حفظ يك يادمان به مراقبت از جايگاه قرارگيري اشاره دارد كه نامتناسب و بدقواره نباشد. جايگاه قرارگيري سنتي چنانچه هنوز وجود دارد بايد حفظ شود. هيچ نوع ساخت وساز، تخريب يا جرح و تعديل كه رابطه هاي بين جرم و رنگ را دگرگون كند نبايد مجاز شمرده شود.
ماده‌ي 7. يك يادمان، جدايي‌ناپذير از تاريخي است كه شواهد آن را در بر دارد و يا از موقعيت مكاني كه در آن واقع شده است. جابجايي تمام يا بخشي از يك يادمان نبايد مجاز شمرده شود مگر آنكه اين كار براي حراست از آن يادمان ضروري باشد و يا در صورتي كه منافع و مصالح فوق العاده مهم ملي يا بين المللي، توجيه كننده اين كار باشد.
ماده‌ي 8. پيكره‌ها، نقاشي‌ها يا آذين‌هاي يكپارچه با بنا را تنها در صورتي مي توان از يك يادمان جدا كرد كه اين كار تنها راه مطمئن براي مراقبت از آنها باشد.
مرمت
ماده‌ي 9. فرآيند مرمت، عملي بسيار تخصصي است، و هدف از انجام آن مراقبت و آشكار ساختن ارزش زيبايي شناختي و تاريخي يادمان است و بناي آن بر حفظ مواد و مصالح اصلي و مستندات اصيل است. مرمت بايد در جايي كه حدس و گمان آغاز مي شود پايان يابد، و در چنين مواردي چنانچه افزودن بعضي بخش‌ها گريزناپذير باشد بايد آنها را از تركيب معماري اصلي متمايز ساخت و بر آنها نشانه‌اي معاصر زد. مرمت در همه موارد بايد براساس مطالعه باستان شناختي و تاريخي يك يادمان باشد و از آن تبعيت كند.
ماده‌ي 10. در صورتي كه فنون سنتي براي حفاظت و ساخت نامناسب باشند مي توان با بهره گيري از فنون مدرن به استحكام بخشي يادمان پرداخت، مشروط بر آنكه داده هاي علمي و تجربه، اثر بخشي اين فنون را نشان داده و تائيد كرده باشند.
ماده‌ي 11. سهم و نقش معتبر تمامي دوره‌ها در بناي يك يادمان بايد محترم شمرده‌شود، چراكه وحدت سبك از اهداف كار مرمت نيست. در مواردي كه يك بنا در بردارنده آثار دوره‌هاي گوناگوني است كه روي هم قرار گرفته اند، آشكار كردن بخش‌هاي نهفته تنها در شرايطي استثنايي مي تواند قابل توجيه باشد، در شرايطي كه بخش‌هاي برداشته شده از اهميت كمي برخوردارباشند و در مقابل، آنچه كه در معرض ديد قرارمي‌گيرد از لحاظ تاريخي، باستان شناختي يا زيبايي شناختي، ارزشي فوق العاده داشته‌باشد و به قدري خوب مراقبت شده‌باشد كه اين عمل را توجيه كند. ارزيابي اهميت عناصر مورد نظر و تصميم گيري در مورد بخش‌هايي را كه مي توان از آنها دست شست و خراب كرد نبايد به تنهايي بر عهده فردي گذاشت كه مسئول انجام كار مرمت است.
ماده‌ي 12. اجزاي جايگزين جديد كه به جاي بخش هاي‌ مفقود به‌كار مي‌روند بايد به‌صورتي هماهنگ با كل بنا ادغام شوند، و درعين حال از بخش‌هاي اصلي قابل تشخيص باشند به صورتي كه انجام مرمت، مستندات هنري يا تاريخي را مخدوش يا تحريف نكرده‌باشد.
ماده‌ي 13. افزودن بخش‌هاي جديد به بنا نبايد مجاز شمرده‌شود، مگر در موارد استثنايي و تا حدي كه بخش‌هاي گيراي بنا، جايگاه قرارگيري سنتي آن، توازن موجود در تركيب آن و رابطه بنا با محيط اطرافش را بي مقدار نكند.
محوطه‌هاي تاريخي
ماده‌ي 14. محوطه‌هاي يادمان‌ها بايد به طور خاص مراقبت شوند تا به اين ترتيب، هم يكپارچگي آنها حفظ شود و هم ساماندهي و ارايه آنها به طرزي شايسته، تضمين گردد. كار حفاظت و مرمت در چنين مكان‌هايي بايد با الهام از اصول مقرر در مواد ياد شده در بالا انجام گيرد.
حفاري
ماده‌ي 15. حفاري‌ها بايد منطبق با استاندارد‌‌هاي علمي و مندرجات توصيه نامه اصول بين المللي اجرايي راجع‌به حفاري‌هاي باستان شناختي، مصوب سال 1956 يونسكو، انجام‌شوند.
ويرانه‌ها بايد نگهداري شوند واقدامات ضروري براي حفاظت و حمايت دايمي از ويژگي‌هـــاي معماري و اشيا كشف شده بايد صورت گيرد. علاوه بر اين از تمامي شيوه‌ها براي تسهيل درك يك يادمان و آشكار ساختن آن بايد بهره گرفت بدون آنكه معني آن مخدوش شود.
به طور كلي تمامي كارهاي بازسازي بايد پيشاپيش منع‌شود، و تنها آناستيلــوزي، به معنــاي سرهم‌بندي مجدد بخش‌هاي موجود اما جدا شده از هم را مي‌توان مجازشمرد. مصالــح و مــواد مورد استفاده در تكميل بنا بايد همواره قابل تشخيص باشد و بهره گيري از آنها بايد تا حــدي باشد كه حفظ يك يادمان و تجديد صورت آن را تضمين كند.
نشر
ماده‌ي 16. كارهاي مربوط به مراقبت، مرمت يا حفاري همواره بايد به دقت مستند شوند. مستندسازي كارهاي مذكور بايد به صورت گزارش‌هاي تحليلي و موشكافانه‌اي باشد كه با طراحي و عكس مصور شده‌باشند، تمامي مراحل كارهاي ساماندهي، استحكام‌بخشي، بازآرايي و تكميل، و همچنين ويژگي‌هاي فني و صوري شناخته شده در طول كار بايد در اين گزارش ها بيايند. اين گونه سوابق بايد در آرشيوهاي نهادي همگاني قرار گيرند و در دسترس پژوهش‌گران باشند. توصيه مي شود كه گزارش مذكور منتشر شود.


منشور واشنگتن: حفاظت از شهر تاريخي (1987)
منشور حفاظت از شهر‌هاي تاريخي كه‌ايكوموس آن را تهيه كرده‌است حاصل دوازده سال بررسي، مطالعه و پيشرفت متخصصان بين‌المللي است. اين سند در نشست اكتبر سال 1987 مجمع عمومي ايكوموس كه در واشنگتن دي سي برگزار شد به تصويب رسيد و عموماً به نام « منشور واشنگتن » شناخته مي‌شود. شرايط مندرج در منشور، هدفمندانه، وسيع و گسترده‌است؛ در سطح بين‌المللي روش‌هاي فراوان طرح ريزي و حمايت از مناطق تاريخي شهري وجود دارد، نيز توسعه شهري به راه‌هاي مختلف بر الگوهاي جوامع پساصنعتي تأثيرگذار است، در اين منشور به گوناگوني مورد بحث پرداخته شده‌است. متن منشور به شرح زير است.

مقدمه و تعاريف
1. تمامي اجتماعات شهري، اعم از آنكه به تدريج در طول زمان گسترش يافته‌باشند و يا به‌طور آگاهانه خلق شده‌باشند، بازتابي از گوناگوني جوامع درطول تاريخ هستند.
2. منشور حاضر به مناطق تاريخي شهري، چه بزرگ و چه كوچك مي‌پردازد كه شامل شهرها، شهر‌ها و مراكز يا محله‌هاي تاريخي، به همراه محيط زيست طبيعي يا انسان‌ساخت آنها مي‌باشد. وراي نقش آنها به‌عنوان مستندات تاريخي، اين مناطق تجسم ارزش‌هاي مربوط به فرهنگ‌هاي سنتي شهري محسوب مي‌شوند. امروزه بسياري از اينگونه مناطق، به علت اثر منفي گسترش شهري كه در پي صنعتي شدن جوامع در نقاط گوناگون مي‌آيد، در معرض تهديد، ضايعات فيزيكي، آسيب, و يا حتي تخريب هستند.
3. در مواجهه با اين وضعيت تأثر انگيز كه اغلب به ضرر و زيان‌هاي جبران ناپذير فرهنگي، اجتماعي و حتي اقتصادي منجر مي‌شود، شوراي بين‌المللي يادمان‌ها و محوطه ها (ايكوموس)، تهيه و تنظيم منشوري بين‌المللي در مورد شهر‌ها و مناطق شهري تاريخي را ضروري مي‌داند؛ اين منشور مكمل « منشور بين‌المللي حفاظت و مرّمت يادمان‌ها و محوطه‌ها » كه عموماً به نام «منشور ونيز» خوانده مي‌شود، خواهد بود. اين متن جديد به تعريف اصول، اهداف، و روش‌هاي ضروري براي حفاظت از شهر‌ها و مناطق شهري تاريخي خواهد پرداخت.
همچنين منشور به دنبال ايجاد هماهنگي ما بين زندگي خصوصي و اجتماعي در اين مناطق و تشويق به مراقبت از آن نوع دارايي‌هاي فرهنگيِ اگرچه كوچك و كم اهميتي است كه حافظه نوع بشر را تشكيل مي‌دهد.
4. همانگونه كه در توصيه‌نامه يونسكو راجع به حراست و نقش معاصر مناطق تاريخي(ورشو-نايروبي، 1976)، و نيز در ساير اسناد مختلف بين‌المللي آمده‌است، " حفاظت از شهر‌ها و مناطق شهري تاريخي" به معناي اقدامات لازم براي مراقبت، حفظ و مرمت اينگونه شهرها و مناطق و نيز توسعه و سازگاري هماهنگ آنها با زندگي معاصر مي‌باشد.
اصول و اهداف
1. حفاظت از شهر‌هاي تاريخي و ساير مناطق تاريخي شهري براي آنكه بيشترين حد كارآيي را داشته‌باشند، بايد بخش جدايي‌ناپذير سياست‌هاي منسجم توسعه اقتصادي و اجتماعي و طرح ريزي شهري و منطقه‌اي در تمام سطوح باشند.
2. ويژگي‌هايي كه بايد از آنها مراقبت كرد شامل خصوصيت تاريخي شهر يا منطقه شهري و تمامي آن عناصر مادي و معنوي است كه بيان كننده‌اين خصوصيت هستند، به‌خصوص:
الف) الگوهاي شهري كه قطعات زمين و خيابان‌ها آن را معين كرده‌اند؛
ب) ارتباط‌هاي بين بناها و فضاهاي سبز و باز؛
ج) ظاهر هندسي بناها، چه داخلي و چه خارجي، كه به وسيله مقياس، ‌اندازه، سبك، ساخت، مصالح، رنگ و تزئينات مشخص شده‌اند؛
د) ارتباط بين شهر يا منطقه شهري و وضعيت محيط اطراف، هم طبيعي و هم انسان‌ساخت؛
ه) كاركردهاي متنوعي كه يك شهر يا منطقه شهري در طول زمان كسب كرده‌است.
هر نوع تهديد اين ويژگي‌ها به اصالت يك شهر يا منطقه شهري تاريخي لطمه خواهدزد.
3. مشاركت و درگيري ساكنان در موفقيت برنامه حفاظت، ضرورت تام دارد و بايد تشويق‌شود؛ حفاظت شهر‌ها و مناطق شهري تاريخي در وحله اول مربوط‌به ساكنان آنهااست.
4. ’حفاظت در يك شهر يا منطقه شهري تاريخي‘ نيازمند دور‌انديشي، رويكردي نظام‌مند, و نظم است. و از آنجايي كه هرمورد متضّمن مسايل خاص خوداست، بايد از سختگيري و عدم‌انعطاف اجتناب‌شود.
روش‌ها و ابزارها
5. مطالعات چندرشته‌اي بايد مقّدم بر طرح‌ريزي براي حفاظت شهر‌ها و مناطق تاريخي شهري باشد.
Û در طرح‌هاي حفاظت بايد به تمامي عوامل مرتبط شامل باستان‌شناسي، تاريخ، معماري، فنون، جامعه‌شناسي, و اقتصاد پرداخته‌شود.
Û اهداف اصلي طرح حفاظت بايد به روشني تصريح‌شوند، همينطور درمورد اقدامات قانوني، اداري, و مالي كه براي دستيابي به آن اهداف ضرورت دارند.
Û جهت گيري طرح حفاظت بايد به گونه‌اي باشد كه ارتباطي هماهنگ بين مناطق تاريخي شهري و تمامّيت شهر را تأمين كند.
Û طرح حفاظت بايد تعيين كند كه كدام يك از بناها بايد تحت مراقبت قرار گيرند، كدام يك بايد در شرايط خاصي تحت مراقبت قرار گيرند، و از كدام يك، در شرايطي كاملاً استثنايي مي‌توان صرف‌نظر كرد.
Û پيش از هر نوع مداخله‌اي، شرايط و وضعيت منطقه بايد به‌طور كامل مستندنگاري شود.
Û طرح حفاظت بايد مورد پشتيباني ساكنان يك منطقه تاريخي قرارگيرد.
6. تا زماني كه طرحي براي حفاظت از يك منطقه تهيه نشده‌است، فعاليت‌هاي حفاظتي بايد منطبق‌با اصول و اهداف اين منشور و منشور ونيز اجرا شوند.
7. نگهداري مستمر، نقشي جّدي در حفاظتِ كارآمدِ شهر‌ها يا مناطق تاريخي شهري دارد.
8. كاركردها وفعاليت‌هاي جديد بايد هم ساز با ويژگي شهر يامنطقه تاريخي شهري باشد. سازگار كردن اين مناطق با زندگي معاصر، نيازمند كارگذاري و توسعه دقيق و محتاطانه تسهيلاتِ خدماتِ عمومي است.
9. پيشرفت خانه سازي بايد از اهداف اوليه حفاظت باشد.
10. هنگامي كه ساخت بناهاي جديد و يا سازگاري بناهاي موجود ضروري باشد، آرايش فضايي موجود را بايد رعايت كرد، مخصوصاً از لحاظ مقياس و‌اندازه قطعات زمين.
11. آگاهي به تاريخ شهر‌ها يا مناطق شهري تاريخي را بايد از طريق جستجوهاي باستان‌شناختي و مراقبت صحيح يافته‌هاي باستان‌شناختي، گسترده كرد.
12. آمد و شد در شهر‌ها يا مناطق شهري تاريخي بايد كنترل شود، همچنين محوطه توقفگاه‌ها بايد به صورتي طراحي شود كه به بافت تاريخي و يا محيط آن صدمه نزنند.
13. چنانچه در طرح ريزي شهري يا منطقه‌اي، ساخت جاده‌هاي اصلي ماشين رو پيش‌بيني شده‌باشد، اين كار بايد به گونه‌اي صورت پذيرد كه جاده‌هاي مذكور به جاي نفوذ به شهر يا منطقه شهري تاريخي، موجب بهبود دسترسي به‌اين مناطق شود.
14. بايد از شهرهاي تاريخي در برابر مشكلات و بلاياي طبيعي مانند آلودگي و لرزش مراقبت كرد تا به‌اين ترتيب، هم خود ميراث حراست شده‌باشد و هم امنيت و رفاه ساكنان تأمين شود.
ماهّيت بلاياي موثر بر يك شهر يا منطقه تاريخي شهري هرچه‌كه ‌باشد، بايد بر اساس ويژگي خاّص دارايي‌هاي مورد نظر، اقدامات پيشگيرانه و مرمّتي را براي آن در نظر گرفت.
15. به‌منظور تشويق ساكنان براي مشاركت و فعاليت در امر حفاظت، بايد برنامه‌اي براي اطلاع رساني عمومي تنظيم كرد، كه با كودكان سنين مدرسه آغاز شود.
16. براي تمامي صاحبان حِرف و مشاغل مرتبط با امــر حفاظت باي دوره‌هاي كــار آموزي تخصّصي ايجاد كرد.

ايكوموس/ ايالات متحده
منشور مراقبت از شهر ها و مناطق تاريخي ايالات متحده‌ي آمريكا (1992)
كميته شهر هاي تاريخي ايكوموس / ايالات متحده
از دهه 1960 تا كنون حركت هاي ملّي و بين المللي مراقبت از آثار بر اهميت مكتوب كردن اصول و روش هاي مراقبت تأكيد كرده اند. اين موضوع در ايالات متحده با مقررات و ضوابط پشتيبانِ قانون مراقبت از آثار ملّي تاريخي (1966) و نيز با استانداردهاي وزارت كشور در مورد پروژه هاي مراقبت از آثار تاريخي شروع شد كه بر اساس منشور بين المللي ونيز بنا شده بود. در دهه هاي بعدي، گزارش هاي مفصلي اين اسناد را كامل كردند و به شرح و بسط آنها پرداختند، مانند گزارش هاي " نشنال تراست" با عنوان " مراقبت: حركت به سوي اخلاق در دهه 1980" و " دورنمايي براي آمريكا: دستور كاري براي آينده" كه حاصل كار كنفرانسي بود كه در سال 1986 در كالج « مري واشنگتن» برگزار شد. روال تدوين و رسميت بخشيدن ادامه پيدا كرد، آخرين آنها از اين قرار است: « اصول چارلستون» كار نشنال تراست (1990)؛ منشور سال 1992 نيواورلئان راجع به مراقبت مشترك از ساختارها و مصنوعات تاريخي كه از سوي انجمن فن آوري مراقبت و موسسه آمريكايي حفاظت، حمايت شد؛ و همچنين منشور سال 1987 ايكوموس راجع به شهر هاي تاريخي كه مبناي نسخه آمريكايي منشوري است كه در اينجا انتشار يافت.
منشور سال 1987 ايكوموس كه اصول مراقبت را تبيين كرد و كارآيي آن در سرتاسر جهان متمدن به رسميت شناخته شده بود، در سال 1992 از سوي كميته شهرهاي تاريخي ايكوموس/ ايالات متحده به گونه اي بازآفريني شدكه مناسب ماهيّت خاصّ دولتِ محلي در ايالات متحده باشد. اين منشور، بيان جامع اهميت شهر ها، محله ها و مكان هاي تاريخي است و آنچه كه لازم است جوامع مشتاق به حّلِ مشكلاتِ مراقبت در ايالات متحده، به شيوه اي منسجم و جامع انجام دهند را مشخص كرده است.


منشور مراقبت از شهر ها و مناطق تاريخي ايالات متحده آمريكا
مقدمه
ايكوموس/ ايالات متحده بر اين باور است كه منشور واشنگتن( نام عمومي منشور سال 1987 ايكوموس راجع به حفاظت از شهر ها و مناطق شهري)، با بعضي تغييرات در زبان آن كه موجب مي شود منشورِ مذكور براي مستمعِ آمريكاييِ طرفدارِ مراقبت از آثار و مقامات عمومي قابل فهم تر شود، نياز به بياني منسجم و جامع راجع به فلسفه آمريكايي مراقبت را به خوبي برآورده مي سازد.
منشور واشنگتن حاصل دوازده سال كار و مطالعه متخصصين بين المللي در وجوه مختلف بود كه در مجمع عمومي ايكوموس در واشنگتن دي سي ارايه شد. شرايط منشور عمداً گسترده است و اين موضوع را به رسميت مي شناسد كه چنانچه از منظري بين المللي بنگريم، رويكردهاي فراواني در مورد طرح ريزي و حمايت از مناطق شهري تاريخي وجود دارد. منشور اين گوناگوني را به رسميت مي شناسد. اين موضوع كه ريشه ها و كاربردهاي اصلي سند مذكور، در شهرهاي باستاني اروپا بوده است، نافي سودمنديِ بالقوه و يا اهميت بكارگيري آن در شهرها و مناطق تاريخي ايالات متحده آمريكا نيست، چرا كه سالهاي متمادي است كه اين اصول از سوي جامعه حرفه اي مراقبت از آثار به طور عمومي به رسميت شناخته شده است.
آنچه كه در زير مي آيد نسخه جديد اين منشور است كه به طور خاص براي بهره گيري در ايالات متحده آمريكا ساخته و پرداخته شده است. عنوان كامل سند جديد، منشور مراقبت از شهر ها و مناطق تاريخي ايالات متحده آمريكا است. از سند حاضر مي توان با عنوان كوتاهِ منشور مراقبت براي ايالات متحده آمريكا ذكر كرد.
چهار هدف بنياني
اهداف بنياني مراقبت از شهر هاي تاريخي و مناطق تاريخي در ايالات متحده آمريكا عبارتند از:
1. مراقبت از شهر هاي تاريخ و نواحي يا محدوده هاي تاريخي بايد بخشي جدايي ناپذير از روند طرح ريزي فراگير در هر جامعه باشد. تمامي كوشش هايي كه براي طرح ريزي انجام مي گيرد، مانند طرح هاي بهره گيري از زمين، توسعه اقتصادي، خانه سازي، تسهيلات و تاسيسات عمومي، حمل و نقل، تفريحات، خدمات خانه سازي و اجتماعي، فضاي باز، و طراحي شهري، چنانچه قرار است نيازهاي ساكنين محلي را مرتفع كنند بايد در برگيرنده اهداف مربوط به مراقبت از آثار تاريخي باشند. اين موضوع راجع به طرح ريزي هاي ملّي، ايالتي و منطقه اي كه تأثيري مستقيم بر محدوده هاي محلي دارند نيز صحت دراد.
2. ويژگي هاي برجسته يك شهر يا ناحيه تاريخي شامل تمامي عناصر فيزيكي و ناپديدار يا معنوي است كه خصوصيت آنها را شكل مي دهد. اين عناصر پنج علامت مشخصه دارند:
آ. الگوهاي توسعه تاريخي آن مكان، كه در طول زمان شكل گرفته اند.
ب. ارتباط هاي مخصوص بين بناهاي آن شهـر يا ناحيه، و چشم اندازهاي طبيعي و منظره خيابان هاي اطراف آنها.
ج. مشخص هاي فيزيكي داخلـي و خارجــي خود بناها، كــه شامل نماي اصلي بنا، ويژگي‌هاي ساخت و ساز آن، تناسب ها، و فضاهاي داخلي مي شود. خصوصيات اصلــي يك بنا كه بايد از آنها مراقبت شود، شامل مقياس، مصالح، ويژگي هاي ساخت، ابعاد، سبك، و تزئينات بنا است.
د. ارتباط منحصر به فــرد بين شهر ياناحيه تاريخي و محدوده بزرگ تر اطراف آن، اعّم از آنكه محدوده اطراف شهري باشد يا روستايي.
ه. عملكردهاي گوناگوني كـه ناحيه يا محلّه تاريخي به مرور زمان كسب كرده است. اين عملكردها حال و هوايي به شهر مي دهند كه همراه با ساير عناصر ناپديدار، ويژگي مخصوص آن شهر را مي آفريند يا مشخص مي كنند.
از هر نوع تهديد نسبت به هر يك از اين ويژگي ها كه موجب آسيب ديدن اصالت يك شهر يا ناحيه تاريخي مي شود بايد مطلقاً اجتناب كرد، چه با عنوان سياست عمومي، سرمايه گذاري خصوصي، يا هر دو.
3. مالكين دارايي ها و ساكنين در روند حمايت بسيار اهميت دارند و بايد امكان وفرصت مشاركت و مداخله آزادانه و فعال در تصميم گيري هاي موثر بر يك شهر يا ناحيه تاريخي را داشته باشند. به موضوع نيازهاي اوليه انساني بايد به طور خاص توجه كرد، اين نيازها شامل توانايي تأمين مسكن، ايمني و امنيت شخصي، دسترسي به خدمات عمومي، و مشاركت سياسي، به منزله بخشي از روند كلّي طرح ريزي براي مراقبت از آثار تاريخي مي باشد.
4. كوشش براي مراقبت از آثار در شهر ها و نواحي تاريخي بايد منعكس كننده مجموعه اي پايدار و جامع از استانداردها و خط مشي ها باشد، كه به صورت نظارت پي گير، سرمايه گذاري، و خط مشي هاي عملياتي از سوي هيئت حاكمه محلّي پذيرفته شده باشد. اين موارد، در عين آنكه بايد پيرو رهنمودهاي پذيرفته شده حرفه اي انجام پذيرند، در عين حال بايد پاسخگوي نيازها و اولويت هاي هر جامعه و سرمايه ها و ساكنين آن باشند. همچنين بايد از انعطاف كافي براي كنار آمدن با ضرورت هاي مربوط به منابع و جمعيت هاي فرهنگي استثنايي يا بي همتا برخوردار باشند.
هجده اصل بنيادي
هر برنامه محلّي براي مراقبت از آثار بايد بر مبناي روش ها و اقدامات زير قرار داشته باشد:
1. طرح ريزي موفق و واقع گرايانه براي مراقبت از يك شهر يا ناحيه تاريخي تنها پس از بررسي و مطالعه فراگير در مورد خود آن مكان محقق مي شود. اين بررسي ها نوعاً شامل تاريخ و فرهنگ ايالات متحده، تاريخ و پيش تاريخ معماري و چشم اندازها، وزمينه هاي مرتبط مي شود. اين مطالعات، بافت تاريخي يك مكان را مشخص مي كند و اطمينان مي دهد كه سرمايه گذاري هاي خصوصي و عمومي آينده بر اساس معرفت و خرد خواهد بود و نه احساس. يك طرح كامل براي مراقبت بايد به آينده محدوده نيز بپردازد. چنين طرحي بايد بر مبناي مطالعات وپيش بيني هاي متناسب اقتصادي، جمعيت شناختي، و بهره گيري از زمين استوار باشد.
2. اهداف اصلي طرح مراقبت بايد به شكل كلامي و نموداري به وضوح بيان شده باشد، همينگونه است راجع به اقدامات قانوني، اداري، و مالي كه براي اجراي آن اهداف ضرورت دارند.
3. جهت گيري طرح مراقبت بايد بگونه اي باشد كه رابطه اي هماهنگ مابين محدوده تاريخي و جايگاه قرارگيري آن در شهر، شهر يا منطقه بزرگ تر اطراف آن ايجاد كند و از آن نگهداري نمايد.
4. اين موضوع كه كداميك از بناها، مجموعه بناها، محوطه ها و چشم اندازها بايد مورد مراقبت قرار گيرند در طرح مراقبت تعيين مي شود، و البته با توجه به اين موضوع كه ارزشمند بودن يك مكان براي مراقبت، مفهومي متحوّل شونده است.
5. پيش از آنكه با انجام مرمّت، مراقبت، بهره گيري سازگار، و يا حفاظت تغييري در ساختارهاي منفرد يا محيط اطراف آنها به وجود آيد، شرايط موجود آن بايد به طور كامل مستند شود.
6. ساكنين فعلي هر محدوده تاريخي بايد به صورتي فعال و مداوم در روند طرح ريزي دخالت داشته باشند. آنها بايد به تمامي اطلاعات لازم دسترسي داشته باشند. واكنش ها و نظريات آنها در باره تمامي پيشنهادات خصوصي و عمومي مربوط به آن محدوده را بايد به طور جدّي جويا شد و پيگيري كرد.
7. تا زمان اتخاذ طرحي براي مراقبت، و به عنوان اقدامي موقتي، هر نوع كار مراقبتي لازم بايد منطبق با اهداف و اصول طرح شده در منشور حاضر انجام پذيرد. همچنين اينگونه كارها بايد هم ساز با « منشور ونيز» و ساير توصيه نامه ها و منشورهاي مرتبط ايكوموس و يونسكو باشد.
8. دولت هاي محلّي، ايالتي، و ملّي بايد تشخيص دهند كه نگهداري دايمي از دارايي هاي خصوصي و عمومي و رفاه اقتصادي ساكنين نقشي اساسي در مراقبتِ كارآمد هر مكان تاريخي دارد.
9. عملكردها و فعاليت هاي جديدي كه قرار است در شهر يا ناحيه تاريخي اجرا شوند بايد هم ساز با خصوصيت كلّي آن مكان باشد. هنگامي كه مكان ها و بناهاي تاريخي را براي بهره گيريِ امروزي سازگار مي كنيم، موضوع بسيار مهّم آن است كه طراحي، كارگذاري، و نگهداري تأسيسات و تسهيلات پشتيباني عمومي با توجه به حساسيت نسبت به ويژگي خاص آن مكان صورت پذيرد.
10. توسعه خانه سازي، حفظ خانه هاي ارزان قيمت، و اجتناب از جابجايي يكباره و كلّي ساكنين موجود بايد از جمله اهداف سياست گذاري هاي بنياني در طرح مراقبت باشد.
11. هنگامي كه ساخت بناهاي جديد يا سازگار كردن بناهاي موجود ضرورت مي يابند، مقياس و ساختار فضايي فعلي يك مكان، و همچنين ارتباط هر بنا يا مكان با محيط بزرگ تر اطراف آن را بايد رعايت كرد و محترم شمرد. از ارايه طرح هاي متناسب معاصر، كه با محيط اطراف نيز هماهنگ باشد نبايد جلوگيري كرد. اين بناهاي افزوده شده، چنانچه به طرز مناسبي طراحي شده باشند، يك محدوده تاريخي را پرمايه مي كنند و روح تازه اي در آن مي دمند، وبه همين ترتيب موجب تداوم فرهنگي در جامعه مي شوند.
12. آگاهي از تاريخ يك محدوده بايد در صورت اقتضاء از طريق برنامه‌هاي دايمي براي جستجوهاي باستان‌شناختي، و از طريق ارايه و مراقبت از يافته‌ها ومصنوعات باستان‌شناختي گسترده‌شود.
13. ترافيك و حمل و نقل در درون محدوده تاريخي بايد تحت نظارت قرار داشته و شرايط آن‌محيط تاريخي را رعايت كند. بسيار اهميت دارد محدوده‌هاي توقف خودروها به گونه‌اي طراحي‌شوند كه ساختارها، مجموعه بناها، محوطه‌ها و چشم‌اندازهاي‌تاريخي يا محيط‌زيست، از نظر زيبايي‌شناختي يا كاركردي به‌هيچ‌وجه آسيب نبينند.
14. طراحي و ساخت جاده‌هاي اصلي و سيستم‌هاي ترانزيت بايد به صورتي باشد كه در محدوده‌تاريخي نفوذ نكند وآن را تقسيم نكند، و در عين حال موجب بهبود دسترسي به آن شود. كريدورهاي حمل و نقل و تأسيسات و ساير كارهاي عمومي در داخل محدوده‌تاريخي بايد به نوعي طراحي و ساخته شوند كه تا حد امكان به ساختارها، مجموعه بناها، محوطه‌ها يا چشم‌اندازهاي تاريخي و يا به كلّ محدوده صدمه نزنند.
15. براي آنكه هم ميراث فيزيكي حفظ‌شود و هم امنيت و رفاه ساكنين تأمين‌گردد، بايد از محدوده‌هاي تاريخي در برابر بلاياي طبيعي، آلوگي، سروصدا، و ساير فعاليت‌هاي مضّر تا حد‌ امكان حمايت‌كرد. در طراحي براي حمايت از يك محدوده تاريخي در برابر بلايا و يا در دوره پس از آن، اقدامات پيشگيري و تعمير بايد سازگار با ويژگي خاصّ آن محدوده و بخش ها و اجزاء آن باشد.
16. براي تشويق ساكنين به مشاركت به مشاركت در فعاليت‌هاي مراقبتي، و به‌منظور آماده‌كردن فضاي محلي براي مراقبت از آثار، بايد برنامه‌هايي دايمي براي آموزش و اطلاع‌رساني همگاني ايجادكرد. اين تلاش بايد با برنامه‌هاي آموزش در مورد ميراث براي كودكان سنين مدرسه آغاز شود. همچنين بايد براي صاحبان حِرف و مشاغلي كه به طور فعال درگير كار مراقبت هستند، و نيز براي مقامات عمومي، داوطلبين، و سازمان هاي داوطلب، دوره‌هاي كارآموزي تخصصي به وجود آورد.
17. ايجاد و پشتيباني‌از سازمان‌هاي مناسب مراقبت از آثار را بايد تشويق‌كرد.
18. انواع انگيزه‌هاي اقتصادي مرتبط با مراقبت از آثار بايد شناخته‌شوند، و توسعه آنها از سوي دولت‌ها، بخش خصوصي، و افراد مورد تشويق قرارگيرد.
اين منشور از سوي كميته شهرهاي تاريخي در تاريخ 14 مارس 1992 در فرد ريكس برگ، ويرجينيا و از سوي هيئت امناي ايكوموس/ ايالات متحده در تاريخ 11 مي 1992 در واشنگتن دي سي به‌تصويب‌رسيد.

منشور ايكوموس استراليا براي حفاظت از مكان‌هاي عمده فرهنگي
منشور بورا
مقدمه
با توجه به منشور بين‌المللي حفاظت و مرمت يادمان‌ها و محوطه‌ها (ونيز 1966)، و قطعنامه پنجمين مجمع عمومي ايكوموس (مسكو 1976)، منشور حاضر از سوي ايكوموس استراليا به‌تصويب رسيده‌است.
تعاريف
ماده 1
بر اساس اهداف اين منشور:
1. 1. (Place) – "مكان" به‌معناي محوطه، محدوده، بنا يا اثري ديگر، مجموعه بنا يا ساير آثار به همراه محتويات مربوطه و محيط اطراف آنها مي‌باشد.
2. 1. (Cultural Signigicance) – "اعتبار فرهنگي" به معناي ارزش زيبايي‌شناختي، تاريخي، علمي يا اجتماعي براي تمامي نسل‌هاي گذشته، حال و يا آينده مي‌باشد.
3. 1. (Fabric) – "بافت" به معناي تمامي مواد و مصالح فيزيكي يك "مكان" است.
4. 1. (Conservation) – "حفاظت" به‌معناي به‌كارگيري كليه فرآيندهاي مواضبت از يك "مكان" به‌منظور حفظ "اعتبار فرهنگي" آن است، كه "نگهداري" و احتمالا" بر اساس اوضاع و احوال "مراقبت"، "مرمّت"، "بازسازي" و "سازگاربخشي" را شامل مي‌شود و عموماً تلفيقي از موارد فوق است.
5. 1. (Maintenance) - "نگهداري" به معناي مواضبت حمايتي دايمي "بافت"، محتويات و جايگاه قرارگيري يك "مكان" است، و بايد آن را با "تعمير" متمايز دانست. "تعمير" مستلزم "مرمّت" و "بازسازي" است و بر همين اساس بايد ملاحظه‌شود.
6. 1. (Preservation) - "مراقبت" به معناي "نگهداري” از "بافت" يك "مكان" به شكل فعلي خود و به تأخير‌انداختن فساد و ويراني آن است.
7. 1. (Restoration) - "مرمّت" به معناي بازگرداندن "بافت" موجود يك "مكان" به وضعيتي قبلي، از طريق برداشتن افزوده‌ها يا سرهم‌كردن اجزاء آن است، بدون آنكه مصالح جديد درسيماي بافت تظاهر داشته‌باشند.
8. 1. (Reconstruction) - "بازسازي" به معناي بازگرداني يك "مكان" به نزديك‌ترين وضعيت شناخته شده آن است كه از طريق سيماي مصالح (كهنه يا نو) به‌كار گرفته‌شده در "بافت" قابل تشخيص باشد. اين عمل را نبايد با بازآفريني يا با "بازسازي" فرضي، كه خارج از حوزه اين منشور است، اشتباه كرد.
9. 1. (Adaption) – "انتظام‌بخشي" به معناي اصلاح يك "مكان" است به‌منظور بهره‌برداري‌هاي "سازگار" پيشنهادي.
10. 1. (Compatible)use – بهره‌برداري "سازگار" به‌معناي بهره‌برداريي است كه موجب هيچ نوع تغييري در "بافت" معتبر فرهنگي نشود و شامل دگرگوني‌هايي كه اساساً بازگشت پذيرند و يا دگرگوني‌هايي كه كمترين تأثيرها را دارند باشد.
اصول حفاظت
مادّه 2
هدف از "حفاظت"، بـرقراري يا بازيابي اعتبار فرهنگي يك "مكــان" است و از اين رو بايد تأمين‌كننده امنيت، نگهداري و آينده "مكان" باشد.
مادّه 3
شالوده "حفاظت"، ملاحظه و توجه به "بافت" موجود است و بايد در بـرگــيرنده حداقل مداخله فيزيكي ممكن باشد. حفاظت نبايد موجب تحريف شواهدي شود كه "بافت" يك مكان فراهم آورده‌است.
مادّه 4
در حفاظت از يك مكان بايد از تمامي رشته‌هايي كه مي‌توانند در بـررسي و حراست از آن نقش داشته‌باشند بهره گرفت. در اين كار بايد فنون سنتي به‌كارگرفته‌شوند، و البـته در بعضي شرايط خاص چنانچه بنيان علمي محكم و تجربه كافي براي اين كار وجود داشته‌باشد مي‌تـوان از فنون مدرن نيز بهره گرفت.
مادّه 5
در انجام حفاظت از يك مكان بايد تمامي جنبه‌هاي معني و اهميت فرهنگي آن مدّ نظر قرارگيرد، بدون آنكه تأكيدي ناموجه بريكي ازاين جنبه هابه قيمت از دست رفتن ساير جنبه‌ها داشته باشيم.
مادّه 6
خط مشي متناسب براي حفاظت از يك مكان بايد در وحله اول بــر اساس فهم معناي فـرهنگي و شرايط فيزيكي آن تعيين شود.
مادّه 7
خط مشي حفاظت، تعيين كننده هم ساز بودن يا نبودن كاربردها خواهد بود.
مادّه 8
حفاظت مستلزم نگهداري از موقعيت بصري متناسب مانند صورت، مقياس، رنگ، بـافت و مصالـح است. هر نوع ساخت و ساز‌هاي جديد، تخريب يا تبديل كه به‌طور جدي بـر چنين مـوقعيتي تأثيرگذارد و بنابراين بر درك و لذت از يك از مكان تاثيرگذار باشد، نبايد ناديده گرفته‌شود.
مادّه 9
يك بنا يا اثر بايد در محل تاريخي خود باقي بماند. جابه‌جايي تمام يا بخشي از يك بنا يا اثر پذيرفته نيست، مگر آنكه‌اين كار تنها راه اطمينان از بقاي آن باشد.
مادّه 10
جابه‌جايي محتواي يك مكان كه شكل دهنده بخشي از بـرجستگي فــرهنگــي آن مكــان باشد پذيرفته نيست، مگر آنكه‌اين كار تنها راه اطمينان از امنيت و حفظ آن بـاشد. محتـواي اينگــونه مكان‌ها در صورتي كه اوضاع و احوال اجازه دهد بايد به محل اصلي خود بازگردانده‌شود.
فرآيندهاي حفاظت
مراقبت
مادّه 11
مراقبت از اثر در جايي مناسب است كه وضعيت موجود بافت، به‌ خودي خود شاهد بـرجستگي فرهنگي خاصي محسوب شود، و يا در جايي كه به دليل ناكــافي بودن شواهد مـوجـود، بــه كارگيري ساير فرآيندهاي حفاظت عملي نيست.
مادّه 12
مراقبت به حمايت محدود مي‌شود، نگهداري و در صورت لزوم، تثبيت بافت موجود، بدون آنكه مفهوم فرهنگي آن دچار تحريف شود.
مرمّت
مادّه 13
مرمّت اثـر تنها در صورتي مناسب است كــه شواهد كافي مربوط به وضعيت پيشين بافت آن موجود باشد و تها در صورتي كــه بازگـرداندن بافت بــه آن وضعيت پيشين موجـب بـازيـافت برجستگي فرهنگي آن مكان شود.
مادّه 14
مرمّت بايد جنبه‌هاي فرهنــگي قابل توجه يك مكــان را از نـو آشكار كند. مبناي آن تمامي شواهد فيزيكي، مستند و سايــر شواهد است و در نقطه‌اي كـه حدس و گمان آغاز مي‌شود، پايان مي‌يابد.
مادّه 15
مرمت، محدود به ســرهم بندي مجدد اجــزاي جدا شده و يا برداشتن بخش‌هاي افزوده شده، منطبق با مادّه 16 است.
مادّه 16
تأثيرات تمامي دوره‌ها بر يك مكان بايد محترم شمرده‌شوند. چنانچه مكـاني بافت مربوط به دوره‌هاي مختلف را در بر دارد، آشكار كردن بافت يك دوره به بهـاي از دست دادن دوره‌اي ديگر، تنها در صورتي توجيه پذير است كـه بافت برداشته شــده از اهميت فرهنــگي كمتري نسبت به بافت برجاي مانده برخوردار بوده‌باشد.
بازسازي
مادّه 17
بازسازي براي مكـاني شايسته‌است كه در اثـر آسيب و دگـرگـوني، نـاقص شده‌باشد و يا در صورتي كه‌اين كــار براي بقاي آن مكـان ضروري باشد و يا برجستگي فرهنگي مكان را در تماميت آن بازگرداند.
مادّه 18
بازسازي، محدود به كــامل كــردن موجوديتي نقصان يافته‌است، و البته نبايد تشكيل دهنده بخش اعظم بافت يك مكان باشد.
مادّه 19
بازسازي محدود به بازتوليد بافت است، كه صورت آن از طــريق شواهد فيزيكي و/ يا مستند شناخته شده‌باشد. بازسازي بايد بــه شكلي انجام شود كـه با بررسي دقيقي بتوان جديد بودن آن را تشخيص داد.
سازگاري
مادّه 20
سازگــاري در جايي پذيرفته‌است كه حفاظت از يك مكان به شكل ديگر ممكن نباشد، و نيز در صورتي كه‌اين كار صدمه‌اي جدي به برجستگي فرهنگي يك مكان وارد نكند.
مادّه 21
سازگـاري بايد محدود به تغييراتي باشد كــه لازمه كــاربرد جديد يك مكان است، و متناسب بودن آن منطبق با مواد 6 و 7 تعيين مي‌شود.
مادّه 22
بافت‌هاي عمده فرهنگي كـه جابه‌جايي آنها در روند سازگاري اجتناب ناپذير بوده‌است بايد در جاي مناسب نگهداري شوند تا بتوان آنها را در آينده به محل اصلي خود بازگرداند.
شيوه كار حفاظت
مادّه 23
انجام مطالعات حرفه‌اي راجع به شواهـد فيزيكي، مستند و ساير شواهد بايد مقدم بر انجام كار حفاظت از يك مكان باشد. همچنين بايـد پيش از مداخله در يك مكان، بافت موجود آن ثبت شود.
مادّه 24
بررسي و مطالعه يك مكــان بايد در صورت لـزوم از طريق مداخله در بافت و يا انجام كاوش ‌هاي باستان‌شناختي انجام پذيرد. تـا به‌ايــن ترتيب بتوان داده‌هاي لازم در تصميم‌گيري راجع به حفاظت از يك مكان و/يا محفوظ داشتن شواهدي كه در معرض نابودي هستند و يا شواهدي كه به دليل انجام كارهاي ضروري براي حفاظت يـا سـاير اقــدامات اجتناب‌‌ناپـذير، دسترسي به آنها ممكن نخواهد بود، گردآوري كرد. جستجو و بررسي يك مكــان به هر دليل‌ ديگر، كه مستلزم مداخله فيزيكي باشد و نيـز مجموعه معـارف علمي را به‌طور قابل توجهي افزايش دهد مي‌توانـد مجاز شمرده‌شود مشروط به آنكــه منطبق با خط مشي حفاظــت آن مكان باشد.
مادّه 25
بيانيه‌اي مكتوب در مورد خط مشي حفاظت بـر اساس ضوابط حرفه‌اي بايد تهيه‌شود كه در آن موضوعاتي مانند برجستگي فرهنگي، شرايط فيزيكي و روند پيشنهادي حفاظت بــه همراه شواهد توجيهي و پشتيبان، شامل عكس، طرح و تمامي نمونه‌هاي مناسب تعيين شده‌باشد.
مادّه 26
سازمان و افراد مسئول تصميم‌گيري در مـورد خط مشي حفاظت و مسئوليت خـاص ناشي از اينگونه تصميم بايد مشخص شود.
مادّه 27
در تمام مراحل كـــار بايد رياست و سرپرستي حرفـه‌اي متناسبي وجود داشته‌باشد. همچنين شواهد جديد و تصميم‌هاي تازه، به همان ترتيب كــه در مادّه 25 بالا آمده‌است، بايد ثبت و نگهداري شوند.
مادّه 28
موارد ثبت شده بر اساس مــواّد 23، 25، 26 و 27 بايد در آرشيوي دايمي نگهداري شوند و در دسترس عموم قرار گيرند.
مادّه 29
اقلام مـورد اشاره در مادّه 10 و مادّه 22 بايد بر اساس ضوابط حرفه‌اي به صورت كاتالُگ در آيند و حفظ شوند.


هشتمين پيش‌نويس براي تصويب از سوي ايكوموس در دوازدهمين مجمع عمومي در مكزيك، اكتبر 1999
منشور بين‌المللي جهانگردي فرهنگي (1999)
مديريت گردشگري در مكان‌هاي عمده ميراث
مقدّمه
كردار و نگاه منشور
”ميراث طبيعي“ در وسيع ترين مفهوم آن متعلق به همه ملل است، و هر يك از ما حقّ فهم، درك و حفظ ارزش‌هاي جهاني آن را داريم و در برابر آن مسئول هستيم.
”ميراث“ مفهومي گسترده دارد و شامل محيط طبيعي و فرهنگي مي‌شود. دايره در برگيريِ آن، چشم‌انداز‌هاي طبيعي، مكان‌هاي تاريخي، محوطه‌هاو محيطِ مصنوع، همچنين تنوع‌هاي زيستي، مجموعه‌ها، و رسوم فرهنگي، معرفت و آيين‌هاي زنده را در خود فرا مي‌گيرد. ”ميراث“ فرآيند طولاني توسعه تاريخي را در خود ثبت كرده و آن را بيان مي‌كند، ضمن آنكه جوهره هويت‌هاي ملي، منطقه‌اي، بومي و محلي گونه‌گون را شكل مي‌دهد و بخشي جدايي نا پذير از زندگي مدرن است.
”ميراث“ نقطه مرجعي پويا و ابزاري پيش برنده در رشد و دگرگوني است. ميراثِ خاص و حافظه جمعيِ مردم هر منطقه و جامعه، غيرقابل جايگزين مي‌باشد و شالوده مهمي براي توسعه، در حال و آينده ‌است.
در زمانه‌اي كه به هم پيوستگي جهاني هر روز رشد بيشتري مي‌يابد، حراست، حفظ، شرح و تفسير و ارايه ميراث و تفاوت‌هاي فرهنگيِ هر محل و منطقه، از جمله چالش‌هاي مهّم ملت‌ها در گوشه گوشه جهان است، و به هر حال، مسئوليت مديريت اين ميراث، در چهارچوب استانداردهاي شناخته شده بين‌المللي كه به درستي اجرا شوند، معمولاً بر عهده خودِ آن جامعه يا گروه متولي ميراث است.
يكي از اهداف اوليه مديريت ميراث اين است كه جامعه ميزبان و بازديد كنندگان متوجه ضرورتِ حفظ و نيز اهميت ميراث شوند. توسعه فرهنگي و نيز دسترسي فيزيكي، فكري و يا احساسي به ميراث، كه به شكلي منطقي و با مديريت صحيح همراه‌باشد، از حقوق جامعه‌است و يك امتياز نيز محسوب مي‌شود. اين كار، احترام به ارزش‌هاي ميراث، منافع وحقوق مالكانه جامعه ميزبانِ كنوني، متوليان يا مالكان بوميِ دارايي‌هاي تاريخي، و نيز محترم شمردنِ چشم‌اندازها و فرهنگ‌هايي كه‌اين ميراث از آن برخاسته‌اند را همراه مي‌آورد.
تعامل پويا بين گردشگري و ميراث فرهنگي
گردشگري داخلي و جهانگردي كماكان از برجسته ترين ابزارهاي تبادل فرهنگي است كه تجربه‌اي شخصي، نه تنها راجع به آنچه از گذشته‌ها باقي مانده‌است بلكه از زندگي امروزي و جوامعِ سايرين به دست مي‌دهد، و بيش از پيش به‌عنوان نيرويي پيش برنده براي حفظ آثار طبيعي و فرهنگي شناخته مي‌شود. گردشگري مي‌تواند ويژگي‌هاي اقتصادي ميراث را در خود بگيرد و با توليد بودجه، آموزشِ جامعه و تاثيرگذاري برسياست، به مهار آن براي حفظ آثار بپردازد. اين فعاليت، بخش اصلي بسياري از اقتصادهاي ملّي و منطقه‌اي است كه چنانچه مديريت آن با موفقيت همراه‌باشد، مي‌تواند عامل مهمي در توسعه‌باشد.
گردشگري با ابعاد سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، آموزشي، زيستْ فيزيكي، بوم‌شناختي و زيبايي‌شناختي خود، بيش از پيش تبديل به پديده‌اي پيچيده شده‌است. دستيابي به تعاملي سودمند بين انتظارات و آرزوهايِ بالقوه متعارض بازديد كنندگان و جوامع ميزبان يا محلي، چالش‌ها و فرصت‌هاي فراواني را پيش رو مي‌گذارد.
ميراث طبيعي و فرهنگي، تنوع‌ها و فرهنگ‌هاي زنده، جاذبه‌هاي اصليِ گردشگري‌اند. مديريت افراطي و يا بسيار ضعيف گردشگري و توسعه در زمينه‌هاي مرتبط با گردشگري مي‌تواند تهديدي براي ماهيتِ فيزيكي، يكپارچگي و ويژگي‌هاي درخشان ميراث باشد. همچنين ممكن است وضعيت بوم‌شناختي، فرهنگ و سبك‌هاي زندگي جوامع ميزبان نيز رو به تباهي و زوال رود، و چه بسا شاهد همين اتفاق در مورد تجربه بازديد كننده از آن مكان نيز باشيم.
گردشگري بايد متضمّنِ منافعِ جوامع ميزبان باشد و ابزار و انگيزه‌اي شود تا جوامع مذكور به مراقبت ونگهداري ميراث و رسوم فرهنگي خود بپردازند. بايددانست كه دستيابي به صنعتِ پايدارِ گردشگري و سامان يافتنِ حفاظت از منابع ميراث براي نسل‌هاي آينده، نيازمند درگيرشدن و همكاري نمايندگان، طرفداران حفظ و نگهداري، مجريانِ گردشگري، مالكان دارايي‌ها و سياست گذاران جامعه محلي و / يا بومي، و نيز طراحان طرح‌هاي توسعه ملّي و مديران محوطه‌ها مي‌باشد.
ايكوموس، شوراي بين‌المللي يادمان‌ها و محوطه ها، به‌عنوان مُبدع اين منشور، ساير سازمان‌هاي بين‌المللي و صنعت گردشگري، خود را در اين چالش متعهد مي‌دانند.
اهداف منشور
اهداف منشور جهانگردي فرهنگي عبارتند از:
· تشويق وكمك به اشخاصي كه به امر حفظ و مديريت ميراث مشغولند، براي آنكه بتوانند معنا و اهميت اين ميراث را به جامعه ميزبان و به بازديدكنندگان منتقل كنند؛
· تشويق و كمك به صنعت گردشگري براي ارتقاء و مديريت گردشگـري به نحوي كه موجب احترام و بهبود وضعيتِ ميراث و فرهنگ‌هاي زنده جوامع ميزبان باشد؛
· تسهيل و تشويق گفتگويي موثر مابين منافع و مصالح مربوط به حفظ آثار از يك طرف و صنعت گردشگري از سوي ديگر، راجع به ماهيت آسيب پذير و اهميت مكان‌هاي در بردارنده ميراث، مجموعه‌ها و فرهنگ‌هاي زنده، كه شامل ضرورت دستيابي به‌اينده‌اي پايدار براي آنان نيز هست؛
· تشويقِ تنظيم كنندگـانِ طــرح‌ها و سياست‌ها به‌ايجادِ اهداف و راهبردهاي مشروح و سنجش پذير براي ارايه و شرح وتفسير مكان‌هاي ميراث و فعاليت‌هاي فرهنگي، با توجه به شرايط و اوضاع و احوالِ حفظ و نگهداري آن ميراث؛
و علاوه بر اين موراد،
· منشور از ابتكارِ عمل گسترده‌تر ايكوموس، ساير دستگاه‌هاي بين‌المللي و صنعت گردشگري براي يكپارچه نگاه داشتن مديريت و حفظ ميراث حمايت مي‌كند.
· منشور، همه كساني را كه به‌طور اصولي و يا مقطعي، منافع، مسئوليت‌ها و تعهدات متعارض دارند تشويق مي‌كند كه به‌طور جمعي براي رسيدن به اهداف منشور تلاش كنند.
منشور، طرفين علاقه مند راتشويق مي‌كند كه با تنظيم رهنمودهاي مشروح و دقيق، اجراي اصول آن را بر اساس اوضاع و احوال و مقتضياتِ خاّصِ سازمان‌ها و جوامع خود تسهيل كنند.
اصول منشور گردشگري فرهنگي
اصل يكم
از آنجايي كه گردشگري داخلي و جهانگردي، از جمله برجسته ترين ابزارهاي تبادل فرهنگي هستند، حفظ آثار بايد بگونه‌اي باشد كه با قراردادن موقعيت‌هاي مناسب و كنترل شده در اختيارِ اعضايِ جامعه ميزبان و بازديدكنندگان، ايشان بتوانند تجربه و دركي بي‌واسطه از ميراث و فرهنگ آن جامعه داشته‌باشند.
1. 1
ميراث طبيعي و فرهنگي، منبعي مادي و معنوي است كه شكلِ توسعه تاريخي را روايت ميكند، و نقش بسيار مهمي در زندگي مدرن دارد و از اين رو بايد به لحاظ فيزيكي، فكري و يا احساسي، قابل حصول براي عمومِ مردم باشد. برنامه‌هاي حفظ و حفاظت از خصيصه‌هاي فيزيكي، جنبه‌هاي معنوي، بازتاب‌ها و اوضاع و احوال كلّيِ فرهنگ معاصر، بايد به شيوه‌اي معقول و امكان پذير، به جامعه ميزبان و نيز به بازديد كنندگان كمك كند تا اهميت و معناي اين ميراث را بفهمند و آن را درك كنند.
2. 1
جنبه‌هاي خاص ميراث طبيعي و فرهنگي كه از نظر اهميت متفاوت هستند، بعضي ارزش جهاني و بعضي ديگر اهميت ملّي، منطقه‌اي يا محلي دارند. برنامه‌هاي شرح و تفسير بايد با شكل‌هاي متناسب، انگيزاننده و معاصرِآموزش، رسانه ها، فن آوري و توصيف‌هاي شخصي اطلاعات تاريخي، محيطي و فرهنگي، اين اهميت را به شيوه‌اي مناسب و قابل فهم، به جامعه ميزبان وبه بازديد كنندگان منتقل كنند.
3. 1
برنامه‌هاي شرح و تفسير و ارايه بايد كمك كننده و مشوق مردم در رسيدن به سطح بالايي از آگاهي و حمايتي باشد كه در طولاني مدتْ براي بقاء ميراث طبيعي و فرهنگي ضروري است.
4. 1
برنامه‌هاي شرح و تفسير بايد در قالب آيين‌هاي گذشته و گونه گوني‌هاي فعليِ منطقه و جامعه ميزبان، كه شامل گروه‌هاي اقليت فرهنگي يا زباني نيز ميشود، به معرفي معني و اهميت مكان‌هاي ميراث سنت‌ها و رسوم فرهنگي بپردازند. همچنين بايد بازديدكننده را از ارزش‌هاي فرهنگي متفاوتي كه به منبع خاصي از ميراث نسبت داده مي‌شود، دايماً آگاه كرد. اصل دوم
رابطه بين مكان‌هاي ميراث و گردشگري، رابطه‌اي پويا و احتمالاً همراه با ارزش‌هاي متعارض است، كه بايد به شيوه‌اي كارآمد براي نسل‌هاي حاضر و آينده، مديريت و كنترل شود.
1. 2
مكان‌هاي عمده ميراث فرهنگي، ارزشي ذاتي براي همه انسان‌ها دارند كه شالوده‌اي مهّم براي تنوعِ فرهنگي و توسعه اجتماعي محسوب مي‌شود. حفاظت و حفظ بلند مدّت فرهنگ‌هاي زنده، مكان‌هاي ميراث، مجموعه ها، يكپارچگي فيزيكي و بوم‌شناختي، و نيز بافت محيطي آنها بايد از محورهاي اصلي سياست‌هاي اجتماعي، اقتصادي و خط مشي‌هاي سياسي، قانون گذاري، فرهنگي توسعه گردشگري باشد.
2. 2
تعامل بين منابع يا ارزش‌هاي ميراث و گردشگري، كنشي پويا ودايماً درحال دگرگوني است، كه منشاء فرصت‌ها و چالش‌ها و همچنين تعارض‌هاي بالقوه مي‌باشد. پروژه ها، فعاليت‌ها و توسعه گردشگري بايد به نحوي برگزار شوند كه ضمنِ دستيابي به نتايج مثبت و به حداقل رساندن اثرات منفي گردشگري بر ميراث و سبك‌هاي زندگي جامعه ميزبان، پاسخگوي نيازها و اشتياق بازديد كننده نيز باشند.
3. 2
برنامه‌هاي حفظ، شرح و تفسير و توسعه گردشگري بايد بر شالوده فهمي جامع از جنبه‌هاي خاص، و اغلب پيچيده يا متعارض مفهوم ميراث در هر مكانِ به‌خصوص استوار شوند. پژوهش و مشاوره دايمي، اهميت فراواني در پيشبرد درك و فهمي رو به رشد از اين مفهوم دارند.
4. 2
حفظ صحت و اصالت مكان‌هاي ميراث و مجموعه ها، از اهميت فراواني برخوردار است. اصالت كه بازتاب آن در مصالح فيزيكي، حافظه جمعي و سنت‌هاي غيرمادّيِ بجاي مانده از گذشته عيان مي‌شود، از عناصر اصلي مفهوم فرهنگي ميراث است. برنامه‌ها بايد براي بهبود درك و فهم ميراث فرهنگي، به معرفي و شرح وتفسيرِ اصالت مكان‌ها و آيين‌هاي فرهنگي بپردازند. 5. 2
پروژه‌هاي توسعه و زيربناي گردشگري بايد ابعاد زيبايي‌شناختي، اجتماعي و فرهنگي، چشم‌اندازهاي طبيعي و فرهنگي، خصوصيات تنوع زيستي و بافت بصري كلّي مكان‌هاي ميراث را مدّ نظر قرار دهند. بهره‌گيري از مصالح محلي و ملاحظه سبك‌هاي معماريِ محلي يا سنت‌هاي بومي بايد در اولويت قرار گيرند.
6. 2
پيش از آنكه مكان‌هاي ميراث به علت رشد گردشگري ترويج يا توسعه يابند، طرح‌هاي مديريت بايد ارزش‌هاي طبيعي و فرهنگي آن منبع را بسنجند، و سپس حدودِ دگرگوني‌هاي قابل قبول، خصوصاً راجع به تأثير تعداد بازديد گنندگان بر خصوصيات فيزيكي، يكپارچگي، بومشناسي و تنوع‌هاي زيستي آن مكان، دسترسي محلي و سيستم‌هاي حمل‌ونقل، و رفاه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جامعه ميزبان را تعيين كنند. چنانچه حّدِ تغييرات احتمالي قابل قبول نباشد، پيشنهاد توسعه بايد تعديل شود.
7. 2
برنامه‌هاي سنجش بايد به‌طور دايم، تأثير فعاليت‌ها و توسعه گردشگري بر آن مكان يا جامعه به‌خصوص را ارزيابي كنند.
اصل سوّم
طرح ريزي براي گردشگري و حفظ مكان‌هاي ميراث بايد بگونه‌اي باشد كه ارزنده بودن، ارضا كنندگي و دلپذيري تجربه بازديد كننده را تضمين كند.
1. 3
برنامه‌هاي گردشگري و حفظ آثار بايد با ارايه اطلاعات مفيد و دقيق موجب شوند بازديد كننده، خصوصيات قابل توجه ميراث و همچنين نياز به حفاظت از آن را بهتر درك كند و بتواند به‌طرزي مناسب از گردش خود لذت ببرد.
2. 3
بازديد كنندگان بايد بتوانند در صورت تمايل، نحوه گردش در مكان ميراث را به دلخوه خود تنظيم كنند. و البته ممكن است ايجادِ مسيرهاي گردشيِ خاص براي به حداقل رساندن اثرات منفي بر يكپارچگي و بافت فيزيكي مكان، و ويژگي‌هاي طبيعي وفرهنگي آن ضروري باشد. 3. 3
احترام به تقدس مكان ها، رسوم و سنت‌هاي معنوي از ملاحظات مهّم مديرانِ محوطه ها، بازديدكنندگان، سياست گذاران، طرح ريزان و مجريان گردشگري است. بازديد كنندگان را بايد تشويق كرد تا همانند ميهماني گرامي رفتار كنند، ارزش‌ها و سبك‌هاي زندگي جامعه ميزبان را محترم شمارند، از خريد و فروش احتماليِ دارايي‌هاي فرهنگي سرقت شده يا غيرمجاز بپرهيزند و شيوه‌اي مسئولانه در پيش گيرند كه در صورت بازگشت، خوش آمدي مجدّد را در پي داشته‌باشد.
4. 3
طرح ريزي براي فعاليت‌هاي مربوط به گردشگري بايد تسهيلات متناسبي را براي راحتي، امنيت و رفاهِ بازديد كننده فراهم آورد، به نحوي كه بازديد از آن مكان را دلپذير سازد و در عين حال اثراتِ منفي چنداني بر ويژگي‌هاي برجسته و خصوصيات بوم‌شناختي نگذارد.
اصل چهارم
جوامع ميزبان و مردم بومي بايد در طرح ريزي براي گردشگري و حفظ آثار دخالت داده‌شوند.
1. 4
حقوق و منافعِ جامعه ميزبان در سطح منطقه‌اي و محلي، مالكان دارايي‌ها و مردم بومي كه راجع به سرزمين خود ومحوطه‌هاي مهم آن، از حقوق يا مسئوليت‌هاي سنتي برخوردارند بايدرعايت شود. ايشان مي‌بايد در تأسيس اهداف، راهبردها، سياست‌ها و قراردادهاي مربوط به شناسايي، حفظ، مديريت، ارايه و شرح و تفسير منابع ميراث، رسوم فرهنگي و بازتاب‌هاي فرهنگي معاصرِ خود در زمينه گردشگري، مشاركت داشته‌باشند.
2. 4
اگر چه ميراثِ مكان يا منطقه‌اي خاص واجد ابعاد جهاني باشد، با اين حال، نياز و تمايلِ بعضي جوامع يا ملل بومي به محدود كردن يا مديريتِ دسترسيِ فيزيكي، معنوي يا فكري به بعضي رسوم، معرفت، اعتقادات، فعاليت ها، مصنوعات يا محوطه‌هاي فرهنگي بايد محترم شمرده‌شود. اصل پنجم
فعاليت‌هاي مربوط به گردشگري و حفظ آثار بايد متضّمن منافعي براي جامعه ميزبان باشد.
1. 5
سياست‌گذاران بايد راه‌هايي باري توزيع منصفانه منافعِ حاصل از گردشگري در سراسر كشورها و مناطق ايجاد كنند، به نحوي كه موجب ارتقاء سطحِ توسعه اقتصادِ اجتماعي شود و در صورتِ لزوم به كاهش فقر كمك كند.
2. 5
فعاليت‌هاي گردشگري و مديريت حفظ آثار بايد از طريق آموزش، پرورش و ايجاد فرصت‌هاي استخدامي تمام وقت، متضّمن توزيع عادلانه منافعِ اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي براي مردان و زنان جامعه ميزبان يا محلي در تمام سطوح باشد.
3. 5
بخش قابل توجهي از درآمد مستقيم برنامه‌هاي گردشگري در مكان‌هاي ميراث بايد به حفاظت، حفظ و ارايه خود آن مكان ها، و بافت طبيعي و فرهنگي آن اختصاص داده‌شود. اختصاصِ اينگونه درآمدها، در صورت امكان بايد به اطلاع بازديدكنندگان نيز برسد.
4. 5
برنامه‌هاي گردشگري بايد از پرورش و استخدام هدايت كنندگان و راهنماياني كه به شرح و تفسير محوطه خواهند پرداخت، حمايت كنند و به‌اين ترتيب سطحِ توانايي و تخصّص افرادِ محلي براي ارايه و شرح و تفسير ارزش‌هاي فرهنگي خودرابهبود بخشند.
5. 5
برنامه‌هاي شرح و تفسير و آموزش ميراث در بين مردم جامعه ميزبان بايد مشوّق مشاركت راهنمايان محليِ متخصص در شرح و تفسير محوطه‌باشند. اين برنامه‌ها بايد سطحِ دانش عموم و محترم شمردن ميراث از سوي ايشان را ارتقاء دهد و مردم محلي را تشويق كند تا دلبستگي كاملي به مراقبت و حفظ ميراث خود داشته‌باشند.
6. 5
برنامه‌هاي گردشگري و مديريت ميراث بايد شامل فرصت‌هاي آموزش و پرورش براي سياست گذاران، طرح ريزان، پژوهش گران، طراحان، معماران، مفسّران، متخصصان حفظ آثار و مجريان گردشگري باشد. شركت كنندگان بايد تشويق شوند تا در فهميدن و حلّ موارد، موقعيتها و مشكلات متعارضِ مقطعي كه همكاران ايشان با آن مواجه مي‌شوند، كمك كنند.
اصل ششم
برنامه‌هاي ترويج گردشگري بايد از خصوصيات ميراث طبيعي و فرهنگي حفاظت كنند.
1. 6
برنامه‌هاي ترويج گردشگري بايد موجد توقعات واقع گرايانه‌باشندوبا احساس مسئوليت، بازديدكنندگان بالقوه را از ويژگي‌هاي خاصّ ميراث در هر محل و جامعه ميزبان آگاه كنند تا به‌اين ترتيب بازديدكنندگان تشويق شوند كه رفتاري شايسته داشته‌باشند.
2. 6
مديريت وارتقاء وضعيت مكان‌ها و مجموعه‌هاي عمده ميراث بايد به نحوي باشد كه با به حداقل رساندن نوسانات ورود و خروج و اجتناب از تجمع بيش از حّدِ بازديد كنندگان در آن واحد، هم اصالت و صحّت آثار حفظ شود و هم كيفيت تجربه بازديد كننده بهتر شود.
3. 6
برنامه‌هاي ترويج گردشگري بايد با تشويق گردشگران به بازديد از ويژگي‌هاي همه بخش‌هاي ميراث فرهنگي و طبيعي در آن منطقه يا محل، متضمّن توزيعِ گسترده‌تر منافع و كاهش فشار بر روي مكان‌هاي مشهورتر و پر طرفدار باشد.
4. 6
ترويج، پخش و فروش صنايع دستي محلي و ساير محصولات بايد بازده اجتماعي و اقتصادي معقولي براي جامعه ميزبان داشته‌باشد، ضمن آنكه نبايد به زوالِ يكپارچگيِ فرهنگي آنان بيانجامد.
كميته بين‌المللي علميِ ايكوموس براي گردشگري فرهنگي


منشور ميراث ساخته شده بومي
مصوب دوازدهمين مجمع عمومي ايكوموس كه از 17 تا 24 اكتبر 2000 در مكزيك برگزار شد
ديباچه
ميراث ساخته شده بومي جايگاهي مركزي در مهر و غرور همه ملل دارد، كه به منزله محصول بازشناساننده و جذاب جامعه شناخته و پذيرفته شده است. اين ميراث، عادي و غير رسمي به نظر مي آيد و با اين وجود منظم و بسامان است. هم مفيد و عملي است و هم زيبا و جذاب. ميراث بومي كانون توجه زندگي معاصر است و در عين حال، سابقه تاريخي جامعه محسوب مي‌شود . اگر چه اين ميراث اثر انسان است ، مخلوق زمان نيز هست . دور از شأن ميراث آدمي مي بود اگر در حفظ اين هم آهنگي‌هاي سنتي كه هسته وجود خود آدمي را تشكيل مي دهد، دقت نمي شد.
ميراث ساخته شده بومي اهميت دارد؛ اين‌ميراث نماد و بازتاب بنيادي فرهنگ يك جامعه ، ارتباط آن با سرزمين خود و در عين حال بازتاب گوناگوني فرهنگي جهاني مي باشد.
بناي بومي، راه سنتي و طبيعي خانه سازي و اسكان جوامع است، روندي پيوسته از تغييرات ضروري و سازگاري مداوم كه پاسخي به الزام ها و محدوديت هاي اجتماعي و محيطي است. بقاي اين سنت از سوي فشارهاي مربوط به همگون سازي اقتصادي ، فرهنگي و معماري در همه جاي جهان در معرض تهديد قرار دارد. اينكه چگونه مي توان با اين فشارها روبرو شد مسئله اي بنيادي است كه جوامع و نيز دولت ها، طرح ريزان، معماران، حفاظت گران و گروهي از متخصصين چند رشته‌اي بايد به آن بپردازند.
به علت همگون سازي فرهنگ و دگرگوني اجتماعي و اقتصاديِ جهاني، ساختارهاي بومي سراسر جهان بسيار آسيب پذير شده اند، و با مشكلات جديِ كهنگي پذيري، توازن داخلي و يكپارچگي روبرو هستند.
از اين رو ضروري است كه افزون بر منشور ونيز، اصولي براي مراقبت و حمايت از ميراث ساخته شده بومي خود تأسيس كنيم.
موضوعات كلي
1. نمونه هاي بومي با موارد زير شناخته مي شوند:
- روشي براي ساختمان سازي كه درجامعه متداول است؛
- خصوصيت شناخت پذير محلي يا منطقه اي كه جوابگوي محيط زيست است؛
- انسجام سبك، فرم و جلوه ظاهري، يا بهره گيري از گونه هاي ساختماني متداول سنتي؛
- مهارت هاي سنتي در طراحي وساخت كه به طور غير رسمي منتقل شده اند؛
- پاسخي موثر به محدوديت ها و الزام هاي كاركردي، اجتماعي و محيطي؛
- كاربرد موثر سيستم ها و مهارت هاي ساخت و ساز سنتي.
2. درك و حمايت موفق از ميراث بومي، به دخالت و پشتيباني جامعه، بهره گيري پيوسته و نگهداري بستگي دارد.
3. دولت ها و مقامات مسئول بايد حق تمامي جوامع براي نگهداشتن سنت هاي زنده خود، براي حمايت از آن از طريق تمامي ابزارهاي قانوني، اجرايي و مالي موجود و براي انتقال آنها به نسل هاي آينده را به رسميت بشناسند.
اصول حفاظت
حفظ ميراث ساخته شده بومي بايد در عين واقف بودن به گريز ناپذيري از تغيير و توسعه، و ضرورت احترام به هويت فرهنگي تثبيت شده جامعه، با بهره گيري از تخصص چند رشته اي به انجام رسد.
كارهاي جديد روي بناها، مجموعه ها و ماندگاه‌هاي بومي بايد ارزش‌هاي فرهنگي و ويژگي سنتي آنها را محترم شمارد.
ميراث بومي به ندرت به شكل ساختارهاي جداگانه ديده مي شود، و به بهترين شكل با نگهداري و مراقبت از مجموعه ها و ماندگاه‌هايي كه خصوصيتي بازشناساننده دارند، حفظ مي شود.
ميراث ساخته‌شده بومي، بخشي جدايي‌ناپذير از چشم‌انداز فرهنگي است و در توسعه رويكردهاي حفاظت بايد اين رابطه مورد توجه قرارگيرد. ميراث بومي نه تنها در برگيرنده صورت فيزيكي و بافت بناها، ساختارها و فضاها است بلكه راه و رسم درك و بهره گيري از آنها، و سنت ها و پيوندهاي ناپديدار وابسته به آنها را نيز شامل مي شود.
رهنمودهاي متداول
1. پژوهش و مستند سازي
هر نوع كار فيزيكي بر روي ساختارهاي بومي بايد با احتياط همراه باشد و بعد از تجزيه و تحليل كامل صورت‌پذيرد و ساختار آن انجام شود. مستندات مربوطه را بايد در آرشيوي قرارداد كه در دسترس عموم باشد.
2. ساخت‌گاه، چشم انداز و مجموعه بناها
مداخله در ساختارهاي بومي بايد به نحوي به انجام‌رسد كه يكپارچگي ساخت‌گاه، ارتباط با چشم انداز فيزيكي و فرهنگي، و ارتباط يك ساختار با ساختار ديگر را مراعات و حفظ كند.
3. سيستم هاي ساختماني سنتي
تداوم سيستم هاي ساختماني سنتي و مهارت‌هاي دستي مربوط به ميراث بومي، نقشي بنيادي و اساسي در بازتاب و نمود بومي و تعمير و مرمت اينگونه ساختارها دارند. اين‌گونه مهارت‌ها را بايد حفظ و ثبت كرد و در قالب آموزش و كارآموزي به نسل هاي آينده استادكاران و ساختمان‌سازان منتقل كرد.
4. جايگزيني مصالح و قطعات
دگرگوني‌هايي كه به صورتي منطقي به مطالبات كاربرد جديد و معاصرِ بنا پاسخ مي دهد بايد با وارد كردن و استفاده از مصالح و موادي انجام شوند كه تداوم و انسجامِ بيان وبازتاب دروني، جلوه ظاهري، بافت و فرم در سرتاسر ساختار و همچنين هماهنگي مواد و مصالح ساختماني را حفظ كنند.
5. سازگاري
سازگاري و بهره گيري مجدد از ساختارهاي بومي بايد به روشي به انجام رسدكه يكپارچگي و انسجام ساختار، ويژگي و فرم را رعايت كند و در عين حال با استانداردهاي قابل قبول زندگي سازگار باشد. چنانچه هيچ گسستي در بهره گيري مداوم از فرم‌هاي بومي وجود نداشته باشد، ضوابط اخلاقي درون جامعه را مي توان به عنوان ابزار مداخله دراين ساختارها به كاربرد.
6. تغييرات و مرمت به سبك دوراني خاص
ميراث ساخته شده بومي به مرور زمان دچار تغيير مي شود. اين تغييرات را بايد جزو ابعاد و جنبه هاي مهم معماري بومي تلقي كرد. به طور معمول، منطبق كردن همه بخش‌هاي يك بنا با يك دوران خاص،از جمله هدف‌هاي‌كار برروي ساختارهاي بومي نخواهد بود.
7. كارآموزي
دولت‌ها، مقامات مسئول، گروه‌ها و سازمان‌ها بايد براي حفظ ارزش‌هاي فرهنگيِ بازتاب و نماد بومي، توجه خاصي به موارد زير داشته باشند:
الف) برنامه هاي آموزش براي حفاظت گران راجع به اصول معماري بومي ؛
ب ) برنامه هاي كارآموزي براي ياري جوامع در نگهداري از سيستم هاي ساختماني، مواد و مصالح و مهارت هاي دستي سنتي؛
ج ) برنامه هاي اطلاع رساني براي افزايش آگاهي عمومي از ميراث بومي، به خصوص در ميان نسل جوان تر؛
د ) شبكه هاي منطقه اي راجع به معماري بومي براي تبادل تخصص و تجربه ها.
CIAV
مادريد ، 30 ژانويه 1996،
اورشليم، 28 مارس 1996،
ميكلي، 26 فوريه 1998،
سانتو دومينگو، 26 آگوست 1998،
ايكوموس : استكهلم، 10 سپتامبر 1998

قطعنامه‌هاي سمپُزيوم بين‌المللي حفاظت از شهرهاي كوچك تاريخي
مصوّب چهارمين مجمع عمومي ايكوموس (1975)
1. اصول كلّي مقرّر در قطعنامه‌هاي بروژ (1975) را مي‌توان كمابيش به‌طور جهاني در مورد حفاظت از شهر‌هاي كوچك تاريخي به كار برد؛ و به هر حال در اجراي اين قطعنامه‌ها بايد مسايل اجتماعي، اقتصادي و سياسي خاصّ مناطق مختلف جهان مدّ نظر قرار گيرد.
شهر‌هاي تاريخي كوچك را مي‌توان به انواع گوناگوني دسته بندي كرد. مشخصه‌اين گونه شهر ها، مشكلات مشترك و ويژگي‌هاي خاصّ هر شهر، منطبق با ابعاد، بافت فرهنگي و عملكرد اقتصادي آن است. هر نوع اقدامي براي احياء و نو توان سازي اينگونه شهر‌ها بايد حقوق، رسوم و آرزوهاي ساكنان آنها را محترم شمارد و پاسخگوي مقاصد و اهداف مشترك باشد. به همين ترتيب و تا آنجا كه به راهبرد و نحوه عمل مربوط مي‌شود، در هر مورد بايد بر اساس امتياز و ارزش‌هاي همان مورد قضاوت كرد.
2. اغلب، در كشورهاي صنعتي، شهر كوچك تاريخي تا پيش از اين مركزي مهم محسوب مي‌شد كه موج صنعتي شدن و رشد شهري قرن نوزدهم از كنارش گذشت و آن را ناديده گرفت. به‌عنوان قاعده‌اي كلّي، نقش اقتصادي اينگونه شهر ها، همانند مركزي براي يك منطقه كشاورزي است كه با ويژگي دادن به آن باعث مي‌شود تا از شهرهاي بزرگ‌تر متمايز شود:
· شهر كوچك هنوز وراي هسته تاريخي خود(كه هنوز از لحاظ بصري، نمايان و برجسته‌است) گسترش نيافته‌است، و گاهي ديوارهاي آن نيز هنوز بر قرار است،
· هسته تاريخي شهر هنوز مركز حيات اجتماعي و تجاري است و سهم عمده‌اي از ساكنان را در بر دارد.
· چشم‌اندازهاي محيط اطراف هنوز تا حدّ زيادي دست نخورده باقي مانده‌است و بخشي جدايي‌ناپذير از تصوير شهر است.
· در بسياري موارد هنوز ساختار اجتماعي متوازن و گسترده‌اي به لحاظ جمعيت و اشتغال در اينگونه شهرها وجود دارد: تعداد‌اندكي از شهرهاي كوچك تاريخي، تك ساختارهاي اقتصادي‌اند كه متكي به فرآيندهاي توليد انبوه هستند.
3. اينگونه شهر‌هاي كوچك در معرض خطرات خاصي از انواع گوناگون هستند:
ممكن است به نبود فعاليت‌هاي اقتصادي دچار باشند كه منجر به مهاجرت جمعيت اين شهرها به مراكز بزرگ‌تر مي‌شود و همين امر منتج به متروكه شدن و ويراني شهر مي‌شود
حتي در صورتي كه جمعيت به لحاظ كميّت ثابت باشد، باز هم ممكن است ساكنان آنها به دليل دردسرهاي آمد و شد و ساير مواردي كه باعث عدم آسايش آنان مي‌شود، مايل باشند به محله‌هاي مدرن‌تر در حاشيه شهر نقل مكان كنند، كه‌اين كار نيز به متروكه شدن و ويراني مركز شهر تاريخي منجر مي‌شود.
از سوي ديگر، فعاليت‌هاي اقتصادي بيش از حد مي‌تواند موجب متلاشي‌شدن ساختار قديمي و افزودنِ عناصر جديدي شود كه هماهنگي محيط زيست شهري را مختل مي‌كند.
ميزان‌هاي سازگاركردن شهر با فعاليت و كاربرد‌هاي نوين نيز ممكن است پيامدهاي مشابه داشته باشد. براي مثال، گردشگري كه مي‌تواند ابزاري موجه براي احياي معيشت باشد، مي‌تواند پيامدي منفي بر نمود ساختمان‌هاي شهر داشته‌باشد.
اندازه واحد فزاينده زير ساخت‌هاي اجتماعي از قبيل مدارس و بيمارستان‌ها نيز احتمالاً موجب از ميان رفتن مقياس شهر و كاهش سطح خدمات آن مي‌شود.
4. افزايش سريع جمعيت و سيل شتابنده مردم به سوي شهرها در كشورهاي در حال توسعه جهان، از احتمال متلاشي‌شدنِ ساختار فعليِ سكونت خبر مي‌دهد. هويّت ملّي و فرهنگي اين كشورها، چنانچه از انحطاط و تضعيف پيوندهاي فعلي خود با گذشته شان جلوگيري نشود، دچار فقر غيرقابل جبراني خواهد شد. هيچ يك از اين پيوندها، اهميتي فراتر از محيط معماري بومي ايشان ندارند. محيطي كه در طول قرن‌ها و در پاسخ به شرايط فيزيكي و آب و هوايي محلّي برحسب ساختار سكونت، صورت خانه ها، فنون ساختمان سازي و كاربرد مصالح محلّي رشد كرده و متحول شده‌است.
دولت‌ها را بايد از دو موضوع آگاه كرد. نخست ضرورت تشديد تلاش براي نگهداري از كيفيت‌هاي مثبت محيط زيست شهري و روستايي بومي، و بعد از آن، ضرورت اعطاي مسئوليت و قدرت لازم به اولياي امور طرح ريزي، براي حمايت از شهرهاي كوچك تاريخي در برابر فشارهاي ناشي از توسعه و صنعتي شدن بيش از‌اندازه.
5. براي مقابله با خطراتي كه شهر‌هاي تاريخي كوچك را تهديد مي‌كند، به راهبردها و اقدامات در سطوح گوناگون نياز است:
1. خط مشي منطقه‌اي بايد نيازهاي خاص شهرهاي تاريخي كوچك را مدّ نظــر قرار دهد، و با محول كردن نقشي متناسب‌با ساختار خاص آنها، حفاظت از اينگونه شهر‌ها را تضمين كند: و مهم‌تر از همه، عملكرد اقتصادي شهرهاي تاريخي كوچك بايد به صورتي تعيين شود كـه موجب اختلال يا رهاسازي ماهيّت يا ساختار تاريخي آن نشود؛
2. براي دستيابي به‌اين هدف، بايد در مرحله طــرح ريزي مربــوط به تمامي خـط مشي‌هاي مقامات دولتي، كه بر يك شهر تأثيرگذار است هماهنگي وجود داشته‌باشد. اين موارد، براي مثال شامل بخش صنعتي، شبكه حمل‌ونقل و ساير تسهيلات منطقه‌اي مي‌باشد.
3. در سطح محلي نيز، طرح ريزي بايد ضرورت حفظ و بهبود ارزش‌هاي خاص يك شهر را به رسميت بشناسد، و هدف از آن بايد موارد زير باشد:
الف) رعايت مقياس فعلي شهر در تمامي ساخت و سازهاي جديد، احترام به ويژگي، بناهاي چشمگير و ارتباط آن با چشم‌انداز شهر؛
ب) حفظ ويـژگـي‌هاي بصريِ خـاّصِ فضاهاي شهري، خيابان‌ها و ميادين، نه تنها در «جزيره‌هاي –ايزوله شده- سنت» بلكه در سـرتا سـر بافت شهر، تـا به‌اين ترتيب، حداقل، شبكه‌اي ممتد به وجود آيد كه نقاط اصلي ارزشمند را به يكديگر متصل كند؛
ج) اجتناب از تخريب عناصر تاريخي كه ممكن است در نظر اول، اهميت چنداني نداشته باشند، اما فقدان مجموع آنها غيرقابل جبران خواهد بود؛
د) يافتن كاربردهاي جديد و متناسب براي بناهاي خالي، كه در غيراين صورت در معرض پوسيدگي و ويراني خواهند بود؛
4. ايجاد و گـسترش روش‌هايي بـراي بررسي، ارزيابــي و حمايت از ويـژگي شهرهاي تاريخي كوچك كه مقدمه حفاظت از آنها محسوب مي‌شود. مسايل فني، قانونـي و مالي بايد به‌طور كامل مدّ نظر قرار گيرند. تبادل تجربه‌ها كمك مهمي است. مركز اسنـاد و مدارك يونسكو-ايكـومـوس مي‌تـواند عهده دار گـردآوري اطلاعات مربـوطـه‌باشد و ايــن اطلاعـات را در دسترس همگان قرار دهد.
5. و نهايتاً موضوعي كـه اهميت دارد، انگيـزش احساس غـرور بـراي محيط تاريخي و احساس مسئوليت براي نگهداري آن در بين ساكنان شهر‌هاي تاريخي و نمايندگــان سياسي آنها است. اين احساس، شرط اوليه موفقيتِ دراز مدت در خط مشي حفاظت است.
6. در بسياري جاها، مراقبت از شهرهاي كوچك، عمدتاً نتيجه ابتكار عمل محلي بوده‌است، و از اين رو اينگونه فعاليت‌هاي ارزشمند بايد مورد تشويق قرار گيرند و پشتيباني شوند. البته مشكلات و مسايل حفاظت شهري به تدريج پيچيده‌تر از آني مي‌شوند كه با اقدامات شخصي و صِرف فعاليت‌هاي محلي، حل شوند. در آينده بايد قوانين ملّي و منطقه‌اي محكم‌تر و جامع تري طرح شوند، تا از طريق آن بتوان حفاظت از شهرهاي تاريخي كوچك را تشويق و از آنها در برابر خطر معاملات قِماري املاك حمايت كرد.
روتنبرگ اُب دِر تابر، 30-29 مي‌1975.
 

hamed_vazife

عضو جدید
منشور مرمت

سازمان کنفرانس اسلامی - دبیرکل
دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی(OIC) ارادات خود را به تمام کشورهای عضو سازمان تقدیم می‌کند و درپاسخ به یادداشت وزارت امور خارجه پادشاهی عربستان سعودی، طی نامه شماره ”ح1425-7-20“ مورخ 29/03/1996 به دبیرکل مبنی‌بر تهیه پیش‌نویس منشور حفظ و توسعه میراث شهری کشورهای اسلامی، افتخار دارد بدینوسیله یک نسخه از مقررات پیش‌نویس را که هیئت عالی گردشگری پادشاهی عربستان سعودی با مشارکت مقامات کارآمد پادشاهی هاشمی اردن به‌منظور ارائه به چهارمین کنفرانس اسلامی وزرای گردشگری (ICTM) کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) که طبق برنامه در دسامبر سال 2004 در داکار سنگال برگزار می‌گردد، برای ملاحظه و تصویب، بزرگوارانه تهیه کرده‌اند، به تمامی کشورهای عضو تقدیم کند.
دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی فرصت موجود را برای تمدید تائید بیش‌ترین ارادت خویش به تمامی کشورهای عضو سازمان مغتنم می‌شمارد.
منشور حفظ میراث شهری کشورهای اسلامی
عطف به قطعنامه سومین کنفرانس اسلامی وزرای گردشگری، برگزار شده در ریاض، پادشاهی عربستان سعودی، از یکم تا سوم شعبان 1423 هجری قمری، مطابق با هفتم تا نهم اکتبر 2002 میلادی، بویژه ماده 17 آن درباره توسعه گردشگری که به "بهره‌برداری از میراث شهری همچون تشکیلاتی پویا برای فعالیت‌های گردشگری و فرهنگی در کشورهای اسلامی، و پشتیبانی از پیشنهاد پادشاهی عربستان سعودی و پادشاهی اردن هاشمی برای تهیه پیش‌نویس اسلامی منشور میراث شهری" سفارش می‌کند، و از آنجا که هیئت عالی گردشگری در هماهنگی با مقامات کارآمد پادشاهی هاشمی اردن پیش‌نویس منشور فوق‌الذکر را تهیه کرده، و با اشاره به حضور شماری از کارشناسان و خبرگان درون و بیرون پادشاهی در تهیه این منشور، امیدوارم که پیش‌نویس منشور (نسخه پیوست) که به وزرای گردشگری چهارمین کنفرانس اسلامی در داکار به‌سال 2004 تقدیم خواهد شد مورد بررسی و تصویب نهائی قرار گیرد.


پیش‌نویس
منشور حفاظت و توسعه میراث شهری کشورهای اسلامی
شوال 1424 ه.ق. / دسامبر 2003

تعریف‌ها: مواد 01 تا 05
ثبت میراث شهری ملی: ماده 6
مقررات (قوانین) حفظ میراث شهری: مواد 07 تا 13
راهکارهای حفظ میراث شهری: مواد 14 تا 15
مشارکت نهادهای آزاد: ماده 16
ارشاد و تربیت: مواد 17 تا 19
هماهنگی میان کشورهای عضو: مواد 20 تا 21
ثبت میراث شهری اسلامی: مواد 22 تا 29
شورای عالی میراث شهری اسلامی: مواد 30 تا 32
شورای متخصصان میراث شهری اسلامی: مواد 33 تا 35
بنیاد توسعه میراث شهری
فهرست شرکت کنندگان در تهیه پیش‌نویس منشور
فهرست شرکت کنندگان در اصلاح پیش‌نویس منشور


چارچوب مبانی منشور
1. باور به اسلام به عنوان یک عقیده شکیبا، یک فرهنگ تزکیه کننده، یک تمدن انسانی و راهی برای زندگی
2. تکیه‌بر قدرت معنوی، اخلاقی، فرهنگی و مدنی اسلام که مشارکت بی‌نهایت مهم و موثری در غنابخشیدن تمدن بشری داشته است
3. توجه به میراث شهری برجسته دوران اسلامی به‌عنوان یکی از مشارکت‌های اصلی اسلام و تمدن اسلامی برای توسعه و خردگرائی تمدن بشری، که جدا از شمار وافر شهرهای ساخته شده در دوران اسلامی است، که طراحی و معماری آن، پدیده منحصر به‌فردی را در تاریخ بشری به عنوان یک کلیت برپا می‌کند
4. با آگاهی از اینکه میراث شهری اسلامی در جهان در مسیر تاریخ طولانی خود موجودیتی یکپارچه برگرداگرد ارزش‌ها و قوانین اسلامیِ گنجانده شده در طراحی و مدیریت آن است، و با درنظر گرفتن نرمش (انعطاف پذیری) مبناها و روش‌هایش که آن را در به‌دست آوردن تنوع بی‌همتائی در تاریخ توانمند کرده است، و این درحالی است که اشکال معماری و ترکیب‌های مسکونی براساس تنوع مصالح ساختمانیِ در دسترس، برجسته‌کاری، حالت محوطه و مهارت بنایان که مربوط به خلاقیت می‌شود، اجرا، و بهره‌برداری از شیوه‌های ساختمانی متفاوتند
5. با فهم این نکته که میراث شهری اسلامی منتشرشده از طریق اسلام در طول تاریخ که هنوز بصورت برجسته‌ای در جای‌جای جهان حاضر است، تحت تاثیر تغییرات خطرناک، استعمار و وابستگی که امت مسلمان شاهد آن‌ها بوده‌اند، نابود نشده است
6. با آگاهی از این که میراث شهری گواه محکمی است بر توانمندی‌های مردمان مسلمان در خلق، خودی کردن و تاثیرگذاری، و یک منبع الهامِ راه‌حل‌ها در حوزه معماری در حال حاضر و آینده
7. نظر به این که میراث شهری اسلامی یک موضوع جالب توجه عموم کشورهای عضو (سکا) (OIC) و تمام امت اسلامی است
8. از منظر اهمیت این میراث بی‌همتا، و درپی حفظ و استفاده از آن در تعالی فکری امت مسلمان، و برای انتقال آن به نسل‌های آینده
9. با تاکید بر اهمیت مورد نظر (سکا) و اهداف مطرحِ گنجانده شده در:
· تقویت وحدت اسلامی در میان کشورهای عضو.
· ارتقا همکاری در میان کشورهای عضو در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، به همین صورت در دیگر محدوده‌های حیاتی، و مشورت میان کشورهای عضو با نهادهای بین‌المللی.
· اقدام هماهنگ برای حفظ امنیت مکان‌های مقدس در فلسطین و آزادسازی آن‌ها، و پشتیبانی از تلاش مردم فلسطین بمنظور یاری رساندن به آن‌ها برای بازپس گیری حقوقشان و آزاد سازی سرزمینشان.
· پشتیبانی از تقلای همه مردمان مسلمان برای حراست از هویت، استقلال و حقوق ملی‌شان.
· یافتن فضائی مطلوب برای ارتقاء هماهنگی و درک متقابل میان کشورهای عضو و دیگر کشورها.
10- پشتیبانی از اهداف سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی اسلامی (ISESCO) که به‌شرح زیر گنجانده شد:
· تقویت و تعمیق مشارکت میان کشورهای عضو در حوزه آموزش، علم، فرهنگ و ارتباطات.
· توسعه علوم تجربی و کاربست فن‌آوری پیشرفته در جهت تثبیت ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی.
· پشتیبانی متقابل و همکاری میان نهادهای تخصصی سازمان کنفرانس اسلامی در حوزه‌های آموزش، علم، فرهنگ و ارتباطات و میان کشورهای عضو سازمانِ آموزشی، علمی و فرهنگی اسلامی برای ارتقاء وحدت اسلامی.
· پشتیبانی از فرهنگ اسلامی و حمایت از اندیشه اسلامی دربرابر تهاجم و تحریف فرهنگی، و حفظ سیمای نشانه‌ها و ممیزه‌های تمدن اسلامی.
· حمایت تشخص اسلامی مسلمانان در کشورهای غیراسلامی.
11- درنظر گرفتن توافق‌نامه‌ها و معاهده‌های بین‌المللی موجودِ حراست و توسعه میراث شهری، بویژه برای آثار و محوطه‌های (ICOMOS) و سازمان میراث جهانی شهرها.
12- از آنجا که سومین نشست وزرای گردشگری کنفرانس اسلامی، برپا شده در ریاض از یکم تا سوم شعبان 1423 هجری قمری مطابق با هفتم تا نهم اکتبر 2002 میلادی، موضوع میراث فرهنگی اسلامی را مورد لحاظ قرار داده بود، نیاز به پیش‌نویس منشور میراث فرهنگی اسلامی را تصریح کرده بود، و از پادشاهی عربستان سعودی برای تهیه پیش‌نویس منشور مورد نظر شورا دعوت به‌عمل آورده بود.
کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی متن زیر را تصویب کردند:
تعریف‌ها
ماده 1:
میراث شهری:
همه شهرها، روستاها، محله‌ها، بناها، و پارک‌های با ارزش باستانشناختی، معماری، اقتصادی، تاریخی، علمی، فرهنگی یا کاربردی برگزیده و طبقه‌بندی‌شده به شرح زیر:
1. بناهای میراثی حاوی بناهائی با ارزش تاریخی، باستانشناختی، هنری، علمی و اجتماعی، شامل تزئینات و عناصر وابسته به آن‌ها و محیط پیرامونی‌شان.
2. نواحی میراث شهری حاوی شهرها، روستاها و محله‌هائی با اعتبار تاریخی، باستانشناختی، هنری، علمی و اجتماعی، با تمام اجزائشان، شامل بافت معماری، میدان‌های همگانی، معابر، خیابان‌ها و زیرساخت‌های تاریخی و نظایر آن‌ها.
3. محوطه‌های میراث شهری حاوی بناهای متصل به محیط زیست پیرامونی متمایز، چه مصنوع و چه طبیعی.
ماده 2:
میراث شهری اسلامی:
هر میراث شهری بازتابنده مشخصه‌های تمدن اسلامی و معرف هریک از صحنه‌های تاریخی بیشماری است که هشیاری امت اسلامی را که از نسل‌های پیروز به ارث برده‌اند به‌نمایش می‌گزارد. این یک میراث همگانی و متعلق به همه مردمان امت اسلامی است.
ماده 3:
قانون:
قانون حمایت از میراث شهری اسلامی
ماده 4:
منشور:
منشور حفظ و توسعه میراث شهری اسلامی
ماده 5:
منشور میراث شهری اسلامی اشاره دارد به:
أ‌) یکپارچه سازی اصول پاسخگو به میراث شهری در میان کشورهای اسلامی در حوزه سازوکارهای فهم، قوانین و اجرا، ضمن توجه‌به مشخصات حقوقی کشورهای مختلف اسلامی و عوامل مشترک نزد اینان برای وارد کردن کمترین استانداردی که پیرامون آن راهکارهای پاسخگوئی به میراث شهری انسجام یابند و نیز برای برنامه‌ریزی دقیقِ مقاصد و اهداف اصلی که ضرورت دارد حاصل شوند.
ب‌) پشتیبانی ویژگی‌های فرهنگی کشورهای عضو، ضمن برجسته کردن میراث مشترک آن‌ها.
ت‌) گنجاندن حفظ میراث شهری در راهکارهای توسعه ملی عموماً و راهکارهای سازمان کنفرانس اسلامی خصوصاً.
ث‌) تدارک دیدن ارکانی برای پشتیبانی از مشارکت میان کشورهای اسلامی و مشارکت بین اینان و جامعه بین‌المللی در حوزه حفظ و توسعه میراث شهری.
ج‌) تدارک دیدن ارکانی برای پشتیبانی از مشارکت بین‌المللی در حوزه حفظ و توسعه میراث شهری.
ح‌) تدارک دیدن ارکانی برای مشارکت در حمایت از میراث شهری و تضمین پشتیبانی مصالح و فن‌آوری برای مراقبت.
خ‌) کمک به تصویب قوانین موجود برای حفظ و توسعه میراث شهری اسلامی.
د‌) تحت نظر گرفتن محوطه‌های میراث شهری اسلامی و نشانه‌ها و یکپارچه سازی استانداردها برای مستند سازی آن‌ها.
ذ‌) مراقبت و مرمت محوطه‌ها و آثار اسلامی برطبق منشورهای آگاهانه تائید شده.
ر‌) آماده کردن بناها و آثار میراث شهری برای سازگاری با خواست‌های زندگی مدرن ضمن نگهداشت اصلیت تاریخی آن‌ها.
ز‌) نشان کردن موضوع‌های میراث شهری در روالی جامع که درجستجوی ادغام آن با توسعه شهری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرها و نواحی خارج شهری اسلامی است.
س‌) حمایت میراث شهری اسلامی از کژریختی.
ش‌) مشارکت برای حمایت میراث اسلامی در مقیاس بین‌المللی، بویژه میراث جوامع مسلمان در کشورهای غیر عضو سازمان کنفرانس اسلامی.
ثبت میراث شهری ملی
ماده ۶:
تک‌تک کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی به فهرستی از میراث شهری خواهند پرداخت که در آن بناها، نواحی و محوطه‌های میراث شهری که می‌بایستی حمایت، حفظ، مستندنگاری و مطالعه شوند، مشخص خواهند شد، ضمن آنکه اقدامات لازم بمنظور ظرفیت‌سازی برای مستندنگاری در هرزمانی که وضعیت اضطراری حکم کند، درنظر گرفته خواهد شد.
میراث شهری در فهرستی به‌شرح زیر رده‌بندی خواهد شد:
· میراث شهری که هر دولتی ملزم به حفظ آن است.
· میراث شهری عام که هر دولتی شهروندان و جامعه شهری را درخصوص ضرورت حفظ آن‌ها آگاه و ترغیب می‌کند.
قوانین حفظ میراث شهری
ماده 7:
کشورهای عضو در موارد زیر اقدام خواهند کرد:
· ایجاد تشکیلاتی بنیادی مرتبط با حفظ و توسعه میراث شهری در هرکشور.
· تصویب قانونی الزام‌آور برای حمایت میراث شهری.
· درج نظارت‌‌هائی در قانون برای حمایت بناها، نواحی و محوطه‌های شهری، ضمن درنظر گرفتن مشخصه‌های سامانه قانونی هرکشور عضو (سکا).
ماده 8:
تحت قوانین مورد اشاره قرارگرفته، کشورهای عضو موارد زیر را به انجام خواهند رساند:
· به‌تفصیل کشاندن مقررات و اقدامات عملی بمنظور تحت نظرگیری و صدور گواهی‌نامه‌های مرتبط‌با حمایت میراث شهری.
· به‌تفصیل کشاندن قوانین و اقدامات عملی که تضمین می‌کنند:
1. پروژه‌های تخریب، دگرگونی، بازسازی یا تغییر سیمای عمومی یا پیرامون بناهای واقع در نواحی یا محوطه‌های حمایت شده که موضوع پیش‌بینی شده در قانون حمایت میراث شهری هستند و نیز پیدائی نگرش‌هائی نزد مدیرانی که مسئولیت پی‌گیری قانون حمایت میراث شهری را برعهده دارند.
2. برای مدیران مسئول پی‌گیری قانون این امکان فراهم است که مالکان میراث حمایت شده را ملزم به مراقبت از میراث کنند و درصورتی‌که مالکان قادر به‌انجام این امر نباشند، به‌نمایندگی از آنان اقدام به مراقبت نمایند.
3. برای مدیران مسئول پی‌گیری قانون این امکان فراهم است که مالکیت میراث حمایت شده را، هنگامی که بدون آن‌ها حمایت ناممکن باشد، برعهده گیرند.
ماده 9:
تحت قوانین مورد اشاره، کشورهای عضو برای پرهیز از انتقال کلی و جزئی مالکیت بنای حمایت شده بجز مواردی که بنابر لزومِ حمایت آن ایجاب می‌کند، اقدام مقتضی به‌عمل خواهند آورد. در چنین مواردی، مدیران مسئول پی‌گیری قانون وادار به اتخاذ اقدامات و پیش‌گیری‌های لازم برای ضمانت سلامت و مرمت بنا با رفتاری شایسته خواهند بود.
ماده 10:
تحت قوانین مورد اشاره قرارگرفته، کشورهای عضو به موارد زیر عمل خواهند کرد:
· تخصیص پشتیبانی مالی دولتی برای حمایت، مراقبت و مرمت میراث شهری در قلمرو سرزمینشان متعاقب صلاحدید مسئولان ملی و محلی و در محدوده ظرفیت و ضوابط قوانین مالی موجود.
· اقدام در نواحی و محوطه‌های تحت سامانه مالیاتی بمنظور بهره‌برداری از امکانات مالیاتی برای ترویج حمایت، مرمت و توسعه میراث شهری.
· ترویج نوآوری‌های بخش خصوصی در حمایت، مراقبت، مرمت و توسعه میراث شهری.
ماده 11:
کشورهای عضو بر روی بهبود محیط مدنی و نماهای خارجی نواحی و محوطه‌های میراث شهری، شامل شهرها، پیرامون شهرها، همسایگی‌ها و غیره، کار خواهند کرد.
ماده 12:
کشورهای عضو مطالعه علمی در نواحی مرتبط با خرابی‌های بناها و محوطه‌های میراثی و نیز توسعه روش‌های فن‌آورانه، اقتصادی، و اجتماعی نشان دهنده آن را ترویج خواهند کرد.
ماده 13:
تحت ضوابط وضع شده، کشورهای عضو مقررات مطلوب و اقدامات اجرائی را تفصیلی خواهند کرد که به‌پرهیز از تخلف از قانون حمایت از میراث شهری تا وادار کردن متخلف به تخریب بنای جدید که ناقض قانون حمایت است و یا مرمت بنائی میراثی به‌شکل و وضعیت نخستین آن و وادار ساختن موسسات دولتی مرتبط به اجرا و لحاظ کردن این قوانین در هنگام توسعه نواحی مدنی بی‌انجامد.
راهکارهای حفظ میراث شهری
ماده 14:
کشورهای عضو راهکارهای جامع حمایت و پذیرش میراث شهری را توسعه خواهند بخشید برای اطمینان از:
· حمایت میراث شهری را تبدیل به بخشی از اهداف طرح‌اندازی مدنی کردن و خواسته‌های آن را درنظر گرفتن از طریق عرصه‌های توسعه و طرح‌اندازی راهبردی و طی صدور پروانه‌های ساخت، تخریب، مرمت، توان‌مندسازی، و استقرار.
· حمایت میراث شهری براساس برنامه‌های جامع شامل طرح‌هائی برای مرمت، فعال‌سازی، و احیاء فرهنگی و نیز توسعه اقتصادی - اجتماعی.
· ارتقاء ارزش میراث شهری ثبت و رده‌بندی نشده بوسیله ایجاد امکان برای استفاده شایسته از آن به‌گونه‌ای که درجهت ایجاد محیطی مطلوب در درون محوطه‌ها و نواحی میراث شهری سهیم گردد.
· ترویج کاربرد و توسعه فن‌آوری‌های سنتی در ساختن و تجهیز بنا و کاربرد مصالح سنتی به‌عنوان بخشی از جزئیات حفظ و حمایت میراث شهری.
· محدود ساختن تصمیم گیری درمورد تخریب یا جابجائی یک بنا با ارزش میراثی تنها در اختیار بالاترین مقام.
ماده 15:
کشورهای عضو برروی توانمندسازی یا استقرار مجدد بناهای میراثی حمایت شده به‌منظور سهیم کردن آن‌ها در دست‌یابی به خواسته‌های زندگی مدرن، بادرنظر گرفتن لزوم گزینش کاربری مناسب برای بنا و محدودیت تغییرات اجازه داده شده برای دست‌یابی به خواسته‌های کاربری، کار خواهند کرد.
مشارکت نهادهای غیر دولتی
ماده 16:
کشورهای عضو در ارائه پشتیبانی لازم به کوشش‌های غیردولتی در حفظ میراث شهری فعال خواهند شد، از طریق:
· تفصیلی کردن مقررات و ضوابط و ادارات ارشاد برای مطمئن شدن از مشارکت میان دولت، جوامع محلی، بخش‌های غیردولتی، و جماعت‌ها و افراد در طرح‌اندازی و بهبود میراث شهری.
· تفصیلی کردن مقررات و ضوابط برای بهبود همکاری‌های بخش خصوصی در حمایت، بهبود، و پشتیبانی از میراث شهری.
روشنگری و تربیت
ماده 17:
کشورهای عضو در موارد زیر اقدام خواهند کرد:
· روشنگری جامعه درخصوص اهمیت میراث شهری به‌عنوان یادبود فرهنگی، عنصری از هویت اسلامی، منبع ابداع برای نسل‌های معاصر و آتی، و یک عامل مهم توسعه.
· راهکارهای روشنگری توسعه مبنی‌بر اهمیت میراث شهری و انسجام آن باتوجه به اجزاء میراث شهری متنوع اشاره دارد به:
1. همه آنچیزی که به میراث شهری مربوط می‌شود، شامل ساکنان، کارگران، گردانندگان، و بازدیدکنندگان.
2. سطوح گوناگون آموزشی – ابتدائی، راهنمائی، دبیرستانی، و عالی.
3. سطوح گوناگون تصمیم‌سازان در جهان اسلام و در سطح ملی و محلی.
ماده 18:
کشورهای عضو آموزش دوره‌ای حرف گوناگون را برای سهیم شدن در حمایت و بهسازی میراث شهری ترویج خواهند بخشید.
ماده 19:
کشورهای عضو برنامه‌ها و دروس نظری را برای آموختن مبناها و مفاهیم میراث شهری و روش‌های حفظ، مراقبت، و توسعه این شهرها به‌عنوان بخشی از آموزش عالی در کشورهای اسلامی اتخاذ خواهند کرد.
هماهنگی میان کشورهای عضو
ماده 20:
کشورهای عضو اطلاعات و تجربه‌های زیر را مبادله خواهند کرد:
· توسعه و روش‌شناسی‌های مستندنگاری، حمایت، مرمت، و توسعه میراث شهری.
· توسعه و اشاعه فن‌آوریِ سنتی و نو در مستندنگاری، حمایت، مرمت، و توسعه میراث شهری.
· تشویق نوآوری در مستندنگاری، حمایت، مرمت، و توسعه میراث شهری.
ماده 21:
کشورهای عضو برروی موارد زیر کار خواهند کرد:
· افزایش بنیادهای کشورهای اسلامی مرتبط با میراث شهری، و ایجاد هماهنگی میان آن‌ها در تبادل‌نظرهای بین‌المللی.
· انتشار تجربه‌های پیشروان کشورهای اسلامی در سطوح اسلامی و بین‌المللی.
· بهره گرفتن از بنیادهای بین‌المللی، دانش روش‌شناسی‌ها، و فن‌آوری‌های مربوط به اداره میراث شهری از یک سو، و ایجاد آگاهی از میراث شهری و فن‌آوری‌های اداره آن در جهان اسلام، از سوی دیگر.
ثبت میراث شهری اسلامی
ماده 22:
سازمان کنفرانس اسلامی ثبت میراث شهری اسلامی را به‌گونه‌ای پی خواهد افکند که در آن بناها، و نواحی میراث شهری براساس منشور حاضر درج شوند، و عوامل زیر نمایانگر گردند:
· میراثی یکتا
· بیان کننده یک دوره زمانی یا یک رویداد تاریخی معتبر برای امّت اسلامی.
· شناسائی قانونی موجودیت آن در کشور.
ماده 23:
ثبت میراث شهری اسلامی هیچ برچسب سیاسی به وضعیت قانونی اثر اضافه نخواهد کرد.
ماده 24:
قائل شدن اهمیت خاص به میراث شهریِ اسلامیِ در معرضِ خطر در برابر فاجعه‌های طبیعی یا جنگ‌ها. چنین میراث شهری – که پیشاپیش میراث شهری قدس شریف است – می‌بایستی در الویت توجه قرار گیرد.
ماده 25:
هر کشور عضو سکا میراث شهری پیشنهاد شده برای ثبت را به‌عنوان میراثی که می‌بایستی حفظ شود، شناسائی خواهد کرد.
ماده 26:
کشور عضو تشخیص خواهد داد که مسئولیت حفظ میراث شهری اسلامی دردرجه نخست بردوش کشور دارای این میراث است. درخواست مشارکت و همکاری از کشورهای عضو درصورت نیاز پذیرفته می‌شود.
ماده 27:
همه کشورهای طرف منشور متعهد به سهیم شدن در حفظ میراث ثبت شده در فهرست میراث شهری اسلامی خواهندشد.
ماده 28:
ثبت اسلامی داده‌های دردسترس را برای استفاده اشخاص و بنیادها فراهم خواهد کرد.
ماده 29:
هر کشوری امکان خارج کردن یک میراث شهری را از فهرست میراث اسلامی از طریق فرستادن درخواستی برای پایان بخشیدن آن، به شورای عالی میراث شهری، دارد.
شورای عالی میراث شهری اسلامی
ماده 30:
شورای عالی میراث شهری اسلامی به‌صورت زیر تشکیل خواهد شد:
· نماینده هر کشور طرف منشور
· نماینده سازمان کنفرانس اسلامی (OIC)
· نماینده سازمان آموزشی، علمی، و فرهنگی اسلامی (ISESCO)
· نماینده بانک توسعه اسلامی
· نماینده صندوق همبستگی اسلامی
· نماینده سازمان پایتخت‌ها و شهرهای اسلامی
· نماینده اتحادیه جهانی اسلامی
· پنج متخصص از جهان اسلام در حوزه حفظ و توسعه میراث شهری
ماده 31:
شورای عالی موارد زیر را برعهده خواهد گرفت:
· سرپرستی پی‌گیری اجرای منشور
· فرمول‌بندی طرح‌های مشترک عملی در سطح جهان اسلام در صورت نیاز
· به‌رسمیت شناختن توافق‌های مربوط به حفظ و توسعه میراث شهری
ماده 32:
شورا ضوابط و مقررات تائید شده از سوی سازمان کنفرانس اسلامی را تنظیم خواهد کرد.
شورای متخصصان میراث شهری اسلامی
ماده 33:
شورائی از متخصصان میراث شهری اسلامی تاسیس خواهد شد شامل یازده متخصص از جهان اسلام در حوزه حفظ و توسعه میراث شهری خواهد بود. این گروه از طریق نامزدی آزاد همه متخصصان مسلمان و برطبق شرایطی معین گزینش می‌شوند.
ماده 34:
شورای متخصصان موارد زیر را برعهده خواهد گرفت:
· پی‌گیری اجرای منشور حفظ و توسعه میراث شهری اسلامی
· پی‌‌‌گیری تصویب مجموعه قوانین و مقررات قانون‌مدارانه و فن‌آورانه مربوط به حفظ میراث شهری
· تدوین پیشنهادهائی برای عملیاتی کردن و ارتقاء بخشیدن منشور
· ارائه توصیه‌هائی به شورای عالی میراث عربی و کشورهای عربی
· مطالعه توسعه‌ها در حوزه میراث شهری
ماده 35:
شورای عالی آئین‌نامه‌های ارجاع شده از سوی شورای متخصصان را در هماهنگی با ماده اخیر تنظیم خواهد کرد و آئین‌نامه‌های تنظیم شده را سازمان کنفرانس اسلامی تائید خواهد کرد.
صندوق توسعه میراث شهری اسلامی
ماده 36:
صندوقی برای حفظ و توسعه میراث شهری اسلامی یا برنامه‌ای خاص در IDB یا صندوق همبستگی اسلامی ایجاد خواهد شد. شورای عالی میراث اسلامی مسئول تنظیم آئین‌نامه‌های صندوق در هماهنگی با شورای متخصصان میراث شهری اسلامی خواهد بود.
ماده 37:
· این منشور در سی‌امین روز پس‌از امضاء دهمین سند مصوب از سوی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی جایگاه قانونی خواهد یافت.
· این منشور برای هرکشور که متعاقباً بدان به‌پیوندد، در سی‌امین روز پس‌از امضاء سند مصوب کشور جایگاه قانونی خواهد یافت.


پیش‌نویس منشور را افراد نام‌برده در زیر تهیه کردند:
· دکتر علی‌بن ابراهیم ال غبان – مشاور دبیرکل فرهنگ و میراث، و راهنمای کل برنامه گردشگری فرهنگ و میراث – اداره گردشگری عالی – پادشاهی عربستان سعودی
· دکتر عبداللطیف ال- هجمی – مشاور اداره گردشگری عالی - پادشاهی عربستان سعودی
· آقای محسن ابن فرهان ال قرنی – راهنمای مسیرسنجی میراث فرهنگی – اداره گردشگری عالی - پادشاهی عربستان سعودی
· آقای محمود خلیفه – وزارت امور روستائی - پادشاهی عربستان سعودی
· آقای مروت مامون خلیل – وزارت گردشگری و عتیقات - پادشاهی هاشمی اردن
· دکتر جمال محمود حمید – بنیاد عربی توسعه شهری
· آقای محمود زین‌العابدینی – بنیاد میراث
· دکتر سعید ابن فائض ال‌سعید – رئیس اداره عتیقات و موزه‌ها – دانشگاه شاه سعود – مشاور نیمه وقت اداره گردشگری عالی
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
منشور فلورانس (حفاظت از باغهای تاریخی)

منشور فلورانس (حفاظت از باغهای تاریخی)

کمیتۀ بین المللی ایکوموس در نشست ۲۱ می ۱۹۸۱ در شهر فلورانس تصمیم به تنظیم منشوری با هدف محافظت از باغ های تاریخی تحت عنوان منشور فلورانس گرفت. این منشور به عنوان منشور فلورانس و با موضوع مشخص مرتبط با باغ های تاریخی به ثبت رسید .




Florence Charter
نکات اصلی در قانون فلورانس ۱۹۸۱


تعاریف و اهداف​
- باغ تاریخی ترکیبی از معماری و باغداری است و ازنظر تاریخی و هنری مورد توجه است به همین دلیل باغ تاریخی را یک بنای تاریخی در نظر می گیریم.

- باغ تاریخی یک ترکیب معماری است که اجزاء آن با باغداری در ارتباط و اجزا آن فانی وقابل جایگزینی است.

- ظاهر باغ نشان دهنده حرکت ادواری فصل هاست و کارحفاظت گر ثابت نگهداشتن آن.

- باغ تاریخی چون یک بنای تاریخی است. در مورد بنای درون آن باید طبق روح منشور ونیزعمل گردد

- باغ تاریخی یک بنای تاریخی زنده است که قواعد خود را دارد.


عناصر باغ تاریخی

- عناصرباغ به صورت برجسته هستند. آب، گیاهان که دارای گونه ها وبخش ها، رنگ، ارتفاع … هستند. در کار حفاظتی باید به تمام این موارد توجه کرد.

- باغ تاریخی، پیوند تمدن و طبیعت و مکانی برای احساس و اندیشه است و یک بهشت است عبارت باغ تاریخی گواه یک سبک یا دورۀ زمانی و یا اندیشه هنرمند است. عبارت باغ تاریخی هم نظر نوع ظاهر و نوع منظره هم برای باغ های کوچک و هم باغ های بزرگ تفریحی به کار می رود.

عنصر معماری از باغ تاریخی تفکیک ناپذیر است.

- باغ تاریخی از محیط خاص خود چه شهری چه روستایی و چه ساختۀ دست بشر جدا نیست.

برای حفاظت از باغ های تاریخی

- ابتدا شناسایی و فهرست بندی

- حفظ اصالت در طرح و بخش های گوناگون باغ

- حفظ جلوه های تزیینی ( انتخاب گیاه یا مواد معدنی غیر زنده با دقت و مناسب )




نگهداری ، حفاظت ، مرمت ، باز سازی

- در مرمت، حفاظت، باز سازی باغ تاریخی یا یک قسمت ازآن باید با همۀ عناصر تشکیل دهندۀ آن به طور همزمان رفتار شود و عملیات مرمتی حفاظتی وبازسازی را نباید جدا جدا انجام داد.

نگهداری و حفاظت

- حفاظت ونگهداری باید مستمرباشد.

از آن جایی که عناصر باغ را گیاه زنده تشکیل می دهد. نیاز به یک برنامۀ بلند مدت تازه سازی دوره ای است. ( قطع کامل گیاهان و کاشت مجدد نمونه های کاملاً رشد کرده )

در شرایط ثابت نیز مستلزم جایگزینی موردی است .

- گیاهانی که به طور دوره ای کاشته می شوند باید از نظر گیاه شناسی و باغداری تأیید شده. و تشخیص گیاهانی که قبلاً روییده اند از گیاهانی که بعداً کاشته می شوند میسر باشد.

- برداشت یا جا به جایی جلوه های غیر منقول ( ساختمان ) و منقول ( مجسمه ها ) و تزیینات که جز عناصر تکمیلی باغ است. نباید صورت گیرد. مگر اینکه برای حفاظت این کارلازم باشد

- جایگزینی عناصر بالا باید طبق منشور ونیز انجام شود ودرجایی نیز ثبت شود.

- از هر گونه تغییر در محیط فیزیکی باغ که توازن اکولوژیک آن را به خطر می اندازد باید پرهیز کرد.( مثل زهکشی، آبیاری، احداث پارکینگ، ایجاد امکانات رفاهی برای بازدید کنند).

- هیچ کار مرمتی و بازسازی بدون تحقیق اولیه نباید انجام شود. تحقیق تضمین کنندۀ علمی بودن کار ماست. تحقیق را باید به کارشناسان تحویل داد تا مطالعۀ و تأیید کنند.

- باید به مراحل تکامل باغ توجه داشت و هیچ دوره ای را به دوره ای دیگر ترجیح نداد. مگر مواردی که مثلاً قسمتی تخریب زیاد شده باشد برای بازسازی از مدرک موثق استفاده شود

این کار باز سازی در قسمت هایی که کمترین فاصله را با ساختمان دارد انجام می شود به هدف اهمیتی که این قسمت ها در نقشه دارند.

- در جایی که باغ کاملاً نابود شده و هیچ مدرک مبتنی برحدس و گمان از جنبه های متعالی آن وجود ندارد. دیگر جای هیچ تلاشی برای بازسازی وجود ندارد.

- با توجه به شرایط بالا اگر بدون هیچ بنای حقیقی وبا الهام گرفتن از اشکال سنتی کاری انجام دهید آن را باغ تاریخی دیگر نمی دانیم.

- با این که باغ محل گردش است ولی برای حفظ محیط فیزیکی باید تا جایی که بنا آسیب نرسد. دسترسی به آن را برای عموم کم کرده .

- باغ محیطی آرام است برگزاری مراسم های جشن و سرود نباید باعث آسیب به آن شود

- تعمیر یک سری مکان های جداگانه جداگانه در مجاور باغ برای بازی و ورزش ها تا نیاز مردم بدون آسیب رساندن به این بناها بر آورده شود.

- در کار حفاظت، زمان بندی تنظیم شده مطابق با فصلها و عملیات های که مربوط به حفظ اصالت است بر نیاز های استفاده عملی الویت دارد.

- برنامه ریزی برای بازدید از باغ باید طوری باشد که روح باغ را حفظ کند.

- در صورتی که باغ دیوار دارد نباید بدون بررسی های عواقب این عمل دیدار را برداشت


حمایت قانونی و اداری

- مقامات مسئول باید زیر نظر کارشناسان ذیربط، اقدام به شناسایی، فهرست برداری و حمایت از باغ های تاریخی کنند. پیش بینی های مربوط به حفاظت باید در اسناد مربوط به برنامه ریزی منطقه ای و محلی ذکر شود.

- حفاظت نیاز به افراد متخصص داده مقامات موظف به آموزش افراد در زمینه های معماری، باغداری تاریخی، گیاه شناسی و … هستند




خاستگاه:

برگرفته از تارنمای رسمی ایکوموس ایران



http://www.7eghlimsepahan.com/forum/thread-170.htmllمنبع:
 
بالا